دلایل بروز جنگ چه بود و آتش‌بس به کجا خواهد رسید؟ محاسباتی صهیونیستی که به هم ریخت

دلایل بروز جنگ چه بود و آتش‌بس به کجا خواهد رسید؟ محاسباتی صهیونیستی که به هم ریخت

تهران- ایرنا- «نصرت الله تاجیک» دیپلمات پیشین درباره سرنوشت منازعات میان ایران و رژیم صهیونیستی بیان می‌دارد: اگر مباحث هسته‌ای ما به سرانجامی برسد و ایران هم از اهرم‌ها و امکاناتی که در اختیار دارد، به خوبی استفاده کند و انسجام ملی هم افزایش یابد، احتمال تداوم آتش‌بس وجود دارد ولی برعکسِ آن سبب خواهد شد که آتش‌بس همچنان لرزان باقی بماند.

تهاجم رژیم اشغالگر قدس به خاک ایران در بیست‌وسوم خردادماه، سرآغاز جنگی شد که ۱۲ روز طول کشید و با ضربات متعددی که اسرائیل از موشک‌ها و پهپادهای ایرانی دریافت داشت و ناکامی صهیونیست‌ها در ویرانی تاسیسات هسته‌ای کشورمان، به ورود آمریکا به این جنگ منجر شد.

این جنگ تحمیلی با بمباران سه مرکز هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان و سپس حمله موشکی به پایگاه آمریکایی العدید در پاسخ به این بمباران، در نهایت سوم تیرماه به آتش‌بس انجامید؛ شرایطی که این روزها حرف و حدیث‌های متعددی درباره ادامه آن یا شروع مجدد درگیری‌ها در میان است.

درباره این جنگ و ابعاد و تبعات مختلف آن، «نصرت الله تاجیک» کارشناس مسائل منطقه و سفیر پیشین ایران در اردن پاسخگوی پرسش‌های پژوهشگر ایرنا شد که مشروح این پرسش و پاسخ را در ادامه می‌خوانید:

اسرائیل با خیال خام خود انتظار داشت که با کاهش انسجام ملی به ایران حمله کند و با ایجاد نارضایتی و فعال کردن هسته‌های خفته یا مخالف، مردم را به جان حاکمیت بیاندازد

ایرنا: اسرائیل با چه اهداف وانگیزه‌هایی تجاوز به خاک ایران را کلید زد؟ رهبران تل آویو چه انتظاراتی داشتند و با چه واقعیاتی روبرو شدند؟

اسرائیل در ظاهر با هدف از بین بردن تاسیسات هسته‌ای ایران این حمله را شروع کرد اما شهادت بیش از ۹۰۰ نفر از هموطنانمان در این حمله که بالغ بر ۳۵ نفر کودک، ۱۰۰ نفر زن و عده‌ای زیادی غیرنظامی بودند، نشان داد که در این تجاوز صرفا بحث تاسیسات هسته‌ای مطرح نیست بلکه این حجم از عملیات پیچیده، برق‌آسا و چندلایه ترکیبی، برای ضربه زدن به حاکمیت جمهوری اسلامی است. بنابر این، اسرائیل و آمریکا با هدف سرنگونی حکومت حتی به قیمت تجزیه شدن ایران وارد عمل شدند و به خاک کشورمان تجاوز کردند.

اگر صرفا حملات هسته‌ای بهانه حمله به ایران باشد، باید بدانیم که هنوز مذاکرات تمام نشده و هیچ دستورالعمل بین‌المللی یا حقوقی وجود ندارد که مثلا اسرائیل یا آمریکا بخواهند مطابق آن به ایران حمله کنند. این حمله قبل از آنکه شلیک به خاک ایران باشد، شلیک به دیپلماسی بود.

اسرائیل با خیال خام خود انتظار داشت که با کاهش انسجام ملی به ایران حمله کند و با ایجاد نارضایتی و فعال کردن هسته‌های خفته یا هسته‌های مخالف حکومت، مردم را به جان حاکمیت بیاندازد. برای همین، در عملیات ترکیبی پهبادی، موشکی، ایجاد جو روانی، ترور و جاسوسی، دست به عملیات زد و می خواست ضربه اول، همان ضربه نهایی باشد اما موفق نشد.

اسرائیل با این دیدگاه اشتباه مدعی بود که با وضعیت نارضایتی مردم، می‌تواند عملیات را پیش ببرد ولی خوشبختانه هوشیاری مردم معادلات محاسباتی اسرائیل را به هم زد چون مردم نمی‌خواستند با این اتفاق، حکومت متزلزل و کشور در حالت تجزیه قرار گیرد. مردم مخالف هستند که ایران به سمت‌وسوی وضعیت لیبی یا سوریه پیش رود. لذا آنها با این واقعیت روبرو شدند که اختلاف ایران و غرب بر سر مسائل هسته‌ای راه حل نظامی ندارد و تنها راه حلش مذاکره است یا راه حل سیاسی که دو طرف بتوانند به تفاهمی برسند.

ایرنا: دلیل ورود آمریکا به جنگ چه بود؟

تمام هم و غم اسرائیل این بود که در حمله یا ضربه اول، با عملیاتی برق‌آسا بتواند در کوتاه‌ترین مدت به اهدافش برسد ولی آنچه که اسرائیل پیش‌بینی کرده بود محقق نشد. نه اسرائیل و نه آمریکا به دنبال درگیری فرسایشی و درازمدت نیستند. بنابراین به عقیده من آمریکا وارد ماجرا شد که بتواند آن ضربه‌ای را که اسرائیل قادر به انجام آن نبود، بزند و به انجام برساند. البته لطمات و ضرباتی از سوی آمریکا به مراکز هسته‌ای وارد شد و ایران هم اعلام کرده که تاسیسات هسته‌ای در حمله آمریکا آسیب دیده است.

حال باید دید که ادامه ماجرا با دیپلماسی و ایجاد تفاهم قابل حل است یا احتمالا دور دوم درگیری‌ها دوباره با نفس‌گیری یا تجهیز امکاناتی که اسرائیل از دست داده آغاز می‌شود. احتمال این وضعیت در صورتی است که دو طرف ایران و آمریکا نتوانند برسر مسائل هسته‌ای به تفاهم برسند.

باید به دنیا مخابره کنیم که ما در نقطه خوب انسجام ملی قرار داریم و این هم با حرف نیست. باید نوع روابط حکمرانی و حل مشکلات کشور به صورت خرد دسته جمعی و مشارکت عمومی باشد. طبعا این انعکاس بیرونی و پویایی سیاست خارجی به ایجاد بازدارندگی منجر خواهد شد

ایرنا: عایدی این جنگ برای صهیونیست‌ها و دولت ترامپ چه بود و چه تبعاتی را برای آنها به بار خواهد آورد؟

هدف اسرائیل و آمریکا این است که یک ایران ضعیف و شکست خورده به وجود آید که هیچ‌گونه قدرت بازیگری در مسائل منطقه نداشته باشد. آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای منطقه هر کدام نگاه خاص خود را به قضیه دارند. برخی به این می‌اندیشند که ایران را به عنوان بازیگر منطقه‌ای حذف کنند و این موضوع هم بستگی به سیاست‌های ایران در خارج و داخل دارد که چگونه ما بتوانیم ازکارت‌ها و اهرم‌های که در دست داریم استفاده کنیم تا هم نقشه طرف مقابل یعنی آمریکا و اسرائیل محقق نشود و هم ما از این شرایط خارج شویم.

در جهان، مناسبات بین‌المللی عادلانه نیست و ما هم در بلوک‌بندی‌ها خوب یارگیری نکردیم. می‌توان گفت در یک تنهایی استراتژیک هستیم لذا باید از طریق مجامع بین‌المللی و مذاکرات دو یا چندجانبه یارگیری کنیم که در شرایط فعلی به دلیل وضعیت پیش روی سیاست خارجی ما با دشواری‌های زیادی همراه است.

ایرنا: آیا تحولات اخیر، معادلات و روندهای منطقه غرب آسیا را از خود متاثر خواهد ساخت؟

طبعا همینطور خواهد شد. البته معادله توازن قوا یا معادله جدید توازن قوا هنوز نوشته نشده یا عوامل ثابت و متغیر آن هنوز توسط اندیشکده‌ها، نهادهای مطالعاتی و دانشگاهی کار نشده و بیرون نیامده ولی تحولات اخیر، به دلیل نوع بازیگری ایران در منطقه، معادلات و روندهای غرب آسیا را از خودش متاثر خواهد کرد و این بستگی دارد که سایر بازیگران مانند روسیه، چین، ایران کشورهای عربی، اروپا و آمریکا چگونه بازی و مهم‌تر اینکه آنها چگونه از کارت‌هایشان استفاده کنند.

