بازاریابی پمپئو برای «توافق قرن»

سفر خاورمیانه ای مایک پمپئو وزیر خارجه جدید آمریکا دو کلید واژه اصلی دارد که در ترتیبات تازه منطقه ای از جمله «توافق قرن» نقش اساسی و سرنوشت ساز دارند؛ «تهران» و «قدس».
مفاد توافق قرن هنوز به طور کامل منتشر نشده اما تا اینجای کار، خطوط پررنگ این نقشه ترسیم شده است.
جیسون گرینبلات فرستاده ویژه اسبق آمریکا در فرآیند صلح خاورمیانه به رسانه های صهیونیستی گفت که دیگر از راه حل دو دولت شامل برپایی دولت فلسطینی به پایتختی قدس شرقی در مرزهای 1967 در طرح جدید آمریکا خبری نخواهد بود.
** چرا تشکیلات فلسطینی آشفته شد؟
بر اساس اظهارات گرینبلات، نتانیاهو و ترامپ اکنون بر سر این موضوع اتفاق نظر دارند که دولتی فلسطینی تشکیل شود اما بدون حاکمیت و سلاح. ارتش اسرائیل نیز در طول رود اردن و مرزها استقرار کامل می یابند؛ عمده اختیارات امنیتی دولت بی یال و کوپال فلسطینی به اسرائیل، اردن، مصر و آمریکا واگذار می شود؛ اردوگاهی برای پناهندگان و آوارگان اما در مقیاسی وسیع تر.
درباره الحاق شهرک های یهودی نشین هم هنوز توافقی نشده است. قدس فلسطینیان هم نه شهر تاریخی و قبله اول مسلمانان بلکه «قدس ساختگی» جدید 6 کیلومتر دورتر از مرزهای 1967 خواهد بود.
پمپئو با هیچ یک از مقامات تشکیلات خودگردان فلسطینی هم دیدار نکرد. منطقی است که مسئولان فلسطینی به سیم آخر بزنند و دیگر آمریکا را میانجی ندانند.
شاید باورکردنی نباشد؛ تنها علائم حیاتی که از سران عرب در طول سفر خاورمیانه ای پمپئو رصد شد، نگرانی تشکیلات خودگردان فلسطینی از طرح ترامپ و انتقاد این تشکیلات از جانبداری بی پرده آمریکایی ها از اسرائیل با کنار گذاشتن همه ژست های میانجی گرانه سابق بود. این نگرانی منطقی است زیرا با پیاده شدن توافق قرن، دیگر کسی نامی از تشکیلات فلسطینی نخواهد برد؛ بر اساس نقشه راه جدید آمریکا، قدس قرار است به نفع اسرائیل مصادره شود، مسئولیت کرانه باختری احتمالا به اردنی ها سپرده خواهد شد و حکومت بدون سلاح و حاکمیت رام الله، موضوعیتی نخواهد داشت.
تل آویو درباره آنچه شبکه دوم رژیم صهیونیستی درباره سفر پمپئو و توافق قرن پس از انتقال سفارت آمریکا به قدس منتشر کرده، موضع سکوت گرفته است؛ تشکیلات خودگردان فلسطینی به شدت طرح ترامپ را رد و اعلام کرده که دیگر جایی برای صحبت با آمریکا نمانده است، اخبار احتمال واگذاری مسئولیت های کرانه باختری به اردن و نیز درخواست احتمالی آمریکا برای اعزام نیروهای اردنی به سوریه نفس امان را در سینه حبس کرده؛ عربستان سعودی اما در همراهی با آمریکای ترامپ مشتاقانه دست بر دست می ساید.
** پمپئو سعودی ها را به شیوه خود می دوشد
پمپئو در عربستان تنها درباره یمن و نفوذ منطقه ای ایران صحبت نکرد، اساسا او با عینک امنیتی به مسائل بین المللی نگاه می کند و عادت ندارد مسائل منطقه ای را جزیره ای ببیند؛ پمپئو در عربستان از سعودی ها تضمین های وسیع تری خواسته است.
تصادفی نیست که خبر انتقادهای شدید محمد بن سلمان ولیعهد سعودی از فلسطینی ها آن هم در حضور لابی یهودیان آمریکا درست در زمان سفر پمپئو به عربستان و منطقه از رسانه های صهیونیستی منتشر می شود. حالا بن سلمان هم مانند پمپئو و ترامپ خیلی راحت تر از گذشته می گوید که فلسطینی ها یا پیشنهادهای جدید آمریکا را بپذیرند یا خفه شوند.
روز یکشنبه همزمان با سفر منطقه ای وزیر خارجه آمریکا و حضور او در ریاض، رابید باراک کارشناس امور سیاسی رژیم صهیونیستی، جزئیات دیدار اخیر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی را با شماری از نمایندگان سازمان های یهودی در نیویورک فاش کرد.
باراک در گفت و گو با شبکه 10 تلویزیونی رژیم صهیونیستی گفت: محمد بن سلمان در دیدار خود با نمایندگان سازمان های یهودی در نیویورک حرف های زیبایی زد و گفت: طی 40 سال گذشته فلسطینی ها فرصت ها را یکی پس از دیگری از دست دادند و پیشنهادهایی که به آن ها شده را رد کردند.
ولیعهد سعودی افزود: اکنون زمان آن فرا رسیده است که فلسطینی ها با پیشنهادات موافقت کنند و حضور بر سر میز مذاکرات را بپذیرند یا اینکه باید سکوت اختیار کنند و شکایت نکنند.
محمد بن سلمان در جمع نمایندگان سازمان های یهودی گفت که مساله فلسطین در راس اولویت های دولت سعودی یا افکار عمومی عربستان نیست و تاکید کرد که مساله ایران از مهم ترین اولویت های عربستان است و در راس این موضوعات قرار دارد.
کارشناس اسرائیلی در پایان گفت و گو با شبکه 10 صهیونیستی گفت: حاضران در جلسه از شنیدن صحبت های ولیعهد سعودی درباره فلسطین شگفت زده شدند.
پیش تر مقام های فلسطینی از موافقت سلمان بن عبد العزیز پادشاه عربستان با طرح موسوم به «معامله قرن» ترامپ درباره فلسطین خبر داده بودند.
طنز تلخ ماجرا این است که از زمان تاسیس دو سیستم وهابی در عربستان و صهیونیستی در فلسطین، بیشتر سفرهای منطقه ای از مبدا واشینگتن و لندن از ریاض آغاز می شود و در تل آویو پایان می یابد؛ این دیگر ربطی به ایران بعد از انقلاب ندارد بلکه این، قاعده معروف از انتفاضه اول در سال 1936 است که بلافاصله بعد از آغاز آن انتفاضه، شیوخ آل سعود به درخواست انگلیس، نمایندگان عشایر سعودی را به فلسطین اعزام کردند تا فلسطینیان را آرام کنند.
واقعیت این است که فلسطین و قدس، هیچ گاه دغدغه سران سعودی نبوده اند که حالا به جای تل آویو، بخواهند تهران را جایگزین کنند.
پمپئو این حس ایران ستیزی سعودی ها را فرصتی مغتنم تر از همیشه می بیند. او از سران عرب باج سیاسی می خواهد و بعد از دریافت تضمین سعودی ها درباره اسرائیل بود که به پادشاهی سعودی اطمینان داد که حل مساله ایران در منطقه باید از گذرگاه رسمیت دهی کامل به اسرائیل و پایتختی قدس برای آن رژیم باشد.
وزیر امنیتی آمریکا این بار در قامت دیپلمات آمد تا به سران عرب بگوید که اگر مقابله جدی آمریکا با ایران را می خواهند باید نه تنها بهای دلاری آن را آن گونه که ترامپ می گوید بپردازند، بلکه بهای سیاسی آن نیز به رسمیت شناسی بی قید و شرط رژیم صهیونیستی و پایتختی قدس است.
تهران و قدس؛ دو کلید واژه سفر پمپئو
پمپئو در تل آویو دو حرف اصلی را زد. گفت که «راهبرد جامعی» برای مقابله با ایران در کنار اسرائیل دارد و به نتانیاهو این اطمینان را هم داد که «سفارت آمریکا در قدس را سر موعد افتتاح می کند.»
پمپئو می داند که نبض تحولات منطقه در دو جا می زند؛ تهران و قدس. اسرائیلی ها رویای فتح قدس با حمایت سران عرب را دور از دسترس نمی دانند اما این کافی نیست.
واشینگتن و تل آویو، انعقاد توافق قرن را متناقض با حضور ایران در منطقه می دانند؛ بنابراین، وزیر آمریکایی به چند کشور سفر کرده تا چند پرونده را با هم پیش ببرد؛ در عربستان، پرونده یمن، نحوه مقابله با ایران و فلسطین، در اردن تنظیمات اجرایی برای طرح جدید خاورمیانه با توجه به نقاط تماس مشترک امان با هر دو طرف فلسطینی و اسرائیلی و نیز طرح اعزام نیروهای اردنی به سوریه و در اسرائیل برای تضمین منافع تل آویو یا به عبارتی دیگر، همه مواردی که گفته شد.
** جای برجام و موشک های ایران در سفر وزیر خارجه آمریکا
برجام و برنامه موشکی ایران هم در همین چارچوب می گنجد. واقعیت این است که اسرائیلی ها برجام را نقطه قوت ایران در سطح بین المللی و تقویت کننده مواضع تهران در جهان می دانند. برجام از این منظر، نقطه تفاهم جهانی درباره ایران و زبان مشترک است. آنها می گویند تا زمانی که کالایی به نام برجام خریداری داشته باشد، نمی توان ایران را در منطقه و جهان منزوی کرد. برنامه موشکی ایران را هم تقویت کننده اقتدار و ثبات ایران در سطح حاکمیتی و امنیتی می بینند. به همین علت است که آمریکا و اسرائیل چاره کار را نه در پرونده های جداگانه بلکه در یک بسته کامل منطقه ای و بین المللی می خواهند و در این رویکرد، حل هر کدام از پرونده های موجود، اعم از برجام، برنامه موشکی ایران، جنگ یمن، بحران سوریه، انتخابات عراق و ... قطعه ای از پازلی کامل را تشکیل می دهد که لازم اما بدون سایر قطعات پازل، ناکافی است.
سفر پمپئو به عربستان سعودی، اردن و اسرائیل نه برای تکرار دستورکارهای ضد ایرانی معمول بلکه برای هماهنگی های بیشتر در راستای طرح موسوم به توافق قرن، ترتیبات امنیتی آن و تقسیم نقش ها (به شیوه یک افسر بلندپایه امنیتی) انجام شد؛ هر چه باشد پمپئو ، فنون دیپلماسی را نمی داند یا شاید با درک انفعال سران عرب دست کم در خاورمیانه به آن احساس نیاز نمی کند. او رئیس دستگاه جاسوسی آمریکا بوده است و دهه هاست که سازوکارهای امنیتی را می چیند.
منبع ایرنا