روزِ بازگشت!

روزِ بازگشت!

از کمربندهای سفت شده، از روسری‌هایی که گرهِ کور خورده، عصرِ اتفاقاتِ عجیب، نخستین بار بود از تماشایِ شادیِ واقعی رنجیدم. از دهان‌های تا آخر باز شده. از جیغ‌هایی که با همه‌یِ وجود کشیده می‌شد یا از دندان‌های زرد و سفیدی که پیدا بود.

از کمربندهای سفت شده، از روسری‌هایی که گرهِ کور خورده، عصرِ اتفاقاتِ عجیب، نخستین بار بود از تماشایِ شادیِ واقعی رنجیدم. از دهان‌های تا آخر باز شده. از جیغ‌هایی که با همه‌یِ وجود کشیده می‌شد یا از دندان‌های زرد و سفیدی که پیدا بود.