گمانه زنی ها درباره کرسی ریاست قوه قضائیه

گمانه زنی ها درباره کرسی ریاست قوه قضائیه

اخبار و گمانه زنی های زیادی با نزدیک شدن به پایان ماموریت آیت الله آملی لاریجانی در قوه قضائیه، پیرامون انتخاب جایگزین وی در شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی مشاهده می شود و بیشتر این گزارش ها حکایت از احتمال ریاست حجت الاسلام «سید ابراهیم رئیسی» تولیت آستان قدس رضوی بر قوه قضائیه دارد.

به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است. 

** کرسی ریاست قوه قضائیه و «سید ابراهیم رئیسی» در نزدیک‌ترین فاصله ممکن؟!
سایت خبری «تابناک» در این گزارش آورده است: آیت الله «صادق آملی لاریجانی» ششمین رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی است که از 23 مرداد 1388 با حکم رهبر انقلاب جانشین آیت الله «سید محمود هاشمی شاهرودی» شد. او که در سال 1339 در نجف اشرف متولد شده است، اکنون نزدیک به 10 سال ریاست دستگاه قضا را بر عهده دارد و طبق روالی که پیش از این هم وجود داشته در پایان دوره 5 ساله دوم، با تشخیص رهبری جای خود را به رئیس جدید قوه قضائیه خواهد داد.

با نزدیک شدن به پایان ماموریت آیت الله آملی لاریجانی در قوه قضائیه، اخبار و گمانه زنی های زیادی پیرامون انتخاب جایگزین برای وی در شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی دست به دست می شود. این خبرها با انتشار یک توئیت از سوی یکی از روزنامه نگاران در روزهای پایانی هفته گذشته شکل جدی تری به خود گرفت. خبرهایی که در این زمینه مطرح می شود، حاکی از احتمال ریاست حجت الاسلام والمسلمین «سید ابراهیم رئیسی» تولیت آستان قدس رضوی بر قوه قضائیه دارد.

«فرید مدرسی» روزنامه نگار در توئیتی مدعی شد با اتمام دوره ریاست آیت الله آملی لاریجانی در قوه قضائیه، حجت الاسلام «سید ابراهیم رئیسی» به ریاست دستگاه قضا منصوب خواهد شد. او نوشت که «در اوایل هفته ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه قطعی شد. گفت و گوهای مقدماتی با او انجام شده و در جلسه میان او و صادق لاریجانی نیز برای چگونگی انتقال ریاست قوه برگزار شد. قرار شده که معاونان قوه قضائیه نهایت همکاری را با رئیسی داشته باشند.»

این موضوع اگرچه در رسانه ها و شبکه های اجتماعی به سرعت دست به دست می شد و دهان به دهان می چرخید، اما واکنشی را از سوی قوه قضائیه و مسئولان قضایی کشورمان به همراه نداشت، تا اینکه امروز حجت الاسلام والمسلمین «جعفر منتظری» دادستان کل کشور به عنوان اولین مقام قضایی به خبر انتصاب حجت الاسلام والمسلمین «سید ابراهیم رییسی» به ریاست قوه قضاییه واکنش نشان داد.

رایزنی ها برای انتخاب رئیس جدید قوه قضائیه در حال انجام است و همانطور که دادستان کل کشور هم گفته ممکن است تا تبدیل شدن شنیده ها، گمانه ها، حرف و حدیث ها و خبرهای غیر رسمی به اخبار رسمی و حقیقی تنها کمی زمان ببرد. هرچند چندی است که اخبار و گمانه زنی ها پیرامون انتخاب رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه داغ است.

** کشف ثروت هنگفت بنیانگذار ساواک پس از 60 سال
پایگاه خبری تحلیلی «عصر ایران» با درج گزارشی آورد: شعبۀ 54 دادگاه تجدید نظر استان تهران به نفع «ستاد اجرایی فرمان امام» رأی داد و حکم ابطال وقف‌نامۀ موقوفۀ گلشهر مشهور به «علی حاجی ترخانی» را صادر کرد و بدین ترتیب ثروت هنگفت سپهبد تیمور بختیار بنیانگذار و اولین رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و فرماندار نظامی تهران (در زمان دستگیری دکتر فاطمی و رهبران فداییان اسلام) که طی 60 سال شناسایی نشده و پنهان مانده بود، کشف شد. این در حالی است که در رژیم شاه ودر زمان حیات تیمور بختیار و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی ، کسی خبر نداشت که بنیان گذار ساواک حدود 150 هکتار زمین در گلشهر کرج داشته است.

ارتباط ماجرا با مؤسس ساواک این است که در اواخر دهۀ 40 قطعه زمینی به مساحت حدود 600 هکتار را این چهار نفر به نام حاج میرزا عبدالله مقدم خریداری می کنند: عبدالله مقدم (صاحب کارخانجات پارچه بافی مقدم)، کاظم حاجی طرخانی (حاجی ترخانی)، سپهبد تیمور بختیار (فرماندار نظامی تهران که عبدالحسین واحدی از اعضای ارشد فداییان اسلام را شخصا به شهادت رساند) و داوود القانیان (برادر حبیب القانیان رییس انجمن کلیمیان که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به اتهام جاسوسی برای اسراییل اعدام شد).

با توجه به نشانه های ورشکستگی «مقدم» و به خطر افتادن بخشی که در رهن بانک گذاشته بود هر چهار نفر در سال 1339 تصمیم می گیرند کل زمین ها را به نام کاظم حاجی طرخانی (حاجی ترخانی) کنند. 6سال بعد و در سال 1345با توجه به مشکلات کاظم حاجی ترخانی کل زمین ها به آقای علی خاجی ترخانی منتقل می شود و البته در همین سال (1345) سهم عبدالله مقدم و خانوادۀ القانیان به خود آنان انتقال می یابد. سپهبد تیمور بختیار اما سه سال بعد و در سال 1348 در «دیاله» عراق به قتل می رسد.

بدین ترتیب دیگران از تعلق حدود 150 هکتار به اولین رئیس ساواک خبر نداشتند. هر چند اقرارنامه ای با دستخط کاظم حاجی ترخانی موجود است که مالکیت تیمور را ثابت می کند و این سند یکی از مهم ترین استنادات قاضی بوده است. این درخواست بدواً جهت رسیدگی به شعبۀ ششم دادگاه انقلاب اسلامی تهران، ارجاع و پس از یک سلسله رسیدگی با توجه به احیای مجدد شعبۀ سوم دادگاه انقلاب اسلامی و مصوبۀ ستاد نظارت و پی گیری پرونده های اصل 49 قانون اساسی، پرونده جهت رسیدگی به این شعبه دادگاه ارجاع شد. 