ایرنا: بزرگترین عبرت‌ها و آورده‌های این جنگ برای ایران چه می‌تواند باشد؟

مردم از مهم‌ترین عوامل یا پارامترهایی هستند که در این جنگ ۱۲ روزه نقش مهمی داشتند. اسرائیل محاسباتی اشتباه در مورد مردم ایران داشت. صهیونیست‌ها بر این باور بودند که با حمله به ایران، مردم هم از داخل به اسرائیل کمک خواهند کرد اما این اتفاق نیفتاد. به عقیده من، بزرگ‌ترین درسی که باید از این جنگ یاد بگیریم، بازگشت به سمت به مردم است. باید ببینیم خواست و هدف مردم از این الگوی رفتاری در اتحاد و همدلی چه بوده است.

به عبارتی دیگر، بهترین عبرت یا دستاورد برای حاکمیت، توجه به مطالبات مردم است و اینکه مردم از حاکمیت راضی باشند. اگر این مهم، به خوبی مدیریت شود، خیلی از مسائل در داخل کشور قابل حل است و این حجم از سایش نیروها و مشکلاتی که باعث کاهش انسجام ملی می‌شود از بین می‌رود و ما نجات پیدا خواهیم کرد و طبعا شاهد انسجام بهتری و بیشتری در کشور خواهیم بود.

وقتی که ایده بازگشت به ملت محقق شود، بزرگترین دستاوردمان این است که مردم را کامل در کنار خودمان داریم و کشور بر اساس خرد جمعی، مشارکت عمومی و حضور همه ایرانیان اداره می‌شود. این موضوع مهم است و واقعا نیاز داریم که حاکمیت عکس‌العمل قوی‌تری از خود در این قضایا نشان دهد.

احتمال می‌رود این آتش‌بس به صورت لرزان و ناپایدار ادامه پیدا کند

در شرایط فعلی، موضوع کشور بحث سیاست خارجی و جنگ است اما این جنگ بر این اساس شکل گرفت که طرف مقابل احساس کرد ما از نظر انسجام داخلی در نقطه ضعف هستیم و در شرایط فعلی باید به دنیا مخابره کنیم که ما در نقطه خوب انسجام ملی قرار داریم نه نقطه ضعف و این هم با حرف نیست. باید نوع روابط حکمرانی و حل مشکلات کشور به صورت خرد دسته جمعی و مشارکت عمومی باشد. طبعا این انعکاس بیرونی و پویایی سیاست خارجی به ایجاد بازدارندگی منجر خواهد شد.

ایرنا: در شرایط فعلی، سه بازیگر مهم جنگ ۱۲روزه یعنی ایران، اسرائیل و آمریکا چه رویکردی در قبال آتش‌بس دارند؟ آیا اهداف و منافعشان در راستای تداوم وضعیت موجود است یا تغییر آن؟ در کوتاه‌مدت و درازمدت این آتش‌بس چه آینده ای پیش رو دارد؟

از ابتدا وقتی بحث آتش‌بس نهایی شد مردم ایران احساس ‌کردند که پتانسیل جنگ تخلیه نشده و هیچ تضمینی برای آتش‌بس وجود ندارد و آتش‌بس ژله‌ای و آسیب‌پذیر است. تا زمانی هم که بحث هسته‌ای مورد نظر است امید برای حل و فصل منازعات، به مذاکره است. البته احتمال می‌رود این آتش‌بس به صورت لرزان و ناپایدار هم ادامه پیدا کند.

اگر مباحث هسته‌ای ما با آمریکا به سرانجامی برسد و ایران هم از اهرم‌ها و امکاناتی که در اختیار دارد به خوبی استفاده کند و انسجام ملی هم افزایش یابد، احتمال تداوم آتش‌بس وجود دارد ولی برعکس آن سبب خواهد شد که آتش‌بس همچنان لرزان باقی بماند.

نظرات کاربران