آمریکا دیگر تعیین کننده قواعد بازی در خاورمیانه نیست

آمریکا دیگر تعیین کننده قواعد بازی در خاورمیانه نیست

'استیون کوک'، پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقای اندیشکده شورای روابط خارجی، از آمریکا به عنوان بازنده در سوریه یاد کرد و گفت، دورانی که واشنگتن تعیین کننده قواعد بازی در خاورمیانه بود، به سر آمد.

کوک در یادداشتی که امروز(سه شنبه) در نشریه فارین پالیسی منتشر شد، با اشاره به برافراشته شدن پرچم سوریه از سوی نیروهای دولت 'بشار اسد' در درعا و جشن گرفتن این پیروزی در اوایل ماه جاری میلادی، نوشت، گرچه کشتار بیشتری در راه است اما، به این آسانی نمی توان این اقدام نمادین را نادیده گرفت. 
کوک در ادامه به قیامی که در 6 مارس 2011 در درعا آغاز و در نهایت سرکوب شد و سوریه را به سوی جنگ داخلی کشاند، پرداخت و افزود، سرانجام، 'اسد'ی که تصور می شد به زودی سقوط می کند، با کمک روسیه، ایران و حزب الله، بر مردم کشورش فائق آمد. 
نویسنده با بیان این مطلب که با توجه به این که سرنوشت جنگ داخلی سوریه معلوم شده است، باید به اهداف و جایگاه آمریکا در خاورمیانه توجه کرد، گفت، دور ریختن عقاید کهنه ای که از دیرباز کانون سیاست خارجی آمریکا در قبال منطقه را تشکیل می دهد و موجب سردرگمی و به گل نشستن آن در منطقه و ماورای آن شد، باید در وهله نخست مورد توجه قرار گیرد.
از آنجا که در جنگ داخلی سوریه، شبه نظامیان، جهادی ها، قدرت های منطقه و روسیه مداخله داشتند، تشخیص منافع در این درگیری سخت بود. واشنگتن این کشتار را محکوم، برای پناهجویان کمک ارسال کرد، به شورشیان ذی صلاح تعلیم داد و مواضع داعش را بمباران کرد و به نوعی از جنگ سوریه فاصله گرفت. 
گرچه گفته می شد که عدم مداخله مستقیم در درگیری های خاورمیانه، از سیاست های خاص 'باراک اوباما'، رئیس جمهوری سابق آمریکاست اما، شاهدیم که سیاست 'دونالد ترامپ' نیز سوای اظهاراتش درباره خروج از سوریه پس از شکست داعش، تفاوت چندانی با اوباما ندارد. واشنگتن می توانست درباره درگیری در سوریه ابراز نگرانی کند. درست است که سوریه با رواندا، دارفور و سربرنیتسا فرق دارد اما، این نمونه دیگری از کشتار در یک مقیاس صنعتی است که واشنگتن را فلج کرد. به نظر می رسد، حتی آنهایی که تاریخ را به خوبی بنویسند، نمی توانند مانع تکرار آن شوند. 
بسیاری از تحلیلگران و سیاستگذارانی که ترجیح می دهند آمریکا در جنگ سوریه مداخله نکند و یا به مداخله حداقلی بسنده کند، درست می گویند و حقیقتا به این دیدگاه رسیده اند. آنها به تهاجم 2003 به عراق، ایجاد بی ثباتی ناشی از آن در منطقه، لطمه زدن به روابط با متحدان واشنگتن، اشاعه خشونت و تضعیف موقعیت آمریکا در منطقه استناد می کنند و همین نظر را درباره جنگ سوریه دارند. تصمیم به دور نگه داشتنن واشنگتن از مناطق جنگی شاید سیاست خوبی باشد اما، به بهای لطمه قابل توجه به موقعیت آمریکا در خاورمیانه تمام شد. 
درست است که طبق مقیاس مرسوم قدرت، آمریکا قدرتی منحصر بفرد است اما، فایده قدرت در استفاده از ان است و واشنگتن نشان داد که نه قادر و نه مایل است که در تحولات خاورمیانه نقش آفرینی کند و به آن شکل دهد. 
اوباما بر خلاف 'ولادیمیر پوتین'، رئیس جمهوری روسیه که برای نجات اسد وارد میدان شد، آب پاکی را بر روی دست خاورمیانه ریخت. شاید مصر، عربستان، امارات، اسرائیل و سایر کشورها به اسد چندان علاقه مند نبودند اما، واکنش قدرتمندانه روسیه برای جلوگیری از سقوط اسد و تلاش های مسکو برای پیروزی مسلم رئیس جمهوری سوریه، بر آنها سخت آمد. اکنون، سوریه کانون و محور اصلی راهبرد روسیه برای طرح دوباره خود به عنوان یک قدرت جهانی و احیای نفوذ در خاورمیانه، از دمشق تا اقلیم کردستان و ایران، مصر و لیبی بشمار می رود. 
درست است که اسرائیل، ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس همچنان واشنگتن را در جایگاه رهبر می بینند اما، شروع به کمک گرفتن از کرملین برای تامین منافع خود کرده اند. دورانی که آمریکا تعیین کننده قواعد بازی در خاورمیانه بود و نظم منطقه ای را حفظ می کرد که اعمال قدرت واشنگتن را آسان تر و کم هزینه تر می ساخت، به پایان رسید.
اوضاع سوریه نشان دهنده تردید آمریکایی ها در قبال خاورمیانه و کاهش اهمیت منافع مورد نظر واشنگتن در این منطقه – نفت، اسرائیل و استیلا بر منطقه برای نیل به اهدافش در زمینه نفت و اسرائیل – است. 
پس از گذشت دو جنگ در 17 سال گذشته، هیچ کس نمی تواند آمریکایی ها را مجاب کند که حکومت اسد، مشکل آنهاست. شاید اکنون که جبهه 'سوریه، روسیه و ایران ' در جنگ سوریه پیروز شد، فرصتی برای آمریکایی هاست تا به بحث درباره آنچه در خاورمیانه اهمیت دارد، بپردازند. البته، این کار ساده ای نیست زیرا کنگره آمریکا چندقطبی و فلج است. غریزه ترامپ رویکرد دولت او را در قبال منطقه تعیین می کند. ترامپ به سیاست های مبارزه با گروه های تروریستی دوران اوباما ادامه می دهد اما، با زیرپاگذاشتن مشی اسلاف خود، سفارت آمریکا در اسرائیل را از تل آویو به قدس منتقل کرد، از توافقنامه هسته ای ایران خارج شد و خواستار خروج نیروهای آمریکایی از سوریه است.
نویسنده در پایان خواستار ایفای نقش فعال آمریکا در خاورمیانه به منظور تامین مطالبات این کشور، دستیابی به اهداف آمریکا بدون به راه انداختن جنگ و با اجرای پروژه های مهندسی اجتماعی، روند صلح و نشست ها در ژنو شد و خاطر نشان کرد، با توجه به سیاست تردید و رخوت آمریکا در قبال خاورمیانه، سوریه، روسیه و ایران همچنان پیروز میدان خواهند بود. 

نظرات کاربران