** حمله تند یک نماینده مجلس به منتقدان با پیشنهاد «دار مجازات»!
تارنمای خبری تحلیلی «تابناک» گزارش داد: هرچه به پایان عمر مجلس دهم و انتخابات مجلس یازدهم نزدیک‌تر می‌شویم، تلاش نمایندگان برای تکرار آرای دور قبلی شان و راه یابی به مجلس، بیشتر می‌شود؛ تلاشی که گاه اشتراکی با منافع ملی و مصالح عمومی ندارد!

پس از تئوری پردازی‌های وسیع در سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان مبنی بر مفید بودن شکار و طرح این ادعای شگرف که شکار هدفمند موجب ازدیاد نسل گونه‌ها می‌شود، حالا نوبت به دیگران رسیده تا از این تئوری‌سازی‌ها بهره‌برداری کرده و به دیگران، از جمله سازمان حفاظت محیط زیست بتازند.

ولی الله نانواکناری، نماینده مردم فریدونکنار و بابلسر در مجلس شورای اسلامی که سخنان مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص شکار بی رویه پرندگان مهاجر در حوزه انتخابیه‌اش را «توهین» قلمداد می‌کند و تاکید می‌کند «این توهین مسئولان محیط زیست به مردم فریدونکنار، در شان خودشان است»!

وی در ادامه، دایره توهین کنندگان را بسط داده و پای رسانه‌ها را هم به ماجرا باز کرد و می‌گوید: «با صید بی رویه مخالفیم، اما صید هدایت شده پرندگان منجر به بقای این موجودات است. استفاده از واژه قتل عام پرندگان در فریدونکنار که در رسانه‌ها و توسط مسئولان محیط زیست استفاده می‌شود، توهینی بزرگ به مردم این منطقه است.»

جدالی نابرابر که در یک سوی آن، صیادان و شکارچیانی قرار دارند که بخشی از پایگاه رای نمایندگان مجلس هستند. افرادی قانون شکن و متخلف (اگر نگوییم مجرم!) که تامین نظر ایشان برای برخی نمایندگان مهم‌تر از هر منفعتی است، چه آن منفعت، حراست و حفاظت از محیط زیست و حیات وحش باشد و چه از راه دست یازیدن به تئوری‌های عجیب کلانتری و همکارانش در خصوص منفعت شکار توجیه شود!

** «محمدباسط درازهی» مستحق برخورد در ماجرای گمرک است
بر پایه نظرسنجی سایت خبر «تابناک» با درج گزارشی آورد: آرایی که می‌تواند با استقرای قابل اتکا، به خواست عمومی جامعه تعبیر و تفسیر شود. خواسته‌ای که ظاهرا با خواست مسئولان امر در مجلس شورای اسلامی چندان همسو نیست و شکافی عمیق را با آن ترسیم می‌کند که قابل چشم پوشی نیست، به ویژه اگر بدانیم سخنگوی هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس گفته که این پرونده خاتمه یافته است.

به رغم آنکه «ماجرای گمرک» بسیار پر سر و صدا در افکار عمومی پیچید و ادامه یافت، هنوز خبری از نتایج بررسی آن در دست نیست؛ هرچند برخی نمایندگان از مختومه شدن این پرونده و بعضی از کذب بودن این ادعا و ادامه بررسی خبر می‌دهند!

این ماجرا که نام «محمدباسط درازهی، نماینده مردم سراوان در مجلس شورای اسلامی را به عنوان متهم ردیف نخست بر سر زبان‌ها انداخت، چند متهم دیگر نیز به خود می‌دید؛ امثال کارمند گمرک که طرف دوم درگیری با نماینده است، فرد دیگری که از این تنش فیلمبرداری و احتمالا شخصا یا به واسطه فردی دیگر آن را منتشر کرده و در نهایت ارباب رجوعی که نماینده را از گمرک بیرون می‌اندازد.

اما به راستی مقصر کیست و کدام یک از این چهار تن مستحق برخورد هستند؟ کدام مستحق ترند و کدام کمتر؟ این پرسشی است که در قالب یک نظرسنجی از مخاطبان پرشمار «تابناک» پرسیدیم و نتیجه آن بسیار قابل تأمل به نظر می‌رسد، به ویژه اگر بدانیم تعداد شرکت کنندگان در این نظرسنجی بالغ بر 20 هزار تن بوده است.

سبد آرایی که بخش عمده آن به گزینه نخست نظرسنجی اختصاص پیدا کرده، نماینده مجلس را در ماجرای یادشده سزاوار برخورد دانسته‌اند یا دست کم بر این باورند که بیش از سه تن دیگر، برای برخورد سزاوار است. این را آرای بالغ بر 90 درصدی این گزینه نشان می‌دهد که حاصل چیزی حدود 18700 رأی ثبت شده برای این نظرسنجی است.

بزرگی این عدد زمانی بیشتر به چشم می‌آید که بدانیم مجموع آرای سه گزینه دیگر کمتر از 1900 می‌شود و درصد مجموع آرای سه گزینه نیز به 10 درصد نمی‌رسد؛ وضعیتی که نشان می‌دهد، از هر 10 نفری که در این نظرسنجی شرکت کرده‌اند، 9 تن بر این باورند که باید با محمدباسط درازهی برخورد کرد و تنها یک نفر است که این نماینده مجلس را کمتر از کارمند گمرک یا کسی که از ماجرا فیلم گرفته یا شهروندی که به ماجرا ورود و نماینده را به بیرون هدایت می‌کند، مقصر می‌داند.

آرایی که می‌تواند با استقرای قابل اتکا، به خواست عمومی جامعه تعبیر و تفسیر شود. خواسته‌ای که ظاهرا با خواست مسئولان امر در مجلس شورای اسلامی چندان همسو نیست و شکافی عمیق را با آن ترسیم می‌کند که قابل چشم پوشی نیست، به ویژه اگر بدانیم سخنگوی هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس اخیرا گفته که پرونده نماینده سراوان این هیأت خاتمه یافته و اعضای حاضر، با اکثریت آرا، به این جمع‌بندی رسیدند که بازدید سرزده از دستگاه‌ها و بررسی عملکرد آن‌ها، جزو وظایف نظارتی نمایندگان مجلس است.

** مارها از سقف آویزان می‌شوند و با ما درس می‌خوانند
سایت خبری «تابناک» با اشاره به جنگ نابرابر با بی‌سوادی با درج این عنوان از رنج معلم و دانش‌آموزان روستایی در الیگودرز گزارش داد: مدرسه یک کلاس 9 متری است با یک پنجره رو به دره. بچه‌ها مجبورند کتاب را جلوی صورت‌شان بگیرند تا کلمات را از توی آن پیدا کنند. کلاس در روز روشن تاریک است. مدرسه روستای سیدحسن 12 دانش‌آموز دارد که فقط می‌توانند تا ششم درس بخوانند. اگر برف یا بارانی ببارد کلاس درس‌شان به برکه‌ای زیبا تبدیل می‌شود. البته اگر معلمی از شهر آمده باشد و کلاسی باشد وگرنه هفته‌ها همین هم نیست.

این گزارش درباره روستایی است که هیچ چیزی جز آسمان و کوه و درخت و رودخانه ندارد. روستایی که نه جاده‌ای دارد نه برق نه تلفن و نه هر چیزی که بشود به آن گفت امکانات ابتدایی. مدرسه یا همان کلاس کوچک درس را اهالی روستا ساخته‌اند. کلاسی که دیوارهایش گلی است و سقفش با چند تنه درخت بلوط و شاخ و برگ و سنگ و گل پوشیده شده‌. سقف کوتاه است و در به حدی باریک که نیمکت‌های دست دوم را نمی‌شود داخل کلاس برد.

برای رسیدن به روستای سیدحسن بخش ذلقی الیگودرز خیلی راه آمده‌ایم نه از تهران بلکه از شهر. الیگودرز تا مرکز بخش ذلقی یعنی بزنوید نزدیک 60 کیلومتر است و از بزنوید تا روستای سیدحسن با آن جاده خاکی پر دست‌انداز که در این برف و باران بخشی از آن بطور کامل از بین رفته 15 کیلومتر. 15 کیلومتری که بیش از 3 ساعت طول می‌کشد. روستای 12 خانواری سیدحسن جاده‌ای ندارد. از روستای سه پلان و از کوه و کمر باید 2 ساعت در راه باشی تا برسی به این روستا که در دل کوه «قالی کوه» جا خوش کرده.

در باز است ولی کلاس غرق در تاریکی. برای وارد شدن باید سر را خم کرد چون سقف کوتاه است و معلم هم سرش را می‌دزد تا به تیرک‌های سقف نخورد. دخترها و پسرها روی صندلی‌های فلزی نشسته‌اند و کتاب‌ها را جلوی صورت‌شان گرفته‌اند. بعد از دقایقی آقای معلم از بچه‌ها می‌خواهد تکالیفی را که به آنها داده به او نشان دهند. او تکالیف را می‌بیند و نمره می‌دهد. به شکیلا نمره عالی می‌دهد و می‌نویسد: «صد آفرین هزار و سیصد آفرین.»

حضور من و تصویربردار بچه‌ها را کنجکاو کرده. برخی زل زده‌اند به دوربین و چند نفری هم نمی‌توانند جلوی خنده‌شان را بگیرند. همه جای دیوار ترک خورده است، ترک‌هایی عمیق و ناایمن. روی دیوار صفحه‌ای نه چندان بزرگ به میخ آویخته‌اند و روی آن حروف الفبای فارسی را نوشته‌اند. صندلی‌ها هم 12تاست. اسماعیل که کلاس ششم است روی زمین می‌نشیند. برای او صندلی و نیمکتی نیست.

صدایی از بچه‌ها درنمی‌آید. برای دیدن بچه‌ها باید چشم‌‌ها را تنگ کرد تا بشود واضح دید. گوشه در ورودی بخاری هیزمی دیوار را سیاه کرده. ناخودآگاه یاد مدرسه شین‌آباد پیرانشهر می‌افتم.

** معنا و مفهوم حضور ناو هواپیمابر آمریکا در خلیج‌فارس و خروج آمریکا از سوریه
سایت خبری «فرارو» با درج این عنوان گزارش داد: ناو هواپیمابر «یواس‌اس جان سی‌استنیس» روز جمعه وارد خلیج فارس شد. ورود ناو آمریکایی به خلیج فارس با مانور نیروی زمینی سپاه پاسداران در جزیره قشم همزمان شد

ایالات متحده آمریکا در ماه‌های اخیر به اوج تنش با ایران رسیده است. از یکسو با تصمیم مستقل دونالد ترامپ این کشور از توافق هسته‌ای خارج شد و از سوی دیگر با تشکیل اتحادی صهیونیستی- عربی فشار سنگین اقتصادی، سیاسی و امنیتی به ایران وارد کرده است. در کنار این تحولات چند روز پیش آمریکا در اقدامی غیرمنتظره اعلام کرد که نیروهایش را از سوریه به طور کامل خارج خواهد کرد و از طرف دیگر تعداد نیروهایش در افغانستان را به نصف تقلیل می‌دهد.

با وجود اینکه برخی ناظران معتقدند که خروج آمریکا از سوریه به معنای شکست در رویارویی منطقه‌ای با ایران است، اما از طرف دیگر برخی معتقدند این تحولات می‌تواند مقدمه نقشه تازه‌ای از سوی آمریکا برای خاورمیانه باشد. هنوز نشانه‌های جدی از این نقشه وجود ندارد، با این حال این پرسش نیز مطرح است که چرا ایالات متحده در حالی که نیرو‌های خود را از سوریه و افغانستان خارج می‌کند در کنار آن دوباره یک ناو جنگی به خلیج فارس اعزام می‌کند.

دونالد ترامپ مدعی است که آمریکا نمی‌خواهد پلیس منطقه باشد، اما دقیقا ساعتی پس از این اظهار نظر ناو جنگی آمریکا وارد خلیج فارس شد. حال سوال این است که آیا تحولات رخ داده در سیاست آمریکا در منطقه با یکدیگر مرتبط هستند؟ آیا نقشه جدیدی در راه است؟ یا دونالد ترامپ به دنبال آن است که حضور آمریکا در خاورمیانه را کاهش دهد؟ 

دکتر عبدالرضا فرجی راد استاد دانشگاه، سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان و تحلیلگر مسائل ژئوپلتیک در این باره به فرارو گفت: «ممکن است این تحولات با یکدیگر ارتباطی نداشته باشند. ناوی که وارد خلیج فارس شود معنی آن این نیست که حتما میزان خطر یا تنش بالا رفته و یا احتمال درگیری وجود دارد. می‌توان حتی این اقدام آمریکا را در راستای کاهش تنش هم دید. وقتی ناو آمریکایی وارد محدوده جغرافیایی خلیج فارس می‌شود، همان قدر که قدرت نمایی می‌کند، همان قدر هم در خطر قرار دارد.» 

