افزایش تولید نفت وظیفه ماست، نه حق ما!

افزایش تولید نفت وظیفه ماست، نه حق ما!

چندی پس از اجلاس اوپک که باز هم اجماعی در آن در خصوص کاهش سقف تولید اعضا صورت نگرفت، قیمت نفت به کمترین رقم در سال‌های اخیر سقوط کرد. تداوم این روند که می تواند زنگ خطری برای کشورهای صادرکننده نفت باشد، تعبیر و تفسیرهای گوناگونی را به دنبال داشته است. برخی از مخالفان دولت، زنگنه را مقصر این کاهش قلمداد کرده و برخی دیگر، وی را پیروز میدان می دانند. گپ و گفتی کوتاه با دکتر مرتضی بهروزی فر، کارشناس مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی و تحلیلگر بازار نفت، دیدگاه های جالبی را برای ما روشن می سازد. گفت و گوی نکونیوز را با دکتر بهروزی فر می خوانید: ***************** مدت هاست که بهای نفت سیر نزولی به خود گرفته و این روند پس از اجلاس آخر اوپک، گویا به اصطلاح "ترمز بریده" و بهای طلای سیاه را به پایین ترین حد طی ۱۱ سال گذشته رسانده است. با توجه به شرایط ویژه ایران در خصوص رفع تحریم ها و اجرایی شدن "برجام"، و به همان نسبت افزایش حملات به وزیر نفت مبنی بر مقصر دانستن وی و همکارانش در این کاهش، می خواستم نظر شما را در این باره بدانم. مقصر حتماً آقای زنگنه است چون دارد خوب عمل می کند! به نظر من، کسانی که به این صورت صحبت می کنند، حتماً مخالفین سیاسی دولت هستند که به دنبال مقصر می گردند تا به هر نحوی، دولت را بزنند. همانطور که می دانید اگر مساله، اجلاس اوپک باشد، در این سازمان تا اجماعی وجود نداشته باشد، هیچ گونه اتفاقی نخواهد افتاد. یعنی از ۱۲ کشور که در این اجلاس، ۱۳ کشور شدند، حتی اگر یک کشور که قدرتی هم ندارد و صرفاً فقط عضو است، مخالف تصمیم بقیه اعضا باشد، خیلی به راحتی می تواند "وتو" کند و عملاً تصمیمی گرفته نشود. مساله بعدی، در مورد سیاست آقای زنگنه است که می گوید ما باید حق خود را پس بگیریم و به جایگاه سابق خود بازگردیم، من به عنوان یک کارشناس، این را نه به عنوان حق مسلم خود می دانم که باید برگردیم، بلکه این را وظیفه دولت جمهوری اسلامی و وزارت نفت و وزیر نفت می دانم که بخواهیم "حداقل" به جایگاه سابق خود بازگردیم. یعنی حداقل تولید ۴ میلیون بشکه در روز، یعنی به رقم حداقل تولید ۷/۴ میلیون بشکه نفت خام و ۱/۱ میلیون بشکه Condensate که در مجموع، تولید مایعات ما بخواهد به ۸/۵ میلیون بشکه در روز برسد، این منطقی ترین سیاستی است که می توان پیگیری کرد. یعنی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید این کار را انجام دهیم. ما یا می خواهیم به عنوان یک کشور صادرکننده نفت در دنیا مطرح باشیم، یا نمی خواهیم. اگر نمی خواهیم مطرح باشیم که این، بحثی جداگانه است ولی اگر می خواهیم مطرح باشیم، به عنوان کشوری با یکی از بزرگترین ذخایر نفتی دنیا و کشوری که می خواهد حرفی برای گفتن در اوپک و بازار جهانی داشته باشد، تا تولید و صادرات چشمگیری نداشته باشیم، حرفی برای گفتن نداریم. اصطلاحاً در اینجور موارد می گویند که این بشکه های نفت هستند که حرف می زنند، نه زنگنه، میرکاظمی و ...... اگر شما بشکه نفت داشته باشید و صادرات، می توانید از یک موضع بالا صحبت کنید، ولی اگر نداشته باشید، عملاً کسی شما را نه به بازی می گیرد و نه متأسفانه به شما اهمیت می دهد. پس در