گردشگری درجا زده در هزار توی مشکلات

گردشگری درجا زده در هزار توی مشکلات

گردشگری به عنوان یک صنعت مهم و تعیین کننده خصوصا در حوزه های اقتصادی و اجتماعی، در ایران نیز توانمندی بالایی برای رشد و شکوفایی دارد منوط به اینکه الزامات و پیش‌زمینه‌هایش رعایت و دست و پای دست اندرکاران آن را نبست.

واژه گردشگری معادل فارسی واژه توریسیم است و به معنای گشتن یا نوعی رفت و برگشت بین مبدا و مقصد است. این واژه از زبان های فرانسوی و انگلیسی به فارسی راه یافته است.
با پیشرفت هایی که در سبک و کیفیت زندگی مردم روی می دهد،مقید بودن به یک تعریف خاص از گردشگری دشوار است و از همین روی تعاریف مختلفی برای آن مطرح شده است در واقع گردشگری فرایند سفر است. سفری که می تواند برای تفریح، استراحت، کسب آرامش، بازیابی جسمی و روحی و ... انجام شود.
گردشگردی می تواند داخلی یعنی سفر گردشگران به نقاط مختلف کشور، یا گردشگری ورودی سفر شهروندان کشورهای دیگر به یک کشور و گردشگری خروجی یعنی سفر شهروندان یک کشور به کشور دیگر باشد.
با این حال گردشگری به عنوان یک صنعت بسیار مهم در تمام نقاط جهان نقش موثری در شکوفایی اقتصادی آن ها ایفا می کند. جدا از هزینه هایی که صرف اقامت افراد می شود، آمدن ارز به داخل کشور نیز به رونق اقتصادی آن کمک می کند. هر چه گردشگران بیشتری به کشور وارد شوند مشاغل بیشتری ایجاد می شوند و این موضوع برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه که با جوانی جمعیت رو به رو هستند، بسیار مهم است.
فارغ از بعد اقتصادی، گردشگری از ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز اهمیت دارد. به لحاظ سیاسی کشوری که مقصد گردشگران است از امنیت لازم برخوردار است و حتی این امر می تواند به نوعی ثبات منطقه ای را به همراه آورد. گردشگری از بعد اجتماعی و فرهنگی نیز مهم است زیرا از این طریق آداب و رسوم و فرهنگ جوامع با یکدیگر رد و بدل می شود و این می تواند نوعی ترویج و اشاعه فرهنگ کشور مبدا نیز باشد.
در هر حال گردشگری به نوعی صنعت در کشورها اطلاق می شود که با مدیریت درست و سیاست گذاری مناسب می تواند در زمینه های مختلف مخصوصا به لحاظ اقتصادی کارایی مناسب داشته باشد.
4 مهر مصادف با روز جهانی گردشگری است به این بهانه با امیرهاشمی مقدم فعال حوزه گردشگری و فارغ التحصیل رشته انسان شناسی گفت وگویی انجام دادیم تا از دغدغه ها و چالش هایی که صنعت گردشگری کشور با آن مواجه است بیشتر آشنا شویم.
هاشمی مقدم درخصوص وضعیت گردشگری کشور گفت: در واپسین ماه‌های سال پیش و هنگامی که دولت، برنامه بودجه سال 1397 را رونمایی کرد، نکته‌ای شگفت و بحث برانگیز در حوزه گردشگری در این برنامه دیده می‌شد: افزایش سیصد درصدی عوارض خروج از کشور. در پی واکنش‌ها و اعتراضات، سخنگوی دولت استدلال کرد که این عوارض در همه کشورهای دنیا وجود دارد. این سخن وی نه تنها درست نبود، بلکه اما و اگرهای بسیاری هم داشت. هم اکنون کمتر از چهل کشور جهان چیزی به نام عوارض خروج از کشور از شهروندان‌شان دریافت می‌کنند که بیشتر آنها هم مبلغ دریافتی‌شان بسیار کمتر از این است. عوارض خروج در ایران، نخستین بار در زمان جنگ با عراق بود که برای کمک به جبهه‌های جنگ در نظر گرفته شد و قرار بود پس از جنگ، برچیده شود. اما نه تنها برچیده نشد، بلکه رقم آن به گونه‌ای شگفت‌انگیز افزایش یافت.
وی همچنین افزود: دولت استدلال می‌کرد که بخش عمده‌ای از درآمد به دست آمده از این عوارض، برای توسعه گردشگری در کشور هزینه خواهد شد. تجربه گذشته در زمینه دریافت عوارض سنگین از شهروندان به بهانه پشتیبانی از صنعت و خدمات داخلی، (همچون در بخش خودروسازی) ناکامی و فساد گسترده را نشان می‌دهد و بنابراین به نظر می‌آید اگر این درآمد در راه گردشگری هزینه شود، همان رانت‌ها، فسادها و ناکارآمدی‌های گسترده را به این بخش نیز سرایت خواهد داد.
مقدم در رابطه با وضعیت ارز و دلار در چند ماه اخیر و تاثیرش بر بخش گردشگری گفت: پس از نوروز و همزمان با افزایش افسار گسیخته بهای دلار، بی‌برنامگی‌ها در زمینه گردشگری بیشتر خود را نشان داد. دولت تلاش کرد با ممنوعیت خرید و فروش ارز در بازار آزاد، بهای دلار را کنترل کند. اما مسافران و گردشگران در این میان، با بلاتکلیفی به دنبال ارز می‌گشتند. بنابر این دولت که چند ماه پیشتر، عرضه ارز مسافرتی را پایان بخشیده بود، دوباره به سوی ارائه ارز به مسافران و گردشگران رو آورد؛ آن هم با بهای 4200 تومان که تقریبا نیمی از بهای دلار در بازار آزاد آن روزها بود. طبیعی است که خیلی از شهروندان ایرانی، حتی کسانی که هرگز فکر سفر خارج از کشور به سرشان نزده بود، چمدان‌های‌شان را بستند تا با سودی که از پانصد یا هزار یورو ارز مسافرتی (بسته به مقصد سفر) می‌برند، هم سفری کرده و هم گاهی سودی اضافه به دست آورده باشند. در این راه، برخی آژانس‌های مسافرتی هم به میدان آمده و با ارائه تورهای خارجی رایگان، آن هم به شرط دریافت ارز مسافرتی از گردشگران، سود مازاد را به جیب زدند.