فرجی راد در ادامه گفت: «با توجه به این که در ماه‌های اخیر ایران دوباره بحث تنگنه هرمز را مطرح کرده و آقای رییس جمهور تاکید کرده بود که اگر اجازه ندهند ایران نفتش را از خلیج فارس خارج کند، نفت کشور‌های دیگر هم از منطقه خارج نخواهد شد، ممکن است این اقدام آمریکا نیز قدرت نمایی در این حوزه باشد. چراکه آمریکایی‌ها همیشه اعلام کرده اند که ضامن امنیت تردد کالا و کشتی‌ها در خلیج فارس هستند.»

او درباره تعقیب ناو آمریکایی توسط نیروهای سپاه گفت: «باید ببینیم چه توضیحی در این باره ارائه می‌شود. با این حال طبیعی است که نیرو‌های ایرانی هم با مانور خود این پیام را منتقل کنند که ما آمادگی کامل داریم و اگر رفتار خصمانه‌ای داشته باشید با عکس العمل ایران مواجه خواهید شد. من معتقد نیستم این اتفاق خیلی مهم و بزرگ است. ناو‌ها و کشتی‌های جنگی در خلیج فارس رفت و آمد می‌کردند. بعد از برجام میزان این رفت و آمد‌ها متوقف شد و کاهش یافت، ولی در کل این اتفاق ادامه روال گذشته است و در این بین دو طرف قدرت نمایی هم می‌کنند.»

او همچنین با اشاره به خروج نیرو‌های آمریکا از سوریه و کاهش تعداد آن‌ها در افغانستان افزود: «این دو تحول به معنی حل مشکلات و مسائل منطقه نیست و نیازی هم نیست که ما بیش از حد خوشحال شویم. ما باید احتمالات منفی را هم در نظر بگیریم. ممکن است که آمریکا می‌خواهد نیروهایش را از در معرض خطر قرار گرفتن و ضربه خوردن خارج کند. هنوز تحلیل درستی از پشت پرده و دلیل اصلی اقدام ترامپ در خروج از سوریه و کاهش نیرو در افغانستان در دست نیست. در آمریکا این اقدام با مخالفت‌های فراوانی روبه رو شده است. هم از سوی دموکرات‌ها و هم از سوی جمهوری خواهان.» 

** شمارش معکوس برای تعیین تکلیف بنزین
وبگاه «خبرآنلاین» با درج عناوین «شمارش معکوس برای تعیین تکلیف بنزین/ سهمیه‌بندی یا افزایش قیمت» در این گزارش نوشت: با پایان مهلت ثبت نام کارت سوخت، حالا شمارش معکوس برای تعیین تکلیف بنزین آغاز شده است. هر چند مقامات مسئول تاکید دارند برنامه‌ای برای سهمیه‌بندی بنزین در دستور کار نیست اما خبرهای رسیده از تدوین بودجه سال آینده حکایت از آن دارد که حتی در صورت عدم تغییر قیمت و شیوه توزیع بنزین، سال آینده تغییراتی در این حوزه رخ خواهد داد.

سهمیه‌بندی با افزایش صد در صدی قیمت- بررسی‌ها نشان می دهد افزایش صد در صدی قیمت و رسیدن نرخ بنزین به دو هزار تومان در کنار تخصیص سهمیه‌ای متعارف، بین 40 تا 60 لیتر در ماه برای خودروها و بالا رفتن قیمت بنزین آزاد در عین حال یکی از پرطرفدارترین گزینه‌های پیش رو برای تعیین تکلیف بنزین در سال آینده است.

این در حالی است که برخی از مخالفان معتقدند در این شیوه، قاچاق بنزین نه از طریق داده‌های اقتصادی که با صرف هزینه‌های فراوان باید متوقف شود. تجربه نشان می‌دهد هزینه برخورد با قاچاق، در صورت نبود ماهیت اقتصادی بسیار دشوار و هزینه بر خواهد بود.

در عین حال مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز سه سناریوی مشخص در این خصوص ارائه کرده است که اولی بر افزایش صد در صدی قیمت بنزین بدون سهمیه بندی دلالت دارد. سناریوی دوم، افزایش قیمت بنزین به 2000 تومان و تخصیص سهمیه 60 لیتری بنزین برای هر خودرو و سناریوی سوم نیز سهمیه‌ی 20 لیتری برای هر فرد با درنظرگرفتن قیمت بنزین 2000 تومان است.

همه یارانه بگیرند؟ - در این میان طرح تازه‌ای نیز از سوی برخی کارشناسان ارائه شده است که بر تخصیص یارانه بنزین به تمامی افراد جامعه دلالت دارد. به این صورت که یارانه بنزین به تمامی افراد تعلق گیرد و یارانه 45 هزار و 500 تومانی در این میان حذف شده و این یارانه جایگزین آن شود. در مکانیسم‌های پیشنهادی، تخصیص سهمیه‌ای برابر با 20 لیتر به هر فرد ایرانی پیش بینی شده است. افراد دارای خودرو می‌توانند این سهمیه را استفاده کرده و یا معادل ان را به صورت نقدی از دولت دریافت کنند.

در این میان پیشنهادی نیز با هدف تخصیص سهمیه به خانوار ارائه شده است. در این پیشنهاد اگر خانواری بیش از یک خودرو داشته باشد تنها از یک سهمیه بهره‌مند خواهد شد. این اقدام نیز با هدف مدیریت مصرف بنزین و همچنین ایجاد شرایطی به منظور خودکفایی و عدم واردات بنزین ارائه شده است.

آنچه مسلم است اینکه چراغ افزایش قیمت بنزین حالا سبز شده است. هر چند زنگنه تاکید دارد فعلا خبری از سهمیه‌بندی نیست اما به محض رویارویی با خبرنگاران مورد پرسش قرار می گیرد که چه تکلیف سهمیه بندی چیست. وی در آخرین اظهار نظر تاکید کرد: فعلا بحث سهمیه‌بندی مطرح نیست و اعداد و ارقامی که در مورد سهمیه‌بندی بنزین اعلام می‌شود نادرست است. بحث استفاده از کارت سوخت در تحویل بنزین مطرح است.

در عین حال رئیس‌جمهور نیز در نشستی با وزیر و مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی گفت: چه اشکالی دارد بنزین را برای راننده‌ای که خوب رانندگی می‌کند و کسی که خوب رانندگی نمی‌کند، دو نرخی کنیم. این بدان معنی است که در مولفه تعیین قیمت بنزین حالا قرار است رفتار اجتماعی شهروندان نیز دخیل باشد. در این صورت رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و ... می‌تواند بر میزان پرداخت پول سوخت موثر واقع شود. با این حال هنوز مکانیزمی در این حوزه برای اجرایی شدن پیشنهاد رییس جمهور طراحی نشده است.

** هوای تهران را باد و باران پاییزی پاک کرد، نه طرح ترافیک جدید!
براساس بررسی سایت خبری «خبرآنلاین» با این عنوان گزارش شد: تهران در پاییز 97 از حیث شاخص کیفیت هوا روزهای خوبی را پشت سر گذاشت. تعداد روزهای پاک در سه ماه اخیر در تهران در مقایسه با مدت مشابه در سه سال اخیر تقریبا دو برابر شد و از سوی دیگر تعداد روزهایی که تهرانی‌ها هوای ناسالم استشمام کردند نسبت به مدت مشابه سه ماه اخیر تقریبا نصف شد.

اما نکته مهمی که در این میان مطرح است، مربوط به چرایی این اتفاق است. در این زمینه معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران نتیجه گیری عجیبی دارد! این معاونت با تهیه گزارشی و ارسال آن به رسانه‌ها، سعی در ربط دادن اجرای طرح ترافیک جدید در سال جاری با پاک شدن هوای تهران در ماه‌های اخیر داشته است.

این معاونت در گزارشی که به رسانه‌ها ارسال کرده‌است، نوشته است: «مقایسه نتایج گزارش‌های کیفیت هوای شهر تهران برای پاییز امسال نسبت به سه سال قبل از آن نشان می‌دهد که تغییرات کیفیت هوا و کاهش میزان آلاینده‌ها به مراتب بیشتر از تأثیر عوامل جوی بوده و سیاست‌های معطوف به کاهش آلایندگی خودروها به طرز ملموسی نتیجه داده است.»

اما آمار بارش‌های از ابتدای مهرماه 1397 تا امروز یک دی‌ماه 1397 چه می‌گوید؟ براساس اطلاعات به روز و آنلاین سازمان هواشناسی و مرکز ملی پایش و هشدار خشکسالی این سازمان تهران در سه ماهه پاییز 97 بیش از 40 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش بارندگی داشته است که دقیقا با کاهش روزهای هوای آلوده در تهران تناسب داشته است. 

از سوی دیگر، این مساله یعنی کاهش تعداد روزهای هوای آلوده تنها مربوط به شهر تهران نیز نیست. بلکه کلانشهرهایی مانند اصفهان، مشهد، تبریز، اهواز و اراک هم شاهد این اتفاق هستند. به عنوان نمونه، در سال‌های قبل و در فصل پاییز، شهرهای جنوبی کشور به خصوص شهرهای واقع در استان خوزستان، شاهد افزایش بروز پدیده ریزگردها بود، اما امسال با توجه به افزایش قابل توجه بارش‌ها در ایران استان و رشد 153 درصد بارش‌ها طی سه ماه اخیر در مقایسه با مدت بلند مدت مشابه، شاهد کاهش قابل توجه وقوع پدیده ریزگردها در این شهرها بودیم.

آمارهایی که نشان می‌دهد نتیجه گیری معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران نوعی مصادره به مطلوب و نتیجه غلط است.

** صادرات یک کالای سنتی در حال نابودی
سایت خبری «ساعت24» با درج این عنوان گزارش داد: در دنیایی که رقابت برای کسب بازار تازه درکشورهای دیگر به نبرد اصلی تبدیل‌شده و شرکت‌ها و کشورها به هر ترفندی متوسل می‌شوند تا یک دلار بر میزان صادرات خود بیفزایند شوربختانه ایران با نادیده گرفتن اهمیت صادرات در حال از دست دادن بازارهای صادراتی خود است.

با توجه به کاهش شدید ارزش صادرات پسته به دلیل خشکسالی و برداشت اندک محصول و البته رقابت پسته آمریکا چند گاهی است خبرهای مربوط به نابودی تدریجی صادرات فرش دست‌باف از این‌سو و آن‌سو به گوش می‌رسد . یک خبر تازه منتشرشده حاکی از این است که تحت تأثیر تحریم‌های آمریکا تولیدکنندگان فرش در ایران به‌شدت نگران از دست دادن بازارهای خود در سطح جهان هستند.

خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی از کاشان می‌نویسد قبل ازسرگیری تحریم‌های ایران در سال جاری، حجم صنعت فرش ایران سالانه حدود 425 میلیون دلار بود که علاوه بر حفظ یک سنت و تجارت قدیمی درآمد تعداد زیادی از تجار و تولیدکنندگان ایرانی و تعداد زیادی کارگران افغان را که در این رشته کار می‌کنند، تأمین می‌کرد. حجم تولید فرش ایران سالانه حدود 400 تن است که 80 درصد آن به خارج صادر می‌شود و باوجود قریب به چهار دهه دشمنی بین ایران و آمریکا حداقل یک‌چهارم فرش ایران به آمریکا صادر می‌شود.ولی تحت تأثیر ازسرگیری تحریم‌ها که آمریکا می‌گوید شدیدترین مورد در تاریخ است، این وضعیت تغییر خواهد کرد و از هم‌اکنون می‌توان آن را در بازار بزرگ کاشان که یکی از شهرهای اصلی تولید فرش است مشاهده کرد.

یکی از عوارض تحریم‌ها این است که گردشگران خارجی اندکی که به ایران سفر می‌کنند به دلیل محدودیت‌های بانکی نمی‌توانند از کارت‌های اعتباری خود استفاده کنند.فابین سیمون یک توریست فرانسوی می‌گوید: «اگر می‌توانستم باکارت اعتباری خودپرداخت کنم حتماً بیشتر خرید می‌کردم. من با خودم مقداری پول نقد آوردم و وقتی‌که تمام شود دیگر راهی برای خرید ندارم.»

جواد اصفهانیان می‌گوید: «من مطمئنم اگر بافندگان افغان ایران را ترک کنند صنعت فرش دستباف ایران نابود خواهد شد. باوجود گزارش‌های مکرر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تأیید وفاداری ایران به تعهدات خود در قبال برجام و تأکید سایر قدرت‌های جهانی امضاکننده این توافق بر حفظ آن دولت دونالد ترامپ معتقد است که برجام توافق بدی بوده چون نتوانسته است دخالت‌های ایران در کشورهای منطقه و برنامه‌های موشکی آن کشور را متوقف کند.

