قمار اروپا علیه ایران نتیجه معکوس خواهد داشت/ فشار اقتصادی ناپایدار اسنپبک

تهران- ایرنا- مقصر دانستن ایران در فروپاشی برجام تحریف تاریخ است و مسئولیت بر دوش واشنگتن و ناتوانی اروپا در پایبندی به تعهداتش. اما فراتر از تیترها، مکانیزم ماشه چیزی بر تلاشها برای بازگرداندن برنامه ایران به نظارت بینالمللی اضافه نمیکند مکانیزم ماشه یک انتخاب بود، نه اجبار و همچنین یک اشتباه بود.
به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، «سینا طوسی» کارشناس اندیشکده مرکز سیاست بینالملل، در مقالهای در «بولتن دانشمندان اتمی» درباره مکانیزم «اسنپبک» نوشته است: در آخر هفته، بریتانیا، فرانسه و آلمان که با عنوان گروه E۳ شناخته میشوند مکانیزم «ماشه» تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را فعال کردند. این اقدام که بهعنوان دفاعی از نظم عدم اشاعه معرفی میشود، در واقع آن را تضعیف میکند.
این حرکت تغییر چندانی در محاسبات تهران ایجاد نخواهد کرد، در حالی که روند فروپاشی همان رژیم عدم اشاعه و نظام مبتنی بر قواعدی را تسریع میکند که ایالات متحده و متحدانش پس از جنگ جهانی دوم بنا نهادند.
اثر فوری مکانیزم اسنپبک، کاهش احتمال موفقیت دیپلماسی و دامنزدن به تشدید تنش است
اثر فوری مکانیزم اسنپبک، کاهش احتمال موفقیت دیپلماسی و دامنزدن به تشدید تنش بوده و پیامدها هماکنون آشکار است. خود ابزار مکانیزم اسنپبک در توافق جامع اقدام مشترک (برجام) سال ۲۰۱۵ گنجانده شد، بهعنوان مصالحهای برای اطمیناندادن به شکاکان در کنگره و فراتر از آن.
این سازوکار که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تثبیت شد، به هر مشارکتکنندهای اجازه میداد تحریمهای پیش از ۲۰۱۵ سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند، بدون امکان وتو. به عبارت دیگر، این سازوکار منطق معمول شورا را وارونه کرد: بهجای نیاز به اجماع برای تنبیه، مکانیزم ماشه تنبیه را تضمین میکرد مگر آنکه اجماع برای جلوگیری از آن شکل بگیرد.
با بازگشت تحریمهای سازمان ملل، مسیر دیپلماسی تنگتر شده است. به دلیل درک خود از موفقیت حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، دولت راستگرای افراطی اسرائیل جسورتر شده است. چشمانداز جنگ دیگری با ایران پررنگتر شده است.
در تهران، درخواستها برای قطع همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) یا حتی خروج از معاهده عدم اشاعه هستهای (NPT) قدرت گرفته است. از نظر اقتصادی، اثر مکانیزم اسنپبک تاکنون بیشتر روانی بوده تا مادی: ارزش ریال پس از انتشار خبر سقوط کرد و دلار از ۱.۱ میلیون ریال گذشت—یعنی حدود ۲۰ هزار ریال بالاتر از نرخ روز قبل.
و فراتر از تیترها، مکانیزم اسنپبک چیزی بر تلاشها برای بازگرداندن برنامه ایران به نظارت بینالمللی اضافه نمیکند. فشار واقعی بر ایران مدتهاست که نه از اقدامات سازمان ملل، بلکه از تحریمهای ثانویه گسترده آمریکا ناشی میشود.
این تحریمها پس از خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هستهای در ۲۰۱۸ دوباره اعمال شدند، ایران را از سیستم مالی جهانی جدا کردند و همچنان منبع اصلی فشار هستند.
تروئیکای اروپایی اقدام خود را با اشاره به نقضهای ایران در برجام توجیه میکنند. اما این نکته اساسی را حذف میکنند: واشنگتن نخستین کسی بود که توافق را شکست، زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت، در ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
اروپا با وجود وعدههایش، در نهایت از واشنگتن پیروی کرد و عملاً از تحریمهای بازگرداندهشده آمریکا تبعیت نمود. بیش از یک سال پس از خروج ترامپ، ایران بهطور کامل به تعهدات برجامی پایبند بود. تنها پس از انتظار بیهوده برای رفع تحریمهای اقتصادی بود که تهران شروع به کاهش تعهدات خود کرد و بهطور صریح به مکانیسم حل اختلاف مندرج در توافق استناد کرد.
