علائمی امیدوار کننده از پایان تنش در خاورمیانه
کمتر از یک هفته پس از انتشار خبر کمک محرمانه مقامات امارات از ایران برای کمک به خروج نظامیان این کشور از یمن، اخیراً "نماینده عربستان سعودی در سازمان ملل هم اعلام کرده که زمان آن فرارسیده که جنگ یمن فروکش کند. و در این زمینه تماسهایی از طریق نشست اخیر سران کشورهای اسلامی در مکه با ایران صورت گرفته است! وی گفته آماده تعامل دیپلماتیک با تهران هستیم و در هیچکجا خواهان جنگ با ایران نیستیم".
این دو خبر زمانی منتشر میشود که روابط سیاسی کشورهای عرب منطقه خلیج فارس بویژه دو کشور امارات و ایران در بدترین شرایط ممکن قرار داشته، و این حجم از خصومت در بین کشورهای منطقه در طول تاریخ بیسابقه بوده است. زیرا حجم تهدیدات در موضوعات گستردهای شیوع پیدا کرده و حتی این دو کشور در کنار بحرین و کویت و اردن از جدی ترین مشوقهای ترامپ برای برخورد نظامی با ایران بوده اند.
اما اساسیترین موضوع در روابط تیره و تار کشورهای حوزه خلیج فارس این نکته است که اسرائیل بیشترین بهره برداری را از اختلافات موجود نموده و جو روانی ایجاد شده کل منطقه را تبدیل به پادگان نظامی و بشکه باروت کرده است.
این در حالی است که حجم اتهامات کشورهای منطقه علیه یکدیگر اساس امنیت ملی و امنیت منطقه حساس خلیج فارس را در حد بالایی به مخاطره انداخته است.
از این رو دو اتفاق اخیر یعنی تغییر رویکرد خصمانه امارات و عربستان به رویکرد روابط حسنه با ایران را باید از منظر ژئواستراتژیک مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و موارد ذیل را دراین راستا بررسی و مبنا قرار داد:
اول: ایران بدون در نظر گرفتن حواشیهای درون سیستمی و پارادوکس های سیاسی حاکم، از اصل تغییر رویکرد استفاده نموده و باید گامی اساسی برای تغییر شرایط فعلی برداشته و زمینه را برای از سرگیری روابط مسالمت آمیز و مبتنی بر اصل احترام متقابل فراهم سازد. نخستین گام ایران مهار جریان ها و رسانههای تندرو و حذف شعارهای تفرقه افکنانه در مراسم های رسمی و محافل مذهبی است.
دوم: تمام شواهد محیطی و تحلیلهای ژئوپلیتیکی نشان از درماندگی ریاض و ابوظبی در صحنه جنگ با یمن دارد. آنچه مسلم است اینکه تجاوز به یمن از همان ابتدا اشتباه مرگباری بود که سعودیها بدان دامن زدند. به فراخور این خطای راهبردی، شکست ائتلاف عربی نیز قطعی است.
سوم: با وجود عمق اختلافات منطقهای، کشورهای منطقه باید واقع بین بوده و با کنار گذاشتن کدورتهای تاریخی و اختلافات مذهبی و نژادی، به فهم مشترک نسبت به دردهای مشترک در منطقه برسند.
چهارم: خلیج فارس مستعد بهرهمندی از یک سازه ژئوپلیتیکی مستقل بوده و کشورهای منطقه با محوریت ایران و عربستان میتوانند یک منظومه ژئوپلیتیکی مستقل، بدون نیاز به نیروهای فرامنطقهای تشکیل داده و خود را برای رقابتهای بزرگ جهانی در آیندهای نه چندان دور آماده کنند.نکته مهمتر اینکه خلیج فارس مامن اتحاد آسیایی در قرن ۲۱ است و ایران و عربستان ستون اصلی این اتحاد به شمار میآیند.
لذا اظهارات اخیر صورت گرفته توسط مقامات عربستانی و اماراتی ضمن اینکه می تواند هر چه سریعتر به جنگ یمن خاتمه بدهد، خود فرصتی بسیار مطلوب برای خروج از بحرانهای فعلی و شروع فصلی متفاوت از روابط منطقه ای با محوریت صلح و ثبات منطقه ای و تقویت اشتراکات و همکاری های درون سیستمی در حوزه پراهمیت خلیج فارس به شمار میآید.
استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران