نیویورک تایمز:نطق 'ترامپ'در مجمع عمومی سازمان ملل؛ تکرارنظریه ننگین 'محور شرارت'

نیویورک تایمز:نطق \'ترامپ\'در مجمع عمومی سازمان ملل؛ تکرارنظریه ننگین \'محور شرارت\'

نیویورک تایمز سرمقاله خود را به نقد صحبتهای رئیس جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل اختصاص داد و نوشت: سخنرانی سراسر خشم و غضب و نفرت و تفرقه افکنی ' ترامپ' در مجمع عمومی سازمان ملل ؛ تکرار نظریه ننگین 'جورج بوش' بود که در سال 2002 از همین خطابه؛ 'محور شرارت' را مطرح کرد.

نیویورک تایمز روز سه شنبه نوشت:
همواره تصویری که همگان از سازمان ملل در ذهن داریم این است که این مکان جایی نیست که در آن از جنگ صحبت شود.
اما متاسفانه رئیس جمهور 'ترامپ' روز سه شنبه در اولین نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل کلیت این تصویر را به کلی مخدوش کرد.
ترامپ در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل یک سری صحبت هایی را مطرح کرد که ما را به یاد نظریه ننگین ' محور شرارت' ؛ 'جورج بوش' انداخت. 
بوش در سخنانش در همین منبر در سال 2002 سه کشور ایران, کره شمالی و عراق را سه جزء ' محور شرارت' نام برده بود. منتها تفاوت نطق ترامپ با نطق مشابه بوش فقط در استثنا قائل شدن در مورد ' عراق' در فهرست دشمنان ترامپ بود.
ترامپ در نطق خود ایران را کشوری ' گستاخ' , وحشی و غیرقابل اعتماد دانست. و همه این اوصاف ذکر شده در مورد ایران در حالی نسبت داده شد که 'اوباما' کاملا به ایران اعتماد کرد و با آن بر سر برنامه هسته ای اش به توافق رسید.
کره شمالی هم دیگر کشوری بود که ترامپ در سخنانش در مجمع عمومی سازمان ملل آشکارا بر روی آن یک ضربدر قرمز رنگ کشید. او باز هم طبق معمول موج اهانت هایش را نثار رهبر کره شمالی ' کیم جونگ اون' کرد و او را 'مرد موشکی' نام برد.
ترامپ گفت: ' آقای کیم ماموریت دارد خودش را و رژیمش را بکشد'.
ترامپ در این بدنه جهانی که آرمانش یافتن راه حل صلح آمیز برای تمام مشاجرات جهانی است ؛ فقط از خود خشم و غضب نشان داد و هیچ اثری از سازش و یا حتی کمترین تمایلی به مذاکره در صحبتهایش نبود.
از همین جا می توان به تفاوت ماهوی میان رییس جمهور کنونی امریکا با رئیس جمهور سابق آن پی برد.
تمام دیدگاههایی که ترامپ آنها را روز سه شنبه در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کرد دقیقا متضاد نگرش و رویکردهای 'اوباما' ارائه شده در همین بدنه بود.
اوباما در سال 2009 همین مشکلات جهانی را مورد خطاب قرار داد، اما با نگرشی کاملا متضاد.
اوباما درمجمع عمومی هشدار داد: 'کره شمالی و ایران تهدید می کنند که ما را به سراشیبی یک شیب خطرناک ببرند. اما اگر آنها به جای با ثبات ساختن منطقه ؛ مسیر ساخت سلاح هسته ای را در پیش بگیرند باید در مقابل اعمالشان پاسخگو باشند'.
اما اوباما در عین حال به این نکته هم اشاره کرد که ، 'به حقوق این دو کشور به عنوان عضوی از جامعه ملل احترام قائل است'.
اوباما افزود: 'من متعهد به دیپلماسی هستم و معتقدم که دیپلماسی راهی را به سوی خوشبختی بزرگتر و صلحی ایمن تر برای هردو ملت به ارمغان می آورد منتها مشروط بر آنکه این دو کشور به تعهداتشان پایبند بمانند'.
در آن سال این رویکرد اوباما سرمشق سایر رهبران جهان شد و آنها هم همین رویه را برای حل مشکل ترین چالشهای بین المللی بکار بردند. 
اما رویکردهای تاریک ترامپ در خصوص مسائل جهانی کاملا متضاد با دیدگاههای اوباما بود ، دست کم در مورد کره شمالی این تضاد نگرش دو رئیس جمهور کاملا مشهود بود.
ترامپ در این مورد گفت:' هیچ کس به اندازه رژیم فاسد و پست کره شمالی این قدر به سایر ملل و حتی به رفاه و آسایش مردم خودش بی اعتنایی نکرده است '.
باز جای شکرش باقیست که در دامنه این همه لجن پراکنی های ترامپ ؛ باز ایران نسبتا وضع بهتری داشت و گویی نسبتا از لطف و عنایت ترامپ برخوردار بود.
