تاکید ایران بر حاکمیت ارمنستان بر مسیر ترانزیتی/نگرانی از حضور آمریکا در منطقه

تهران-ایرنا- استاد مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز دانشکده مطالعات جهان گفت: نگرانی اصلی ایران از توافق اخیر ارمنستان و آذربایجان، احتمال حضور دولتهای بیگانه، بهویژه ایالات متحده، در این منطقه است. آمریکا اخیراً وارد این ماجرا شده و نگرانیهایی وجود دارد که اگر این مسیر تحت مدیریت آمریکا قرار گیرد، ممکن است این کشور بتواند نفوذ خود را اعمال کند.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، در پی توافق روز گذشته آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری دونالد ترامپ، بار دیگر موضوع مسیرهای مواصلاتی در قفقاز جنوبی به صدر توجه تحلیلگران و افکار عمومی بازگشته است. این توافق که در ظاهر بر بازگشایی مسیرهای ارتباطی و توسعه همکاریهای منطقهای متمرکز است، در بطن خود پرسشهای مهمی درباره جزئیات و پیامدهای عملیاتی آن برمیانگیزد.
یکی از اصلیترین ابهامات، ماهیت و موقعیت مسیر پیشبینیشده در این توافق است؛ مسیری که برخی گمانهزنیها آن را همسو یا حتی منطبق با طرح موسوم به «دالان زنگزور» میدانند. این طرح از سال ۲۰۲۰ تاکنون بهعنوان یکی از حساسترین مسائل ژئوپلیتیک منطقه مطرح بوده و اجرای آن میتواند نقشه ارتباطات و توازن قدرت در قفقاز را بهشدت دگرگون کند.
تحلیلگران هشدار میدهند که عملیاتی شدن این کریدور، پیامدهای مستقیم بر مرز تاریخی ایران و ارمنستان خواهد داشت و معادلات سیاسی و امنیتی را در منطقه تحت تأثیر قرار میدهد. از همین رو، بررسی دقیق مفاد توافق و شفافسازی ابعاد آن، به ضرورتی فوری برای بازیگران منطقهای و جامعه بینالمللی تبدیل شده است.
برای بررسی این موضوع با «بهرام امیراحمدیان» استاد مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز دانشکده مطالعات جهان گفتوگو کردیم.
ایران بر حاکمیت ارمنستان بر مسیر ترانزیتی تاکید دارد/نگرانی از حضور آمریکا در منطقه
با توجه به اینکه توافق روز گذشته میان آذربایجان و ارمنستان ابهاماتی را به همراه داشته است، این سوال مطرح میشود که آیا مسیر مواصلاتی مطرحشده در این توافق همان «دالان زنگزور» است یا مسیر دیگری مدنظر است؟
در حال حاضر، موضوع کریدوری که برای اتصال دو بخش جداافتاده جمهوری آذربایجان از طریق خاک ارمنستان مورد نیاز است، مطرح شده است. به نظر من، درباره این موضوع گاهی بزرگنمایی یا توصیف بیش از حد خطرناک صورت گرفته است. اگر با دقت و درایت بیشتری به این مسئله نگاه کنیم، میبینیم که یک کشور میخواهد از خاک کشوری دیگر به مقصدی در کشوری ثالث عنوان مسیر ترانزیتی استفاده کند که به آن کریدور گفته می شود. کریدور، به معنای راهی در خاک یک کشور است که کشورهای دیگر را به هم متصل میکند. کشوری که این کریدور در خاک آن قرار دارد، تمامی قوانین، مقررات، حاکمیت قانونی، نظامی، امنیتی و بازرسیهای مربوط به آن مسیر را در اختیار دارد. اگر کشوری که مسیر ترانزیتی در آن واقع شده، اجازه استفاده از آن را ندهد، هیچ کشوری نمیتواند به زور از آن بهرهبرداری کند.
