نتیجه سیاست زدایی از دانشگاه: بی رغبتی دانشجویان

نتیجه سیاست زدایی از دانشگاه: بی رغبتی دانشجویان

بی رغبتی دانشجویان به فعالیت های سیاسی یکی از چالش های حوزه دانشگاه است ، اما فعالان دانشجویی از دغدغه مندی دانشگاه دفاع کرده و ریشه مشکل فعالیت دانشجویی را سیاست زدایی از دانشگاه عنوان کردند.

دانشگاه محفلی برای ارتقای منزلت اجتماعی و سیاسی دانشجویان است. تاریخ دانشگاه در ایران و جهان نشان داده است که دانشجویان به عنوان نیروهای پیشرو می توانند تغییرات و اصلاحات بنیادی را در جامعه به وجود آورند. باتوجه به نقش آفرینی دانشجویان در تاریخ انقلاب اسلامی، در سال های اخیر صدای ضعیفی از حرکت های دانشجویی به گوش می رسد. تا چندی پیش مطالبات دانشگاهیان چنان عمق داشت که در جامعه تاثیر گذار بود، اما امروز در فضای دانشگاه و فعالیت های دانشجویی چه اتفاقی رخ داده است که پویندگی سال های گذشته را ندارد. 
در ارتباط با فعالیت های دانشجویی، «حسین سلیمی» رئیس دانشگاه علامه طباطبایی به تازگی در تشریح سیاست های دانشگاه علامه گفته است که رسالت دانشگاه حول محور فعالیت علمی است و سیاسی نیست.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی درباره کیفیت فعالیت سیاسی دانشجویان تصریح کرده است: ما معتقدیم که دانشگاه به لحاظ سیاسی باید بسیار فعال، شاداب و روشنگر باشد، ولی کارکرد اصلی آن سیاسی نیست و فعالیت سیاسی نباید کارکرد و رسالت اصلی آن را که کمک به حل مسائل جامعه و تربیت دانشجویان است، تحت تاثیر خود قرار دهد. بنابراین ما در درجه اول به دنبال این هستیم که فضای دانشگاه‌ها باز، پرنشاط و سازنده‌ به لحاظ سیاسی باشد، اما در عین حال کشمکش ‌های سیاسی تبدیل به وجه قالب در دانشگاه نشود. 
سلیمی در صحبت های خود عنوان کرده است که دانشجویان رغبتی به فعالیت های سیاسی ندارند و کمتر از نیمی از مجوزهایی که به تشکل‌های دانشجویی داده می‌شود به برنامه‌های اجرائی منتهی می‌شوند؛ یعنی در مجموع حدود 60 تا 70 درصد برنامه‌هایی که در هیات نظارت مجوز می‌گیرند، برگزار نمی‌شوند.
باتوجه به صحبت های رئیس دانشگاه علامه طباطبایی چنین برداشت می شود که کم کاری و بی رغبتی دانشجویان عاملی بر افول فعالیت های دانشجویی است.
پژوهشگر ایرنا با دو تن از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در این زمینه گفت و گو کرد. 
«سحر مهرابی» دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی، عضو کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده مدیران مسئول در شورای مرکزی ناظر بر نشریات دانشگاهی وزارت علوم و «محسن شاهسون» دانشجوی کارشناسی فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و فعال صنفی دانشجویی دیدگاه های خود را تبیین کرده اند.
مهرابی گفت: اگر بی رغبتی هم وجود دارد چه کسی مقصر آن است؟ هرچند با وجود همه مشکلات و تنگناها، تشکل ها و انجمن ها در دانشگاه ها فعال هستند و ادعای بی رغبتی دقیق نیست. امیدوارم به جایی برسیم که بجای سخن از بی رغبتی از فعالان دغدغه ‌مند دفاع شود. 