ترامپ خطاب به حاکمیت ایران گفت:'دیگر دوران آن گذشته است که کشورهای جهان شاهد باشند که آشکارا از کشتار دسته جمعی صحبت می شود و خواستار مرگ آمریکا و نابودی اسرائیل و از بین رفتن بسیاری از رهبران و کشورهایی است که شماری از آنها در همین سالن حضور دارند'.
ترامپ توافق هسته ای ایران را 'یکی از بدترین و یک جانبه گرا ترین قراردادهایی دانست که آمریکا تا به این لحظه داشته است'.
او علنا علامت داد که منظورش از این اظهارات این است که توافق را به عقب برگرداند. اما شواهد قوی تائید کرده است که ایران دارد به شروط توافق عمل می کند.
طبق قانون ترامپ باید ماه آینده (مهر ماه) در کنگره تائید کند که ایران همچنان پایبند به توافق مانده است .
اما اظهارات روز سه شنبه ترامپ قویا ثابت می کند که او این کار را نخواهد کرد. اگر چنین باشد؛ او ظاهرا کنگره را وادار خواهد کرد که به قضیه ورود کند و راسا این موضوع فوق العاده بحث برانگیز را که سیاسی هم شده است را رفع و رجوع کند.
اگر آمریکا پایش را از توافق بیرون بکشد ، سایر طرف های امضا کننده این معامله را عصبانی خواهد کرد.که شامل کشورهای فرانسه ؛ انگلیس؛ آلمان؛ روسیه و چین هستند. وانگهی؛ ترامپ در صورت کناره گیری از توافق این معذوریت را بدست ایران می دهد تا برنامه هسته ای اش را تمام عیار از سر بگیرد.
چرا ترامپ باید خطر (ریسک) کند آن هم در این مقطع که برنامه هسته ای کره شمالی یک نگرانی تمام عیار است که دیگر از حد دلواپسی گذشته و به یک اسرار بدل شده است.
تنها لحن نرم خویانه صحبتهای ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل ؛ اشارات او در مورد این سازمان بود که البته مایه دلگرمی بود.
ترامپ پیش از این در صحبتهایی سازمان ملل را یک سازمان بی فایده دانسته و اعلام کرده بود که در دیدگاه ' اول آمریکا'ی او؛ سازمان ملل هیچ جایی ندارد.
ترامپ در صحبتهایش در این مبحث؛ سازمان ملل را مجموعه ای از کشورهای مستقل یاد کرد. اما به نظر می رسد که قصد ترامپ از ابراز این اظهار نظر در واقع مطرح کردن همان دیدگاهها و اعتقادات خودش است که عمدتا بر روی ملی گرایی استوار است و مظنون است که سازمان ملل متعهد است که به عنوان یک دولت جهانی عمل کند.
ترامپ این بدنه جهانی را بابت عملکردش در زمینه پناهندگان و بهداشت و درمان را ستود و به خصوص از تلاشهای 'انتونیو گوترش' دبیرکل سازمان ملل برای اصلاح این نهاد جهانی را تمجید کرد اما در عین حال گلایه کرد که 22 درصد از بودجه این سازمان را آمریکا پرداخت می کند و این مسئله در تقبل حمل این بارسنگین سهمی ناعادلانه است.
اما اوباما هم از ضعف سازمان ملل غافل نبود. او معتقد بود که 'این سازمان اغلب مجمعی است برای تفرقه پراکنی تا مکانی برای ایجاد وحدت رویه. بدنه ای است برای سیاسی کاری و سودجویی از شکایات و گلایه ها , نه حل مشکلات'.
اوباما آنگاه خطاب به اعضاء سازمان ملل می گفت: ' قرن بیست و یکم مسئولیت و رهبری بیشتری را می طلبد'.
اوباما اصولا در زمینه حل چالش های جهانی اعتقادش بر چند جانبه گرایی بود. 
او می گفت که بعد از دوره کاری دولت بوش ؛ دولت او سازمان ملل را هم دوباره وارد چرخه حل و فصل چالشهای جهانی کرده است. او می گفت:' ما سهم خود را پرداخته ایم'.
البته بدیهی است که در کل جهان؛ تمام روسای جمهور از حیث منش و مسلک و رفتار کاملا با هم متفاوت اند.
اما ترامپ، همچنان عقده پیروز شدن دارد.
او عنوان می کند که آمریکا از 'روز انتخابات ' (آبان ماه پارسال) تا به امروز ' خیلی خوب ' عمل کرده است. او می گوید: ' دستگاه نظامی آمریکا بزودی در قوی ترین شرایط ممکن خود از ابتدا تا به امروز خواهد بود'.
اما دقیقا برعکس او، اوباما با اینکه در بالاترین مقام اجرایی کشور قرار داشت ؛ واقعا شکسته نفس بود.
اوباما مصمم بود، ' با تمام توان ممکن و به صورت جمعی ، در راه تحقق عدالت و خوشبختی مردم چه در داخل و چه در برون از مرزهای کشور کار کند'.

منبع ایرنا

نظرات کاربران