واقع، ما راه درستی را در پیش گرفته و ..... ببینید، ما باید جایگاه خود را پس بگیریم و صادرات خود را افزایش دهیم و حداقل بار دیگر به دومین صادرکننده اوپک تبدیل شویم. هیچکس در این مساله شکی ندارد. فقط از نظر من، تنها مساله این است که نباید روی این مساله مانور زیادی دهیم. ما باید کار خود را انجام دهیم و جلو برویم. این که بخواهیم این مساله را در بوق و کرنا کنیم، می تواند مستمسکی در اختیار دیگران قرار دهد تا بگویند، ایران دارد بازار را به هم می ریزد .... یعنی کاملاً چراغ خاموش به کار خود ادامه دهیم و ... از نظر من، بهتر است که روی این مساله، تبلیغ زیادی نکنند. نمی دانم دلیل این مساله چه بوده ولی اگر من مسئول بودم، بدون آن که راجع به آن صحبت کنم، کارم را انجام می دادم. مثلاً خیلی راحت در اوپک می گفتم با توجه به مدتی که ما در تحریم بودیم، حق ما این است که به جایگاه سابق خود بازگردیم. این را اعلام می کردم ولی خیلی روی آن تبلیغ نمی کردم. نمی دانم، شاید اگر من هم جای آقای زنگنه بودم، همین کار را می کردم. ولی بهترین راه همان است که شما گفتید؛ اصطلاح چراغ خاموش، اصطلاح قشنگ و جالبی است. این وظیفه ماست که افزایش تولید و صادرات داشته باشیم، نه حق ما! ایران به غیر از این، نمی تواند اقدام دیگری انجام دهد. با توجه به شرایط بازار، پیش بینی شما از بهای نفت در آینده چیست؟ ببینید، ما در بازار، ۲ الی ۳ میلیون بشکه مازاد عرضه داریم که این مساله، خودش را در کاهش بهای نفت نشان می دهد.... یکی از دلایل مازاد عرضه نیز، عدم اجماع اوپک در خصوص سقف تولید بود که .... سقف تولید همان مصوب ۳۰ میلیون است؛ چون مادامی که با اجماع به تصمیم جدیدی نرسند، همان تصمیم قبلی اجرا می شود. بنابراین، اکنون ۸/۱ میلیون بشکه در روز مازاد عرضه اوپک هست نسبت به سقف تولید که عمده آن هم مربوط به عربستان و عراق است. در بازار نفت هم، ما حدود ۲ تا ۳ میلیون بشکه مازاد عرضه نسبت به تقاضای واقعی داریم. این باعث می شود که قیمت ها به هم بریزد و دلیل عمده این کاهش بهای نفت، مازاد عرضه ای است که در بازار موجود است. من تصور می کنم مساله سیاسی است. سیاست عربستان سعودی که به دنبال آن است ایران را تحت¬الشعاع قرار دهد. این کار عربستان مرا به یاد سیاست اتخاذشده این کشور در سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۵) می اندازد که در اوج جنگ با کاهش بهای نفت از ۴۰ دلار به زیر ۱۰ دلار هر بشکه، ایران را به جایی رساند که در سال ۶۵، درآمد نفتی ایران به ۵ میلیارد دلار رسید و ایران در شرایطی قرار گرفت که مجبور شد نهایتاً جنگ را تمام کند. الآن هم تصور من این است که عربستان خیال دارد با تحت¬الشعاع قراردادن ایران، این کشور را مجبور کند تا از سیاستش دست بردارد. ولی ایران در دو سه سال گذشته ثابت کرده که با درآمد کم نفتی هم، بالاخره می تواند سرپا بایستد. در واقع، با این سیاست، عربستان بیشتر متضرر می شود. خوب، در این صورت، تصور می کنید این روند تا کی ادامه داشته باشد؟ این نخستین بار در صنعت نفت کشور است که دارد این اتفاق می افتد که ایران افزایش صادرات و تولید بدهد و به خاطر افزایش صادرات ایران، قیمت ها کاهش یابد و تنها کشوری که متضرر نشود، ایران باشد. یعنی شما افزایش تولید دادید و افزایش درآمد هم پیدا می کنید، حتی با این که کاهش قیمت دارید. نفت برای ما چیزی زیر ۱۰ دلار، هزینه تولید دارد. بنابراین شما حتی ۲۰ دلار هم بفروشید، بالاخره سودی نصیب شما خواهد شد. مساله این است که اگر افزایش تولید باعث شود، قیمت ها کاهش یابند، حتی اگر افزایش تولیدمان متناسب با کاهش قیمت باشد که البته دور از ذهن است که با ورود یک میلیون بشکه نفت ایران، قیمت بخواهد نصف شود، حتی اگر این اتفاق هم بیافتد، یعنی صادرات دوبرابر شود و قیمت ها نصف، بازهم درآمد ما همان مقدار سابق است با این تفاوت که مشکلات تحریم ما برداشته شده؛ بنابراین دیگر نه "ب- ز" داریم، بخواهد همه را بردارد و ببرد و نه هزینه ای باید برای دور زدن تحریم ها بدهیم و نه مجبوریم آت و آشغال های چینی را بخریم و وارد کشور کنیم! بنابراین از این نظر به نفع ما می شود و تنها کشوری که تحت الشعاع قرار می گیرد، روسیه و به ویژه عربستان است. در این صورت، مجبور می شوند بیایند و مذاکره کنند. الآن نقش روسیه در این زمینه چیست؟ روسیه هم یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان است و بنابراین نقش پررنگی در این زمینه دارد. بنابراین اگر بخواهد توافقی انجام شود، من شخصاً معتقدم اوپک نباید به تنهایی این بار را به دوش بکشد. این بی انصافی است، باید غیراوپکی ها هم در این مورد، حضور داشته باشند. حتماً باید روسیه، نروژ و ... متعهد شوند و نقش خود را بپذیرند. اگر به توافقی دست یابند و اوپک بخواهد کاهش دهد، بی انصافی است که تنها اوپک وارد صحنه شود و کاهش دهد، باید آنها هم کاهش دهند، چون از منافع این مساله، همه سود می برند. اصلاً این روند ادامه خواهد داشت؟ پیش بینی شما از آینده بازار نفت چیست؟ تا بین ایران و عربستان یک توافقی ایجاد نشود که در مورد بازار نفت به این نتیجه برسند که باید با هم همکاری کنند، این روند ادامه خواهد داشت. به نظر من، همانطور که گفتم این مازاد عرضه در بازار، بخش عمده اش، سیاسی است. به محض این که توافقی در اوپک ایجاد شود، غیراوپکی ها هم کنار آنها قرار خواهند گرفت. به هرحال، باید به توافقی برسند که سطح تولید را پایین بیاورند تا قیمت ها حداقل در میان مدت، افزایش یابد. در غیر این صورت، اگر در روی همین پاشنه بچرخد، احتمالاً این ظرفیت مازاد و عرضه آن، ادامه خواهد داشت و قیمت ها احتمالاً در همین سطح خواهد ماند. گفت و گو : سهیلا زمانی

چندی پس از اجلاس اوپک که باز هم اجماعی در آن در خصوص کاهش سقف تولید اعضا صورت نگرفت، قیمت نفت به کمترین رقم در سال‌های اخیر سقوط کرد. تداوم این روند که می تواند زنگ خطری برای کشورهای صادرکننده نفت باشد، تعبیر و تفسیرهای گوناگونی را به دنبال داشته است. برخی از مخالفان دولت، زنگنه را مقصر این کاهش قلمداد کرده و برخی دیگر، وی را پیروز میدان می دانند. گپ و گفتی کوتاه با دکتر مرتضی بهروزی فر، کارشناس مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی و تحلیلگر بازار نفت، دیدگاه های جالبی را برای ما روشن می سازد. گفت و گوی نکونیوز را با دکتر بهروزی فر می خوانید: ***************** مدت هاست که بهای نفت سیر نزولی به خود گرفته و این روند پس از اجلاس آخر اوپک، گویا به اصطلاح "ترمز بریده" و بهای طلای سیاه را به پایین ترین حد طی ۱۱ سال گذشته رسانده است. با توجه به شرایط ویژه