** نتیجه لغو مجوزهای ناگهانی: بی رغبتی دانشجویان
وی افزود: رغبت به فعالیت دانشجویی در معنای عام کاهش یافته، اما به این معنا نیست که همه دانشجوها دچار بی رغبتی شده اند. البته جای تاسف است که برخی روسای دانشگاه ها و مسئولان امر به جای آسیب شناسی کاهش رغبت، از آن به عنوان ابزاری در جهت ایجاد محدودیت های بیشتر و توجیه نحوه عملکرد خود استفاده می ‌کنند، حال آنکه این مسئله ریشه در عملکرد همین مسئولان دارد. 
این فعال دانشجویی در ادامه با تشریح وضع فعالیت دانشجویی گفت: من از کوچکترین مشکلات تا بزرگترین آنها مثال می زنم تا ببینید ریشه‌های مسئله در کجاست. دانشگاه حتی برای برگزاری یک حلقه ساده کتابخوانی که اساسا نباید نیاز به مجوز داشته باشد، تشکل سیاسی یا حتی علمی را ملزم به اخذ مجوز می ‌کند و در برخی موارد مجوز برگزاری نیز نمی ‌دهد یا آنکه برای برگزاری یک میزگرد داخلی حتی از میان فعالان دانشجویی همان دانشگاه مجوز لازم صادر نمی ‌شود! همین فشارها بر دانشجوی با انگیزه ای که اتفاقا دغدغه‌های ارزشمندی هم دارد، اثرگذار است.
مهرابی گفت: فکر کنید تشکل یا کانونی بالاخره مجوز لازمه را دریافت کند، اما برنامه به مذاق برخی گروه‌ها در دانشگاه خوش نیاید. در این شرایط بار دیگر همان رئیس یا مسئول محترم نه تنها از تشکل یا کانون دفاع نمی‌کند، بلکه آنها را ناچار به لغو برنامه می‌کند. در قدم بعد فکر کنید اصلا برنامه برگزار هم شد و از طرف نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه به دانشجویان فشار وارد شد یا دانشجو به حراست احضار شود، این بار هم مسئولان هیچ حمایتی از دانشجوی خود نمی کنند. همانطور که می بینید دانشجویانی حتی محکوم به زندان شده اند.
این فعال دانشجویی درباره لغو مجوز برنامه های دانشجویی گفت: با وجود فیلترهای سخت گیرانه موجود برای مجوز برنامه های تشکل ها، حتی استعلام هایی از برخی نهادهای خارج از دانشگاه صورت می ‌گیرد، نه تنها برنامه های سیاسی، بلکه حتی در برخی موارد برای برنامه های علمی و فرهنگی –مثلا برنامه های کانون های موسیقی- نیز مجوز صادر نمی‌ شود. همانطور که اشاره شد، حتی در صورت صدور مجوز نیز متاسفانه شاهد لغو مجوزهای شفاهی و لحظه آخری برخی برنامه ها در اثر فشار نهادهای خارج از دانشگاه بوده ایم.
وی به عنوان فعال عرصه نشریات دانشجویی اضافه کرد: مشکل عمده نشریات برخی تنگ نظری های موجود و فشار گروه های خاص از داخل و خارج دانشگاه است که گویی محدود کردن آزدی بیان را وظیفه اصلی خود می‌ دانند و متاسفانه در این مورد هم دانشگاه‌ها نه تنها خود را ملزم به دفاع از این اصل اولیه نمی‌ دانند، بلکه بسیاری از برخورد ها از جانب مسئولان دانشگاهی رخ می دهد. 
در همین ارتباط شاهسون با تصدیق موضوع سختگیری ها درباره ریشه بی رغبتی دانشجویان گفت: برخی مدیریت دانشگاه ها می گویند دنبال کار سیاسی نباش، درس خود را بخوان و برو. این که دانشگاه از یک طرف فعالان دانشگاه رامحدود کند و از طرف دیگر بگوید رغبتی به فعالیت وجود ندارد، مایه تعجب است. سئوال این است که اگر رغبتی به فعالیت وجود ندارد پس این حجم از محدودیت برای چی و نشان دهنده چیست؟