این کارشناس گردشگری افزود: انتقادات به این طرح هم آنچنان بالا گرفت که بالاخره دولت عرضه ارز مسافرتی را دوباره به کناری نهاد. اما برآوردها نشان می‌دهد در همین بازه چند ماهه، بیش از 10 هزار میلیارد تومان ارز مسافرتی به گردشگران داده شد تا در این شرایط بحرانی ارز، آنها هم آتش بحران را شعله‌ورتر سازند.
وی گفت: با پایین آمدن ارزش ریال، گردشگران کشورهای همسایه و به‌ویژه عراقی، متوجه ایران شدند. در این راه دو مقصد مشهد و خوزستان، بیشترین گردشگران عراقی را به خود کشاند؛ آن هم با حاشیه‌های فراوان. شایعاتی بسیار در شبکه‌های اجتماعی درباره رفتارهای کنترل ‌نشده و بیرون از عرف گردشگران عراقی در مشهد، واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت. هرچند در این باره به نظر می‌آید دستهایی از بیرون به تحریک ایرانیان می‌پرداختند. 
امیرهاشمی مقدم اضافه کرد: اما خروج کالاهای اساسی از ایران، آن هم در این شرایط اقتصادی و کمبود کالا، پیامد دیگری از گردشگری ورودی‌مان بود. در استانهای خوزستان، کردستان و کرمانشاه، بسیاری از شهروندان عراقی با روادید و یا حتی بدون آن (برای مرزنشینان) به ایران آمده، کالاهای اساسی بسیاری را خریداری کرده (که در ایران بسیار ارزان بود) و به کشور خود باز می‌برند. عدم نظارت و کنترل بر این افراد، بی‌گمان کمبود کالاهای خوراکی و اساسی را در این استانها بسیار زودهنگام آشکار خواهد کرد.
وی در خصوص آمار گردشگران خارجی گفت: به جز این گروه از گردشگران خارجی، تقریبا می‌توان گفت گردشگر خارجی دیگری نداریم. یعنی آمار گردشگران از کشورهای غیرهمسایه (همچون گردشگران اروپایی و امریکایی) به اندازه‌ای است که می‌توان نادیده شان گرفت. (بر پایه آمار رسمی، هشت کشور نخست گردشگر فرست به ایران، همگی از همسایگان ایران بوده و شهروندان‌شان عموما از راه زمینی به کشومان رفت و آمد دارند). 
این کارشناس گردشگری افزود: البته هنوز آمار رسمی‌ای درباره گردشگران ورودی به کشورمان در یکسال گذشته (یعنی از 5 مهر 96تا امروز) در دست نیست. آماری که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارائه کرده، مربوط به گردشگری سال 1396است با بیش از پنج میلیون و صدهزار گردشگر ورودی. اما این آمار همیشه اما و اگر داشته است. برای نمونه، شهروندان افغانستانی‌ که برای کار به ایران می‌آیند و شهروندان عراقی و آذربایجانی که در سفرهای چند ساعته، برای خرید از مرز وارد و دوباره بیرون می‌شوند نیز جزو گردشگران به شمار می‌آیند. در حالی‌که در بیشتر تعاریف گردشگری، کسی که برای کار به جایی برود و یا کمتر از یک شب در جایی باشد، گردشگر به شمار نمی‌آید. همچنین بارها اتحادیه و صنف هتلداران به این آمارها واکنش نشان داده و شمار گردشگران واقعی را کمتر از 20 درصد ارقام اعلام شده دانسته است.
مقدم در رابطه با راههای بهبود وضعیت گردشگری بیان داشت: گردشگری ایران می‌تواند کامیاب‌تر شود و توانمندی بالایی هم برای شکوفایی دارد. اما، گردشگری الزامات و پیش‌زمینه‌های خود را دارد. نمی‌توان سخن از توسعه گردشگری به میان آورد و عملی متضاد با آن انجام داد. گردشگری عنصری است از ساختار به هم پیوسته. اگر شرایط اقتصادی، اجتماعی، روابط بین‌الملل و... خوب نباشد، زیرساختها و بسترهای مادی و غیرمادی گردشگری فراهم نباشد، سکان گردشگری کشور به دست کارشناسان جوان و با اطلاعات به‌روز نباشد، افراد غیرمسوول در زمینه گردشگری اعمال نظر و دخالت کنند، مسوولین از بیان واقعیات و آمارهای دقیق و درست ترس داشته باشند، آمارها به‌عنوان ابزار سیاسی و نشان‌دهنده موفقیت کاذب برخی مسوولین بالا و پایین شود و...، گردشگری کشور بی‌گمان همینگونه خواهد ماند.
بدین ترتیب اوضاع گردشگری ایران مصداق همان مثال «فیل سوار بر پراید» است که دکتر محمد فاضلی بیان کرد که نمی‌توان چشم به راه توسعه گردشگری و ارز آوری‌اش بود، اما دست و پای دست اندرکاران گردشگری را بست.

نظرات کاربران