سابقه پیشنهاد تعیین روزی به عنوان روز ملی صنعت پتروشیمی به سال ۱۳۹۰ بر می گردد. در آن سال همایش بین المللی پتروشیمی برگزار شده بود و من که در دو روز برگزاری آن حضور داشتم پس از پایان همایش در مقاله ای ضمن بررسی مباحث و سخنرانی های مطرح شده در این گردهمائی به ارزیابی برخی نکات مهم آن پرداخته در پایان پیشنهاد کرده بودم با توجه به اهمیت این صنعت در کل کشور، نقش مهم آن در توسعه مناطق مختلف کشور، ایجاد اشتغال و درآمدهای ارزی و مخصوصا با توجه به اینکه " صنعت پتروشیمی عملا نماد توسعه صنعتی ایران پس از انقلاب به شمار می رود" شایسته است روزی در تاریخ کشورمان به عنوان " روز ملی صنعت پتروشیمی" ثبت شود. این یادداشت دقیقا در تاریخ دوم خرداد ماه ۱۳۹۰ در روزنامه "روزگار" منتشر شد. لبته این یادداشت اولین مقاله من در مورد پتروشیمی نبود. اما شانس این یادداشت یا شاید تقدیری که برایش پیش بینی شده بود اینچنین بوده که من نسخه ای از یادداشت منتشر شده را برای یکی از دوستان همکار که مشاور آقای مهندس بیات مدیر عامل وقت پتروشیمی و همچنین رئیس بازرسی فنی شرکت بود ارسال کردم. ایشان هم به دلیل لطفی که به من داشت یادداشتی روی مقاله من نوشته برای مدیرعامل ارسال کرد و آقای مهندس بیات با پیشنهاد ارائه شده موافقت کرده دستور پیگیری آن را می دهد. مدتی بعد از آن نامه ای از دفتر توسعه صنایع پائین دستی پتروشیمی به دستم رسید که از من و تعدادی از مسئولین واحدهای پتروشیمی دعوت کرده بودند در جلسه ای برای بررسی موضوع پیشنهاد داده شده شرکت کنیم. من هم از این اتفاق در حال شکل گیری بسیار خوشحال شده در آن جلسه ضمن بیان نکات مهم و قابل تاملی که برای اقناع نظر مسئولین تصمیم گیرنده در شورای عمومی ثبت روزها می توان ارائه کرد مخصوصا به این نکته خیلی تاکید کردم که اگر بتوانیم چنین روزی را در تاریخ ایام کشور ثبت کنیم هر ساله برای گرامی داشت آن قادر خواهیم بود بسیاری برنامه های موثر و تصمیم ساز، مخصوصا تاثیر گذار در کشور برگزار کرده و مسئولین ارشد نظام را نسبت به اهمیت این صنعت و لزوم همراهی و حمایت از آن با خود همراه کنیم. جلسه بسیار خوبی بود که با نظر مثبت تمام همکاران روبرو شد. قرار شد این برنامه از سوی همان اعضایی که البته بعدا روابط عمومی هم به آنها اضافه شد پیگیری شود. پیگیری کارها ادامه پیدا می کند تا اینکه تیرماه سال ۱۳۹۲ شورای عمومی کشور رسما ثبت روز ۸ دیماه به عنوان روز پتروشیمی در روزشمار ایام کشور را اعلام کرد. من به عنوان کسی که دروس و مباحث روابط عمومی را تدریس هم می کند از جمله مواردی که مرتب به افراد حاضر در کلاس هایم تاکید می کنم این است که ایده های خلاقانه مانند جرقه هائی هستند که لحظه ای به ذهن آمده و بلافاصله محو می شوند. به نظر من نکته مهم و متمایز کننده میان افراد خلاق با دیگران در این است که نسبت به این ایده ها حساس بوده آنها را در ذهنشان حفظ کرده، در زمان مقتضی و شرایطی که زمینه مناسب برای ارارئه آن فراهم شود مطرح یا اجرا می کنند. شرایطی که ممکن است به چند سال هم برسد. من در دوره های اول و دوم برگزاری همایش پتروشیمی مسئول اطلاع رسانی بودم ولی شرایط پتروشیمی مانند امروز نبود. آن روزها حرکت های اجرائی برای توسعه شروع شده بود. سال های بعد زمان بهره برداری از طرح ها رسید و تغییر دولت با تغییرات مجموعه مدیران همراه شد لذا شاید شرایط مانند این روزها نبود. ولی وقتی به این جمع بندی رسیدم که باید چنین پیشهادی را مطرح کنم لحظه ای درنگ نکردم. البته شاید اگر چند سال قبل چنین ایده ای به ذهنم رسیده بود و تشخیص می دادم از بیان چنین پیشنهادی استقبال نمی کنند آن را برای زمان مناسب تری مانند امروز حفظ می کردم. ادامه رشد و توسعه هر سازمانی وابسته به ایده ها و خلاقیت هائی است که از سوی کارکنان انجام می شود وگرنه در دنیای پر رقابت کنونی سازمان های بزرگ هم در معرض تهدید از دست دادن بازار کار و درآمد هستند. در همه شرکت ها و سازمان های موفق ایده های مهم پس از نهائی شدن توسط سایر بخش ها اجرائی و عملیاتی می شوند اما عملکرد این بخش ها هرگز به گونه ای نیست که بخواهند ایده را به نام خود کرده صاحبان آن را کنار بگذارند. هر ایده برای شخص ارائه دهنده آن یک حق معنوی محسوب می شود و چنانچه نسبت به این حق امانتداری لازم وجود نداشته باشد اعتماد و اطمینان نیروها نسبت به سازمان از بین خواهد رفت. لذا بهترین راهکار این است که روند بهره گیری از ایده ها و نظام پیشنهادات در پتروشیمی سازمان یافته تر عمل کند و حق و حقوق نظرات و ایده هایی که صرفه جوئی بالا و نتایج مثبتی به همراه می آورد، همواره برای صاحبان آن محفوظ بماند. |
 |