** خودروسازی ایران باید به راه هموار بیفتد
تارنمای خبری «ساعت24» با اشاره به اینکه «چرخ‌های بزرگ‌ترین صنعت ایران در چاله بزرگ تحریم» در گزارشی نوشت: در سال 1393 بود که تولید ناخالص داخلی ا ایران پس از دو سال رشد منفی و کاهش درامد سرانه از باتلاق رشدهای منفی بیرون آمد و رشد مثبت را تجربه کرد. در آن سال صنعت خودروسازی ایران توانست صنعت و اقتصاد ایران را از ادامه رکود نجات دهد زیرا این صنعت نزدیک به 20 درصد ارزش‌افزوده صنعت را دراختیاردارد.

حالا اما صنعت خودرو دوباره زیر تیغ تحریم آمریکایی از یک‌سو و زیر تیغ منتقدان از سوی دیگر قرارگرفته و چرخ‌هایش در چاله افتاده است. بدون تردید اگر رکود تولید و فروش در این صنعت ادامه یابد تولید ناخالص داخلی نیز به‌سوی رکود پیش خواهد رفت .اما آخرین وضعیت این صنعت چیست ؟

در نشست مشترکی که چندی قبل با حضور اعضای کمیسیون‌های صنعت و معدن، تسهیل کسب‌وکار و توسعه تجارت اتاق تهران با محوریت بررسی مشکلات قطعه سازان برگزار شد، این پیشنهاد موردتوافق قطعه سازان و درعین‌حال دیگر فعالان صنعت خودرو قرار گرفت که خودروسازان، محصولات خود را با قیمت حاشیه بازار به‌صورت تحویل فوری پیش‌فروش کنند تا بتوانند اندکی از بار زیان مالی خود بکاهند و بدهی خود به قطعه سازان را بپردازند. ازنظر نمایندگان بخش خصوصی در آن نشست این راهکار به کاهش تقاضای کاذب خودرو و به‌تبع آن، کاهش قیمت خودرو در بازار ‌می‌انجامد. البته این پیشنهاد به‌شرط فروش خودرو به میزان 5 درصد کمتر از نرخ بازار اجرایی شده و اجرای این طرح با واکنش‌های فراوانی مواجه شده است.

محمدرضا نجفی منش، رئیس کمیسیون تسهیل کسب‌وکار اتاق تهران، با اشاره به اینکه قطعه سازان در حال حاضر با چهار چالش افزایش قیمت تمام‌شده کالا، مطالبات معوق از خودروسازان، عدم سهولت تأمین مواد اولیه و بدهی ارزی انباشته مواجه هستند، به روابط عمومی اتاق تهران گفت: بخشی از این مشکلات به تثبیت قیمت خودرو در سال‌های گذشته بازمی‌گردد و با توجه به افزایش قیمت مواد اولیه قطعات، قطعه سازان همواره با این استدلال خودروسازان مواجه بودند که قیمت خودرو افزایش نیافته و افزایش قیمت قطعات در قیمت خودرو لحاظ شدنی نیست.

او افزود: اکنون امیدواری قطعه سازان این است که با افزایش قیمت خودرو در کارخانه، گشایش‌هایی برای آن‌ها نیز حاصل شود و تعدیل نیرو در این بخش متوقف شود. اما مسئله دیگر این است که بخش زیادی از بدهی‌های قبلی هنوز باقی‌مانده که باید در مورد این چالش نیز تدابیری اندیشیده شود. درواقع اگر قرار باشد بدهی‌ها با روند عادی پرداخت شود شاید سه الی، چهار سال به طول انجامد. در این صورت صنعت قطعه‌سازی نمی‌تواند از جای خود برخیزد. بنابراین باید تدابیری اندیشیده شود تا بدهی قطعه سازان حداکثر ظرف یک ماه پرداخت شود تا این واحدها بتوانند مواد اولیه‌شان را تأمین کنند و حیات‌شان تداوم پیدا کند.

او درباره جوسازی‌های صورت گرفته پیرامون واقعی‌سازی قیمت خودرو نیز گفت: بازار بهترین محل برای کشف قیمت است. وقتی قیمت ارز و قیمت مواد اولیه سه برابر ‌می‌شود، قیمت خودرو در بازار نیز به همین نسبت رشد ‌می‌کند. مگر اینکه، مانند بنزین دولت قصد داشته باشد به آن خودرو نیز یارانه اختصاص دهد. در حالی که نتیجه یارانه به بنزین، بالا رفتن میزان مصرف و قاچاق آن بوده است. پس این سیاست، کارآ و نتیجه‌بخش نیست.

کارشناسان باوردارند اگر صنعت خودروایران درمسیر هموار نیفتد و درکوتاه مدت به راه رشد کمی نرسد احتمال سقوط آزاد رشد صنعت بالا می رود و باید برای رهایی از ین وضعیت کاری کرد.

** طرح بلندپروازانه قطر، ترکیه و مالزی برای تسلط بر بازار مالی جهان اسلام
سایت خبری تحلیلی «پارسینه» با طرح این پرسش که «آیا ایران می‌تواند از فرصت استفاده کند؟» در گزارشی نوشت: قطر در نظر دارد با همراهی ترکیه و مالزی مراکزی را برای پوشش فعالیت‌های مالی جهان اسلام ایجاد کند. این موضوع می‌تواند فرصتی برای ایران باشد.

به گزارش خبرنگار «پارسینه» قطر در یک طرح بلندپروازانه در نظر دارد با مشارکت ترکیه و مالزی با استفاده از یک چارچوب و فناوری مشترک، بازار مالی 2 تریلیون دلاری جهان اسلام را زیر تسلط مراکزی در سه کشور مذکور قرار دهد تا به این ترتیب بر محاصره تحمیل شده توسط عربستان و متحدانش غلبه کرده و همچنین از وابستگی خود به نفت و گاز بکاهد.

فرصتی برای ایران- قدرت گرفتن دوحه به عنوان یک مرکز مالی به ایران امکان می‌دهد تا از وابستگی خود به امارات متحده عربی در این زمینه بکاهد. این مساله از سال گذشته و با شدت گرفتن تنش‌های میان تهران و ابوظبی کلید خورده است، اما تا زمانی که جایگزین مناسبی وجود نداشته باشد، قطع این وابستگی ممکن نیست.

عدنان موسی پور، رئیس اتاق بازرگانی ایران و قطر، اسفندماه سال گذشته در گفتگو با «فایننشال تریبون» تصریح کرده بود که دو کشور عمان و قطر برای تسهیل روابط تجاری ایران از پتانسیل خوبی برخوردار هستد.

مساله جایگزینی امارات با قطر پیش از آن هم از سوی یک مقام بانک مرکزی در گفتگو با خبرگزاری فارس مطرح شده و حتی گفته شده بود چند بانک ایرانی نزد بانک ملی قطر حساب گشوده اند تا گام‌های نخست برداشته شود. البته کارشناسان اقتصادی بر این باورند که انتقال فعالیت‌های مالی که سال‌ها در دوبی دنبال شده است، یک شبه امکان پذیر نیست، اما به هر حال کاهش وابستگی ایران به امارات که در دشمنی و مخالفت با ایران همواره همراه سعودی‌ها بوده، یک موضوع استراتژیک است.

** 10سوال بی پاسخ در ماجرای فیلم محمد باسط درازهی
جامعه خبری تحلیلی «الف» با درج عناوین «10سوال بی پاسخ در ماجرای فیلم محمد باسط درازهی/ مجلس شفاف سازی کند» در این گزارش نوشت: درگیری لفظی محمدباسط درازهی، نماینده مجلس شورای اسلامی با کارمند گمرک و توهین نماینده سراوان و انتشار گسترده فیلم آن موجب واکنش‌های بسیاری شد.

مجلس شورای اسلامی روز بعد از این اتفاق (یعنی 27 آذرماه) جلسه‌ای غیرعلنی برگزار کرد و به بررسی موضوع پرداخت. در فیلمی که از جلسه در فضای مجازی منتشر شده، محمد باسط درازهی پشت تریبون مجلس با ظاهری حق به جانب در حال سخنرانی است. او به دیگر نمایندگان هشدار می‌دهد در صورت عدم پیگیری، فردا روزی نوبت آنها نیز خواهد رسید و اگر وزیر اقتصاد استیضاح، رئیس گمرک عزل و کارمند آن اخراج نشود، استعفا و برای تدریس به دانشگاه بازخواهد گشت. در بین سخنان نماینده سراوان، رئیس مجلس خواستار برخورد با فردی می‌شود که از جریان درگیری فیلم گرفته است.

اما بعد از جلسه غیرعلنی، اتفاقاتی رخ داد که ضرورت دارد مجلس شورای اسلامی برای دفاع از جایگاه خود به این سوالات و ابهامات پاسخ دهد. این سوالات در فضای مجازی، رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی منتشر شده و در صورت عدم پاسخ موجب افزایش ابهامات و بدبینی مردم خواهد شد:

1- دلیل اصلی مراجعه باسط درازهی به گمرک چه بوده است؟ آیا نماینده سروان بدلیل مشکلات حوزه انتخابیه به گمرک مراجعه کرده بود؟ آیا اخباری که در برخی رسانه‌ها درباره همراه بودن یک دلال و وارد کننده خودرو با وی مطرح شده، صحت دارد؟

2- نماینده سروان عنوان کرده حدود 45 دقیقه در گمرک معطل شده، اما سخنگوی هیئت نظارت مجلس، این میزان را هشت دقیقه عنوان کرده است. کدام یک حقیقت را عنوان می‌کنند؟

3- چرا محمد باسط درازهی در فیلمی که از خود منتشر کرده تلاش دارد در تقابل با منافع و امنیت ملی، ماجرای درگیری را به مسائل مذهبی و قومیتی ربط می‌دهد؟ آیا اینکه از یک نماینده توقع داشت، منافع ملی را بر همه چیز رجحان دهد، خواسته زیادی‌ست؟

4- چرا مجلس شورای اسلامی درباره فیلمی که انتشار علنی یافته و موجب ناراحتی افکار عمومی شده اقدام به برگزاری جلسه غیرعلنی می‌کند؟ آیا بهتر نبود جلسه علنی برگزار شود تا ابهامات و سوءتفاهم های مردم که با انتشار فیلم گمرک شکل گرفته بود، برطرف شود؟ به عبارتی دیگر مگر موضوع امنیتی یا مرتبط با مسائل حساس و چالشی امور ممکلت بود، که جلسه غیرعلنی برگزار شده است؟

5- چرا مجلس در اتفاقات، مسائل و مشکلات دیگر به این سرعت تشکیل جلسه نمی‌دهد؟ مثلاً اگر در ماجرای ارز یا پیش فروش طلا چنین سرعت عملی وجود داشت، منابع ملی این گونه به تاراج می‌رفت؟

6- علی رغم برگزاری جلسه غیرعلنی مجلس که فقط نمایندگان در آن حضور داشته‌اند، چرا و چگونه بخش‌هایی از فیلم به بیرون درز کرده است؟ آیا این موضوع نباید موجب ایجاد نگرانی درباره انتشار محتوای جلسات غیر علنی دیگر شود؟ به خصوص این که گفته می‌شود این فیلم ابتدا از یکی از کانال‌های خارج از ایران منتشر شده است. در این بین یکی از اعضای هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی در رشته توییت‌هایی ماجرا را از دیدگاه خود و به عنوان یک نماینده توضیح می‌دهد. موضوع جالب این است سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی در بند 13 عنوان می‌کند فیلم مجلس ابتدا از بی بی سی پخش شده است.

7- هیات نظارت بر رفتار نمایندگان بر اساس چه دلایلی با اکثریت آرا تصمیم گرفته پرونده را مختومه نماید؟ این موضوع را سخنگوی هیات نظارت در 29 آذر عنوان کرده است. اصولاً فلسفه ایجاد هیات نظارت بر رفتار نمایندگان چه بوده است؟ این هیئت در کدام زمینه فعالیت می‌کند؛ «نظارت بر نمایندگان» یا «حمایت از نمایندگان». نکته جالب اما این جاست روز 30 آذر ، حجت‌الاسلام علیرضا سلیمی عضو دیگر هیات نظارت بر رفتار نمایندگان عنوان می‌کند اصلا جلسه‌ای در خصوص رسیدگی به پرونده نماینده سراوان تشکیل نشده که خروجی آن مختومه شدن پرونده محمد باسط درازهی باشد.

8- چرا 40 نماینده مجلس روز 27 آذر ماه خواستار استیضاح وزیر اقتصاد می‌شوند؟ این نمایندگان فقط به اتکای این که پای یکی از همکارانشان در میان بوده چنین اقدامی انجام داده‌اند؟ آیا این شیوه استیضاح یک وزیر صحیح است؟

9- اصولاً نظر هیات رئیسه مجلس و نمایندگان محترم درباره ادبیات همکارشان در فیلم منتشر شده چیست؟ و چه اندازه ایشان را مقصر می دانند؟

10- در روزهای اخیر برخی شبکه‌ها و رسانه های اجتماعی، اخباری درباره مقاله نماینده سراوان مطرح کرده‌اند که ضرورت دارد در این باره روشنگری صورت گیرد. بخصوص این که ایشان استاد دانشگاه‌اند و در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس عضویت دارد.

