این روایت بوی خون و باروت نمی‌دهد

این روایت بوی خون و باروت نمی‌دهد

راوی، سردار مرتضی حاجی باقری رزمنده کلاه به سر در کنار حاج قاسم سلیمانی اصل ماجرا از این قرار است که؛ یک روز به واحد موتوری لشکر۴۱ رفتم و به مسئولش که آقای اسماعیل کاخ بود، گفتم: «یه راننده می‌خوام شجاع، نترس، نماز شب خون و خلاصه؛ عاشق شهادت! یعنی کپی بچّه‌های تخریب. داری؟»

راوی، سردار مرتضی حاجی باقری رزمنده کلاه به سر در کنار حاج قاسم سلیمانی اصل ماجرا از این قرار است که؛ یک روز به واحد موتوری لشکر۴۱ رفتم و به مسئولش که آقای اسماعیل کاخ بود، گفتم: «یه راننده می‌خوام شجاع، نترس، نماز شب خون و خلاصه؛ عاشق شهادت! یعنی کپی بچّه‌های تخریب. داری؟»