توافق کنونی که درباره آن بحث میشود، ریشه در موافقتنامه آتشبس سال ۲۰۲۰ بین ارمنستان و آذربایجان دارد که با میانجیگری روسیه و به ابتکار رئیسجمهور این کشور امضا شد. این سند، یک سند حقوقی مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل نیست و همین امر باعث بروز اختلافاتی شده است. بر اساس بند ششم این موافقتنامه، قرار بود ارامنه ساکن منطقه قرهباغ، که از گذشتههای دور بومی آن منطقه بودهاند، از طریق کریدوری به نام «دالان لاچین» با ارمنستان ارتباط برقرار کنند تا نیازهایشان مانند غذا، دارو و سایر ملزومات تأمین شود. این منطقه برای حدود ۲۰ سال تحت اشغال ارامنه بود و علاوه بر قرهباغ، مناطق حائلی بین قرهباغ و خاک ارمنستان نیز در کنترل آنها قرار داشت. در سال ۲۰۲۰، آذربایجان موفق شد این مناطق اشغالی را بازپس بگیرد.
در بند نهم این موافقتنامه، بهعنوان اقدامی متقابل، آمده است که ارمنستان نیز اجازه خواهد داد تا آذربایجان از طریق مسیری در شرق ارمنستان به بخش برونمرزی خود، یعنی نخجوان، که در غرب ارمنستان و دور از خاک اصلی آذربایجان قرار دارد، دسترسی پیدا کند. شایان ذکر است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و درگیری بین آذربایجان و ارمنستان، نخجوان از طریق کریدوری در خاک ایران، موسوم به کریدور ارس، با خاک اصلی آذربایجان در ارتباط بود و این مسیر برای حدود ۳۰ سال مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازپسگیری قرهباغ توسط آذربایجان، حدود ۱۲۰ هزار ارمنی ساکن این منطقه مجبور به مهاجرت اجباری به ارمنستان شدند. در آن زمان، ارمنستان اعلام کرد که به دلیل عدم اجرای بند ششم موافقتنامه توسط آذربایجان، تعهدی برای اجرای بند نهم ندارد.
این موافقتنامه به هر حال یک سند حقوقی الزامآور نیست، بلکه صرفاً توافقی دوجانبه است. این موضوع باعث پیچیدگیهایی شد و در ایران نیز در رسانهها بهگونهای مطرح شد که گویی ایجاد این کریدور ممکن است مرز ایران با ارمنستان را قطع کند یا مشکلاتی ایجاد نماید. اما واقعیت این است که این مسیر صرفاً یک راه(جاده و ریل) در خاک ارمنستان و تحت حاکمیت این کشور است. ایران از طریق «پل دوستی» در منطقه رود ارس با ارمنستان و از طریق شمال ارمنستان با جمهوری گرجستان و دریای سیاه در ارتباط است. نکته اساسی این است که نگرانی اصلی ایران، احتمال حضور دولتهای بیگانه، بهویژه ایالات متحده، در این منطقه است. آمریکا اخیراً وارد این ماجرا شده و نگرانیهایی وجود دارد که اگر این مسیر تحت مدیریت آمریکا قرار گیرد، ممکن است این کشور بتواند نفوذ خود را اعمال کند. دولت ارمنستان تأکید دارد که حاکمیت این مسیر کاملاً در اختیار این کشور است و طبق توافق، تحت نظارت ارمنستان خواهد بود. شرکتهای آمریکایی قرار است در این مسیر فعالیتهایی مانند تأمین امنیت رفت و آمد وسایل نقلیه باری و مسافری، بازسازی جاده، ایجاد ایستگاههای خدماتی، جایگاه سوخترسانی و نظایر آن با نظارت و حاکمیت و قوانین و مقررات دولت ارمنستان انجام دهند، زیرا ارمنستان برای ایجاد و راه اندازی کریدور، منابع مالی کافی برای این کار ندارد.
با این حال، نگرانی دیگر این است که آمریکا ممکن است بخواهد کنترل این کریدور را در دست بگیرد و نفوذ خود را در منطقه تقویت کند. این مسیر ترانزیتی شامل مبادی ورودی و خروجی های بازرسی و گمرک است که عبور و مرور کالاها و مسافران در وسایل نقلیه در آن کنترل میشوند. کالاهایی که از این مسیر عبور میکنند، باید پلمپ شوند و تحت نظارت قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود که محموله ورودی، همان محموله خروجی است(این در متن ترانزیت نهفته است). این مسائل در حال حاضر چالشهایی را برای ایران ایجاد کرده است. وقتی دولت ارمنستان موافقت کند که بخشی از خاکش بهعنوان کریدور مورد استفاده قرار گیرد، کشورهای دیگر نمیتوانند به این تصمیم اعتراض کنند، زیرا این موضوع در حیطه حاکمیت ارمنستان است.
با این حال، ارمنستان باید نگرانیهای ایران را در نظر بگیرد، زیرا روابط ایران و ارمنستان در صورت ایجاد مشکلات ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. ایران در زمان فروپاشی شوروی، با ساخت «پل دوستی» بر روی رود ارس، به ارمنستان کمک کرد تا از محاصره اقتصادی آذربایجان و ترکیه رهایی یابد. در واقع ایران هم به آذربایجان(کریدور ارس) هم به ارمنستان (پل دوستی) امکان ارتباط به جهان را از طریق خاک خود فراهم کرده است. پیشتر نخستوزیر ارمنستان برای برقراری آرامش در منطقه و پیشبرد امور ارتباطات (پیشنهاد ارمنستان برای ساخت کریدورها (تحت عنوان ترستنان چهارراه صلح) برای برقراری ارتباطات منطقه ای، با رئیسجمهور ترکیه و مقامات آذربایجان دیدار و گفتوگو کرده است.
طبیعی است که بر اساس حقوق بین الملل ایران قصد دخالت در امور داخلی ارمنستان را ندارد، اما میتواند نگرانیهای خود را مطرح نماید. یکی از نگرانیهای ایران، احتمال حضور ناتو یا انتقال تجهیزات نظامی از طریق این کریدور است که میتواند برای ایران تهدید محسوب شود. رسانههای ایران نباید بهصورت غیرکارشناسی به این موضوع بپردازند. خبر گزاری ایرنا، به عنوان یک خبرگزاری معتبر بین المللی، میتواند با برگزاری میزگردهایی با حضور کارشناسان ژئوپلیتیکی، سیاسی، اقتصادی و نمایندگان وزارت امور خارجه، به بررسی دقیق این موضوع بپردازد. چنین اقدامی توسط خبرگزاریهای رسمی مانند ایرنا میتواند به رفع حساسیتهای غیرضروری کمک کند. این حساسیتها گاهی به دلیل فضاسازی نادرست رسانهای ایجاد شده و میتواند روابط ایران با همسایگانش، از جمله آذربایجان، ترکیه و ارمنستان، را تحت تأثیر قرار دهد. ما علاقمند نیستیم در این منطقه تنش ایجاد شود و خواهان آرامش هستیم.
ایران بر حاکمیت ارمنستان بر مسیر ترانزیتی تاکید دارد/نگرانی از حضور آمریکا در منطقه
کریدور زنگزور جایگزین مسیرهای فعلی نیست/ برای استفاده از کریدورها، فضای تحریمی را برطرف کنیم
شما به مسائل ژئوپلیتیکی و امنیتی این توافق اشاره و شکلگیری مسیر ترانزیتی از خاک ارمنستان اشاره کردید؛ یکی دیگر از نگرانی های مطرح شده، تاثیر این مسیر بر کریدورهای منطقه ای و اقتصاد کشورهایی همچون ایران و روسیه است؛ آیا این نگرانی با واقعیت روی زمین همخوانی دارد؟
این مسیر که درباره آن صحبت میکنیم، از جمهوری خود مختار نخجوان (بخشی از خاک آذربایجان واقع در غرب ارمنستان که توسط خاک ارمنستان از خاک اصلی جمهوری آذربایجان جدا شده است) در طول دره رود مرزی ارس شروع میشود و در امتداد مرز ایران و نخجوان در دره رود ارس در حدود ۱۶۰ کیلومتر مرز مشترک بین ایران و نخجوان، در امتداد رود ارس ادامه می یابد. سپس حدود ۴۳ کیلومتر مرز ایران با ارمنستان است و بعد هم مرز مشترک ایران با آذربایجان که شامل مرز رودخانهای و زمینی در کوههای تالش است. این مسئله برای ما حیاتی است.