در آخر نیز باید گفت هر اقدامی که در این ماجرا صورت می‌گیرد باید به گونه‌ای باشد که مقصر یا مقصران مبتنی بر عدالت و انصاف بازخواست شوند تا زمینه رضایت افکار عمومی فراهم شود. همچنین از قدیم گفته‌اند حرمت امامزاده را متولی نگه می‌دارد؛ بنابراین با انتشار گسترده فیلم درگیری و توهین نماینده سراوان و بعد از آن فیلم جلسه غیرعلنی، مجلس بهتر است برای شفاف سازی موضوع و دفاع از حق پیش قدم باشد تا بین مردم در این باره سربلند شود.

** ماجرای جعل سند 22 واحد یک برج در ولنجک توسط گروه کلاهبرداری درمنی
پایگاه خبری تحلیلی «مشرق» با درج این عنوان گزارش داد: یکی از روش‌های فریبکارانه باقری‌درمنی در راستای تحقق اهداف مجرمانه خود جعل سند بوده است، به طوری که در یک نمونه فقط 22 سند مالکیت را برای پلاک‌های ثبتی شمال شهر تهران جعل کرده است.

یکی از اقدامات این فرد که در پیشبرد اهداف مجرمانه او بسیار موثر بوده ایجاد یکی از بزگترین شبکه های جعل سند و ضمانت نامه است که با بکارگیری جاعلان حرفه‌ای نسبت به آن اقدام می‌کرده است: به طوری که در رسیدگی به پرونده این فرد مشخص شد وی به صورت نمونه در یک اقدام از 47 سند جعلی برای اخذ ضمانت‌نامه بانکی و یا ترهین معامله و 36 فقره ضمانت‌نامه جعلی و 102 فقره ضمانت‌نامه بدون پشتوانه، 33 فقره چک‌های مخدوش با مبالغ سنگین و جعل در اسناد رسمی سازمان ثبت اسناد کشور استفاده کرده است.

گروه کلاهبرداری درمنی برای بسترسازی جعل اسنادشان یک برج مسکونی در محله ولنجک تهران را هدف قرار می‌دهند. برای جلب رضایت فروشنده، 34 واحد این برج را به صورت نقدی خریداری می‎کنند. اما بعد از خریداری این واحدها، از آنجایی که اوراق هویتی مالک برج در اختیار گروه کلاهبرداری درمنی قرار می‌گیرد، به سراغ فردی معمولی می‌روند و با استفاده از روش های حرفه ای جعل، از روی کارت ملی مالک برج مذکور، برای فرد دوم کارت ملی جعل کرده و همزمان با هماهنگی هایی که در دفترخانه انجام میشده سند 22 واحد دیگر برج را به نام این فرد می‌کنند.

نکته قابل توجه اینجاست که تیم کلاهبرداری درمنی تنها به جعل سند 22 واحد برج بسنده نمی‌کنند، تیم جاعلان درمنی، این سندها را برای چند بار متوالی و پیاپی جهت ضمانت نامه در معاملات مختلف دوباره جعل و مورد استفاده قرار می‌دهند.

در یکی از اقدامات مجرمانه آن‌ها برای کلاهبرداری، محمدرضا نصیری یکی از متهمان از طرف باقری درمنی دستور داشته که 22 سند جعلی مربوط به املاکی در ولنجک را در رهن بیمه بگذارد و در ازای آن بیمه نامه مسئولیت قراردادی را دریافت کند و سپس با استفاده از بیمه نامه‌های مذکور از شرکت پالایش نفت جی قیر دریافت کنند؛ این در حالی بود که شبکه باقری درمنی از اسناد مذکور بارها و بارها برای کلاهبرداری‌های گوناگون استفاده کرده بودند و چندین بار مورد رهن قرار گرفته اند.

قاضی عباسی بازپرس پرونده درمنی در این رابطه می‌گوید: می‌توان به کلاهبرداری از بانک گردشگری اشاره نمود که به همین روش و با استفاده از یکی از شرکت‌های متعلق به گروه و ضمن ارائه وثایق ملکی متعدد جعلی موفق به دریافت ده‌ها میلیارد ریال وجه نقد در قالب تسهیلات شدند و یا با همین شیوه و باز هم با استفاده از اسناد متعدد ملکی جعلی که البته جعلی بودن همگی آن‌ها با دلایل و قرائن متعدد ثابت شده است، اقدام به اخذ بیمه نامه مسئولیت قراردادی از شرکت سهامی بیمه ایران کرده و با این بیمه نامه و ارائه آن به شرکت پالایش نفت جی موفق به تحصیل قیر به مقدار قابل توجه و کلاهبرداری شدند.

وی می‌افزاید: شبکه باقری درمنی با استفاده و ارائه اسناد و مدارک متعدد و وثایق ملکی جعلی به بانک ملی ایران موفق به اخذ ضمانت نامه‌های بانکی در مبالغ صدها میلیارد ریالی شده، سپس در ادامه و در تکمیل اقدامات مجرمانه خود با ارائه این ضمانت نامه‌ها به برخی شرکت‌های وابسته به بانک‌ها و موسسات اعتباری توانستند تسهیلات صدها میلیارد ریالی دریافت کرده و به این صورت کلاهبرداری کنند. به طوری که چک‌های متعدد صادره گروه باقری درمنی یا از حساب مسدود صادر شده اند و یا اینکه به علت مغایرت امضاء و مندرجات و عدم کفایت موجودی همگی منجر به عدم پرداخت شده اند. در ضمانت نامه‌های ارائه شده نیز با مبالغ صدها میلیارد ریالی منتسب به شعبه بهار بانک ملی ایران جعلی بودن ضمانت نامه‌های صادره پس از بررسی‌ها و تحقیقات گسترده محرز شده است و 22 فقره سند مالکیت مربوط به 22 پلاک ثبتی در یکی مناطق شمال تهران ارائه شده که جعلی بودن همگی آن اسناد مالکیت نیز در جریان تحقیقات ثابت شده است.

قاضی عباسی تصریح می‌کند: در مواردی دیگر همین گروه مجدداً با استفاده و ارائه اسناد و مدارک متعدد و وثایق ملکی جعلی به بانک ملی ایران موفق به اخذ ضمانت نامه‌های بانکی در مبالغ صدها میلیارد ریالی شده، سپس در ادامه و در تکمیل اقدامات مجرمانه خود با ارائه این ضمانت نامه‌ها به برخی شرکت‌های وابسته به بانک‌ها و موسسات اعتباری توانستند تسهیلات صدها میلیارد ریالی دریافت کرده و به این صورت کلاهبرداری کنند.

نظرات کاربران