** پولی شدن آموزش: دغدغه دانشجویان
مهرابی در تشریح دغدغه های دانشجویان گفت: دانشگاه نیز مانند جامعه اقشار مختلفی را در خود جای داده که هر کدام دغدغه ‎های خاص خود را دارند. همانطور که در جامعه بیشتر مردم دغدغه معاش دارند، در دانشگاه‌ ها نیز طبعا ورود به بازار کار یکی از اصلی‌ ترین دغدغه‌ های دانشجویان است. البته در دانشگاه‌ ها هم طیف دانشجویان فعال که هنوز از دغدغه‌ سیاسی، اجتماعی و صنفی تهی نشده‌ اند، هستند و هم طیفی که به این دست مسائل اهمیت چندانی نمی‌ دهند.
وی در ادامه گفت: در واقع بحث این است که نمی ‌توان یک دغدغه کلی برای همه دانشجویان متصور شد. به تناسب پایگاه اجتماعی، وضعیت اقتصادی و حتی رشته تحصیلی دغدغه ها متفاوت می ‌شوند. همین امر است که موجب شده شاهد زمینه ‌های مختلف فعالیت دانشجویی باشیم، به طور مثال فعالان سیاسی و انجمن های اسلامی، فعالان نشریاتی، کانون های فرهنگی، انجمن های علمی و شوراهای صنفی هر کدام اهداف و دغدغه‌های خود را دنبال می ‌کنند و البته نباید این نکته را نادیده گرفت که دانشگاه از جامعه جدا نیست، هرچقدر محدودیت فعالیت های سیاسی، اجتماعی و صنفی در جامعه موجب کاهش میزان فعالیت ‌هایی از این دست شود‌، در دانشگاه نیز می ‌توان چنین مسئله ای را دید.
شاهسون در این باره گفت: امروزه دغدغه غالب در فضای دانشجویی درد معیشت است، دغدغه ای در پیوند جدی با تار و پود حیات دانشجویان. طرد و حذف دانشجویان به واسطه پولی شدن روزافزون دانشگاه، به واسطه واگذاری خدمات رفاهی به بخش خصوصی و به تبع آن کالا شدن خدمات، به واسطه افزایش روزافزون شهریه ها و کاهش روزافزون تسهیلات و بسیاری موارد دیگر که همه و همه دغدغه هایی هستند که به حیات دانشجویان گره خورده اند و این پیوند با اعمال قدرت و فشار به دانشجویان قابل فراموشی نیست. از همین رو است که امروزه جریان غالب در فضای دانشگاه های کشور جریان صنفی است. جریان صنفی در تقابل با این روند قرار دارد و به همین دلیل در دوره اوج گیری پولی سازی دانشگاه ها به جریان غالب بر فضای فعالیت دانشجویی تبدیل شده است.

** روح انتقادی دانشجویان همیشه زنده خواهد بود
مهرابی و شاهسون به عنوان فعالان دانشجویی در پاسخ به سوالی درباره وضعیت جنبش دانشجویی، هر از منظر خود از خاموشی آن سخن گفتند.
مهرابی گفت: صحبت از «جنبش دانشجویی» به دلیل معنای نهفته در واژه جنبش که امری موقت است صحبت دقیقی نیست. جریان دانشجویی اما مثل رودخانه ای است که در مواقعی کند می شود، مواقعی با مانع مواجه می شود و اوقاتی نیز روان حرکت می کند. اگر بخواهیم از موضع جریان دانشجویی صحبت کنیم، باید گفت که این جریان همواره و کم و بیش موضع نقد قدرت را حفظ کرده است. هرچند باید گفت در این سال‌ ها که فعالان دانشجویی با برخورد های امنیتی مواجه شده، بدنه فعالان کمی محتاط تر شده‌اند اما هویت نقادی همچنان حفظ شده است. 
شاهسون در پاسخ گفت: جریان دانشجویی هنوز بدل به یک جنبش نشده است، علل فراوانی هم می توان برای آن ذکر کرد که دو علت مهم تر را بیان می کنم : نخست، فشار امنیتی حاکم بر فضای فعالیت دانشجویی که سد و مانعی جدی بر سر راه فعالان دانشجویی است. دوم، ضعف گفتمان و تحلیل نادرست و غیر واقعی جریان های دانشجویی از وضعیت موجود بوده که امکان بدیل شدن را از جریان های دانشجویی سلب کرده است.

نظرات کاربران