در دوره تیرگی روابط و نهایتا جنگ بین ارمنستان و آذربایجان و قطع روابط دو کشور، امکان ارتباط بین نخجوان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان فراهم نبود. برای برقراری اتباط بین نخجوان با خاک اصلی آذربایجان، از قلمرو ایران بهره گرفته می شد. ایران سالها به نخجوان و آذربایجان اجازه داد از این کریدور استفاده کند و در دوره شهید رئیسی نیز در اردیبهشت سال گذشته آقای علیاف به مرز مشترک دو کشور به خدا آفرین آمده و مراسم افتتاحیه سد خداآفرین برگزار کرد. پس از حادثه ناگوار اخیر، توافق شد که کریدور ارس همچنان فعال باقی بماند.
ما راههایی برای ارتباطات دلخلی در مناطق مرزی کشور داریم که کریدور ارس هم یکی از آنهاست که در شمال غرب ایران واقع است. تأکید میکنیم که استفاده از «مسیر ترامپ» مادامی که در چارچوب حاکمیتی و قوانین جمهوری ارمنستان باشد و نیروهای نظامی خارجی در مرزهای مشترک ما با قفقاز جنوبی مستقر نشوند و برای امنیت ملی ما تاثیری نداشته باشد، مانعی در کار نیست.
عدم استفاده از کریدور ارس (بر خلاف موافقت آذربایجان برای جایگزینی زنگه زور) نمی تواند تاثیری بر مبادلات ایران با ارمنستان و گرجستان و از آن طریق با دریای سیاه داشته باشد زیرا در دو محور جداگانه قرار دارند. هم چنین بر مبادلات و کریدور های ایران هم بی تاثیر است زیرا ایران کشوری بزرگ است و از راههای ارتباطی و کریدورهای مهمی برخوردار است که از شرق به غرب و از جنوب به شمال کشیده شده است .کریدور زمینی و ریلی شرقی-غربی ایران از سرخس در مرز با ترکمستان از آسیای مرکزی به ترکیه کشیده است که در کریدور زمینی به مرز بازرگان (در شمال غربی ایران با ترکیه و رازی در غرب به ترکیه و از آن طریق به اروپا متصل است. کریدور زنگزور بیشتر به یک کریدور سیاسی تبدیل شده است. زیرا ترکیه برای ارتباط با آذربایجان و آسیای مرکزی از طریق کریدور تراسکا(که اکنون کریدور میانی نامیده می شود) در مسیر های ریلی و جاده ای ارتباط دارد و بیشترین حجم تجارت با آسیای مرکزی از این شبکه استفاده می شود. هم ایالات متحده و هم آذربایجان و ترکیه بیشتر بدنبال اهداف سیاسی هستند که جمهوری اسلامی ایران در صورت ایجاد نا امنی در منطقه با آن برخورد خواهد کرد و با هر نوع تغییرات مرزهای بین المللی و استقرار نیروهای نظامی خارجی در منطقه مخالفت خواهد کرد.
بهره برداری از کریدور زنگه زور(مسیر ترامپ) نمی تواند سبب کاهش حجم ترانزیت بین المللی در کریدورهای ایران شود. در صورت مدیریت کارامد در فضای تحریمی آمریکا (که اکنون در صدد حضور اقتصادی-سیاسی در شمال غربی ایران است)، و بهره گیری از توان ملی، میتوانیم از این کریدورها بهرهبرداری کنیم.
سال گذشته ترانزیت ما حدود ۱۷.۵ میلیون تن بوده که نسبت به چند سال قبل که حدود ۲ تا ۳ میلیون تن بود، افزایش قابل توجهی داشته است. بنابراین، استفاده از این کریدور باعث کاهش تردد در ایران نمیشود. ما کریدور شمال-جنوب را نیز داریم که از روسیه به دریای خزر و سپس به خلیج فارس متصل میشود. همچنین در چابهار کارهایی انجام میدهیم تا مسیر ریلی به راهآهن زاهدان و از آنجا به شبکه سراسری راه آهن مشور وصل شود که تا پایان سال جاری عملیاتی خواهد شد و این مسیر میتواند به ارتباطات ایران با هندوستان وآسیای مرکزی و افغانستان با آبهای آزاد افغانستان نیز کمک کند.
فضای اقتصادی ما مشروط به باز شدن فضای سیاسی، ایجاد وحدت ملی در داخل و رفع تحریمها است. باید دید چگونه میتوانیم فضای تحریم را تغییر دهیم تا از این ظرفیتها بهره ببریم. ایران برای ارتباط با آسیای مرکزی، اروپا و خلیج فارس مسیرهای متعددی دارد.
اما نکتهای که بسیاری از مسئولان توجه نمیکنند، این است که اقتصاد آسیای مرکزی در سه مسیر اصلی طی ۲۰ تا ۳۰ سال اخیر در مسیرهای غرب(از طریق کریدور TRACECA به دریای خزر و قفقاز و ترکیه و اروپا)، مسیر شمال (ارتباط با روسیه)، و مسیر شرق (آسیای شرقی) شکل گرفته است. این کشورها ارتباطات اقتصادی کمی با جنوب ایران در حوزه خلیج فارس دارند، زیرا کشورهای خلیج فارس خود تولید کننده و صادر نفت و انرژی هستند.
مشکل ما این است که فکر کنیم تمام آسیای مرکزی باید با ما ارتباط داشته باشند؛ ساختار اقتصادی این کشورها به گونهای است که کمتر با ما و روسیه تعامل دارند و آنها نیز انرژی صادر میکنند، بنابراین مبادلات اقتصادی ما محدود است. برخی دولتمردان توقعات غیرواقعی درباره افزایش چند برابری سطح مبادلات مطرح میکنند که امکانپذیر نیست و بهتر است برنامههای واقعبینانه و سنجیده ارائه شود تا انتظارات در بازرگانان و مردم ایجاد نشود. اتاق بازرگانی، کمیسیونهای مشترک اقتصادی و دستگاههای ذیربط باید تلاش بیشتری کنند تا مشکلات موجود برطرف شود و بتوانیم به اهداف اقتصادی برسیم.
در ارمنستان نیروهای زیادی مخالف توافق با آذربایجان هستند
برگردیم به توافق روز گذشته؛ یکی از ابهامات این است که آیا اختلافات عمیق و ریشهدار بین آذربایجان و ارمنستان، که بیش از ۳۰ سال طول کشیده است، با یک توافق و قاب لبخند سه نفره رهبران دو کشور در کنار رئیس جمهور آمریکا قابل حل است؟
در دوران معاصر، بیشتر توجه به اقتصاد است و سیاست و قدرت نظامی در خدمت اقتصاد قرار دارند چرا که اقتصاد حرف اول را میزند؛ اما تضاد تاریخی ارمنیها و ترکها بسیار عمیق است، به ویژه موضوع نسلکشی ارامنه در ۱۹۱۵ که تعدادی از کشورها آن را به رسمیت شناختهاند.
در ارمنستان، طی دوره نخستوزیری آقای پاشینیان، دو دستگی و مخالفتهایی در داخل وجود دارد. برخی معتقدند آذربایجان میخواهد شرایطی ایجاد کند که ارمنستان تحت سلطه آذربایجان باشد و موضوع کاپیتولاسیون را مطرح میکنند. موضوع کشتار ارامنه هنوز حل نشده است و تا زمانی که مردم ارمنستان آن را نپذیرند و همچنین دولت پایدار و باثباتی نباشد، نمیتوان راجع به این موضوع صحبت کرد.
همچنین بازیگرانی مانند روسیه که مخالف حضور ناتو و آمریکا در منطقه هستند، نقش مهمی دارند. در گرجستان نیز شرایط پیچیده است؛ بخشی از خاک گرجستان توسط روسیه اشغال شده است و مردم ناراضیاند، اما دولت فعلی گرجستان که رئیسجمهور آن سرمایهدار دارای گرایش به روسیه است، هنوز به دنبال حفظ روابط است.
ما نمیتوانیم پیشبینی کنیم فضای سیاسی منطقه چگونه تغییر خواهد کرد؛ اما در ارمنستان نیروهای زیادی مخالف توافق با آذربایجان هستند و نخستوزیر ارمنستان نیز ممکن است در پارلمان با مشکلاتی مواجه شود. هر گونه تصمیمگیری درباره واگذاری بخشی از مدیریت کشور به شرکتهای خارجی یا نیروهای خارجی، نیازمند تصویب پارلمان ارمنستان است و ما باید منتظر بمانیم ببینیم این موضوع تصویب میشود یا خیر. به هر حال، باید این احتمال را در نظر داشته باشیم که ممکن است این توافق موفقیتآمیز باشد یا نه و تصمیمات آینده نشان خواهد داد.