مقصر دانستن ایران در فروپاشی برجام تحریف تاریخ است
مقصر دانستن ایران در فروپاشی برجام تحریف تاریخ است. مسئولیت بر دوش واشنگتن و ناتوانی اروپا در پایبندی به تعهداتش است. کدام تحریمها؟ تدابیری که اروپاییها موافقت کردهاند «بازگردانده شوند» در فاصله ۲۰۱۰-۲۰۰۶ وضع شدند؛ این تدابیر شامل مسدود کردن داراییها، محدودیتهای تسلیحاتی و ممنوعیتهای مرتبط با تجارت هستهای و موشکی بود.
اینها همیشه محدود بودند و هدفشان اشاعه بود نه جدا کردن ایران از بازارهای جهانی. ویرانی اقتصادی واقعی بعدها آمد، با تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا و اتحادیه اروپا در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، و حتی بیشتر پس از بازگرداندن سیاست «فشار حداکثری» ترامپ در ۲۰۱۸. در مقایسه، مکانیزم اسنپبک امروز چیز اندکی بر تحریمهای فراگیر آمریکا میافزاید.
زمانبندی تروئیکای اروپایی بیپروایانه بود
در ژوئن، اسرائیل و ایالات متحده چند تاسیسات هستهای تحت پادمان ایران را بمباران کردند، اقدامی بیسابقه در تاریخ NPT. کارشناسان حقوقی حمله به سایتهای هستهای اعلامشده یک عضو NPT تحت نظارت آژانس را نقض حقوق بینالملل میدانند.
جای تعجب نیست که این امر همکاری ایران با بازرسان را بهشدت پیچیده کرده است. آوار قابل بازرسی نیست، بهویژه اگر، همانطور که ترامپ مدعی شد، سایتها «نابود شده» باشند.
با این حال، حتی در این شرایط بحرانی، ایران و آژانس چارچوب جدیدی برای همکاری به دست آوردند و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، آن را «گامی در مسیر درست» خواند.
بخشی از این توافق ایران-آژانس شامل پیشنهاد تهران برای طرحی گامبهگام جهت بازسازی اعتماد و شفافیت بود. محور اصلی این پیشنهاد رقیقسازی ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی به ۲۰ درصد بود، گامی مهم در جهت عدم اشاعه که سطوح غنیسازی را به استفاده غیرنظامی نزدیکتر میکرد و اطمینان میداد که این ماده دیگر برای سلاح قابل استفاده نیست.
بهطور موازی، قرار بود مهلت مکانیزم اسنپبک تمدید شود، با مسیری بهسوی پایان نهایی آن، همانطور که برجام در ابتدا پیشبینی کرده بود. حتی امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، این طرح را «معقول» توصیف کرد، در حالی که اشاره کرد تروئیکای اروپایی همچنان قصد دارند مکانیزم اسنپبک را دنبال کنند.
مکانیزم اسنپبک فرصت را بست
تهران اکنون آماده واکنش متقابل است. صداهایی در ایران که خواستار سلاح هستهای هستند، اکنون بلندتر از هر زمان در سالهای اخیر شنیده میشوند. در آستانه سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، به نیویورک برای مجمع عمومی سازمان ملل، ۷۱ نماینده مجلس نامهای امضا کردند که خواستار بازنگری در دکترین دفاعی ایران برای اجازه ساخت و ذخیره سلاحهای هستهای بهعنوان بازدارندگی بودند.
استدلال آنان: فتوای آیتالله خامنهای در سال ۲۰۱۰ مبنی بر ممنوعیت استفاده از سلاحهای هستهای در شرایطی متفاوت صادر شد. به گفته آنان، با «خارج از کنترل بودن» اسرائیل، شرایط تغییر کرده است. استفاده از سلاحهای هستهای همچنان حرام است—اما ساخت و نگهداری آنها «متفاوت» است. مجلس ایران همچنین طرحی را برای خروج کامل از NPT پیش برده است.
حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده ارشد، گفت: «فعالسازی مکانیزم اسنپبک توسط کشورهای اروپایی باعث شد این طرح با جدیت بیشتری دنبال شود.» همزمان، تهران اعلام کرد توافق تازه امضاشده با آژانس که با میانجیگری مصر برای اجرای تعهدات پادمانی تنظیم شده بود، به حالت تعلیق درخواهد آمد و عملا همکاری با بازرسان پایان مییابد. در حالی که پزشکیان اصرار دارد ایران رسما از NPT خارج نخواهد شد، تعلیق نظارتها در عمل همان اثر را دارد.
در این زمینه، مکانیزم اسنپبک برنامه هستهای ایران را مهار نمیکند؛ بلکه فروپاشی نظارت بینالمللی را تسریع میکند. تناقض آشکار است: بهجای بنا کردن بر چارچوب اخیر ایران-آژانس که میتوانست شفافیت را بازگرداند، مکانیزم اسنپبک آن را تضعیف میکند.
پس از حملات ژوئن، بازرسان دسترسی خود را از دست دادند و طرح شکننده قاهره برای بازسازی همکاری اکنون فروپاشیده است. نتیجه چشماندازی از ناشناختههای خطرناک است: چه تعداد سانتریفیوژ پیشرفته باقی مانده، چه میزان اورانیوم غنیشده وجود دارد یا جابهجا شده، و کدام تاسیسات هنوز سالم هستند.
طوسی در ادامه این مقاله ادعا میکند: بدیهی است، نمیتوان از بیرون دانست که آیا ایران در این مرحله دیپلماسی را طولانی میکرد در حالی که مخفیانه به سمت بمب میرفت یا نه. اما اگر چنین باشد، مکانیزم اسنپبک هیچ کاری برای متوقف کردن آن نمیکند و اگر نباشد، این سیاست تقریبا تضمین میکند که تندروهایی که برای بازدارندگی هستهای استدلال میکنند، تقویت شوند.
در بخش دیگری از این نوشتار، نویسنده مدعی میشود که با بستن راه دیپلماسی و نزدیککردن منطقه به جنگ، مکانیزم اسنپبک تضمین میکند که برنامه هستهای ایران فقط پنهانیتر، مقاومتر و پراکندهتر خواهد شد.
علاوه بر این، دامنه مسئله فراتر از ایران است. روسیه و چین اقدام تروئیکای اروپایی در مکانیزم ماشه را بهکلی رد کردند. آنان در نامهای مشترک با ایران که رسما در سازمان ملل منتشر شد، اعلام کردند هرگونه اقدام تحت مکانیزم اسنپبک «نمیتواند تعهدات حقوقی ایجاد کند» برای کشورهای عضو.
آنان به اصلی اشاره کردند که توسط دیوان بینالمللی دادگستری در نظر مشورتی ۱۹۷۱ تایید شد: طرفی که معاهدهای را نقض کند نمیتواند بهطور قانونی به مفاد آن استناد کند.
در عمل، دو قدرت دارای حق وتو در شورای امنیت اعلام کردند که مکانیزم اسنپبک را اجرا نخواهند کرد. این بدان معناست که نهتنها آنها از تبعیت از تحریمهای بازاعمالشده خودداری خواهند کرد، بلکه حتی کمیتههای شورای امنیت که مسئول اجرای آن هستند نیز احتمالاً متوقف خواهند شد.
ایران آموخت که حقوق و نهادهای بینالمللی دیگر اهمیتی ندارند
در ایران، مرکز پژوهشهای مجلس نیز از زاویه اقتصادی به نتیجه مشابهی درباره اثربخشی مکانیزم ماشه رسید. تدابیر بازگرداندهشده سازمان ملل محدود، معطوف به عدم اشاعه، و با موانع سنگین اجرایی هستند؛ آنها نمیتوانند با دامنه و شدت تحریمهای ثانویه ریسکمحور آمریکا که پیشتر نفت، بانکداری، کشتیرانی و امور مالی را محدود کردهاند، برابری کنند.
مکانیزم اسنپبک شاید شوکهای کوتاهمدتی در بازار ایجاد کند، اما فشار اقتصادی پایدار چندانی وارد نخواهد کرد. شاید مهمتر از همه، بسیاری از ایرانیان به نتیجهای تلخ رسیدهاند: چه ایران در NPT باشد یا نباشد، چه با بازرسان همکاری کند یا نکند، ایالات متحده و اسرائیل ممکن است دوباره حمله کنند. درس برای ایران این است که حقوق و نهادهای بینالمللی دیگر اهمیتی ندارند، بنابراین تهران باید بر اساس منافع ملی خود عمل کند.
مقامهای اروپایی و آمریکایی گفتهاند که دیپلماسی همچنان گزینهای روی میز است. اما اقدامات مهمتر از پیامها هستند. اگر اولویت جلوگیری از درگیری و حفظ رژیم عدم اشاعه است، فشار بیشتر نتیجه معکوس خواهد داشت.
جایگزین، دیپلماسی معتبر و متقابل است: تثبیت گامهای قابل راستیآزمایی هستهای (از جمله شروع با رقیقسازی و شفافیت)، ترتیب دادن رفع محدود تحریمها و بازسازی مسیری بهسوی محدودیتهای جامع.
اقدامات عمدتا نمادین فقط مواضع را سختتر میکند، فرصتطلبان را جسورتر میسازد و اعتبار شورای امنیت را از بین میبرد. اسنپبک یک انتخاب بود، نه اجبار و همچنین یک اشتباه بود.