ایران در خصوص رفع تحریم ها و اجرایی شدن "برجام"، و به همان نسبت افزایش حملات به وزیر نفت مبنی بر مقصر دانستن وی و همکارانش در این کاهش، می خواستم نظر شما را در این باره بدانم. مقصر حتماً آقای زنگنه است چون دارد خوب عمل می کند! به نظر من، کسانی که به این صورت صحبت می کنند، حتماً مخالفین سیاسی دولت هستند که به دنبال مقصر می گردند تا به هر نحوی، دولت را بزنند. همانطور که می دانید اگر مساله، اجلاس اوپک باشد، در این سازمان تا اجماعی وجود نداشته باشد، هیچ گونه اتفاقی نخواهد افتاد. یعنی از ۱۲ کشور که در این اجلاس، ۱۳ کشور شدند، حتی اگر یک کشور که قدرتی هم ندارد و صرفاً فقط عضو است، مخالف تصمیم بقیه اعضا باشد، خیلی به راحتی می تواند "وتو" کند و عملاً تصمیمی گرفته نشود. مساله بعدی، در مورد سیاست آقای زنگنه است که می گوید ما باید حق خود را پس بگیریم و به جایگاه سابق خود بازگردیم، من به عنوان یک کارشناس، این را نه به عنوان حق مسلم خود می دانم که باید برگردیم، بلکه این را وظیفه دولت جمهوری اسلامی و وزارت نفت و وزیر نفت می دانم که بخواهیم "حداقل" به جایگاه سابق خود بازگردیم. یعنی حداقل تولید ۴ میلیون بشکه در روز، یعنی به رقم حداقل تولید ۷/۴ میلیون بشکه نفت خام و ۱/۱ میلیون بشکه Condensate که در مجموع، تولید مایعات ما بخواهد به ۸/۵ میلیون بشکه در روز برسد، این منطقی ترین سیاستی است که می توان پیگیری کرد. یعنی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید این کار را انجام دهیم. ما یا می خواهیم به عنوان یک کشور صادرکننده نفت در دنیا مطرح باشیم، یا نمی خواهیم. اگر نمی خواهیم مطرح باشیم که این، بحثی جداگانه است ولی اگر می خواهیم مطرح باشیم، به عنوان کشوری با یکی از بزرگترین ذخایر نفتی دنیا و کشوری که می خواهد حرفی برای گفتن در اوپک و بازار جهانی داشته باشد، تا تولید و صادرات چشمگیری نداشته باشیم، حرفی برای گفتن نداریم. اصطلاحاً در اینجور موارد می گویند که این بشکه های نفت هستند که حرف می زنند، نه زنگنه، میرکاظمی و ...... اگر شما بشکه نفت داشته باشید و صادرات، می توانید از یک موضع بالا صحبت کنید، ولی اگر نداشته باشید، عملاً کسی شما را نه به بازی می گیرد و نه متأسفانه به شما اهمیت می دهد. پس در واقع، ما راه درستی را در پیش گرفته و ..... ببینید، ما باید جایگاه خود را پس بگیریم و صادرات خود را افزایش دهیم و حداقل بار دیگر به دومین صادرکننده اوپک تبدیل شویم. هیچکس در این مساله شکی ندارد. فقط از نظر من، تنها مساله این است که نباید روی این مساله مانور زیادی دهیم. ما باید کار خود را انجام دهیم و جلو برویم. این که بخواهیم این مساله را در بوق و کرنا کنیم، می تواند مستمسکی در اختیار دیگران قرار دهد تا بگویند، ایران دارد بازار را به هم می ریزد .... یعنی کاملاً چراغ خاموش به کار خود ادامه دهیم و ... از نظر من، بهتر است که روی این مساله، تبلیغ زیادی نکنند. نمی دانم دلیل این مساله چه بوده ولی اگر من مسئول بودم، بدون آن که راجع به آن صحبت کنم، کارم را انجام می دادم. مثلاً خیلی راحت در اوپک می گفتم با توجه به مدتی که ما در تحریم بودیم، حق ما این است که به جایگاه سابق خود بازگردیم. این را اعلام می کردم ولی خیلی روی آن تبلیغ نمی کردم. نمی دانم، شاید اگر من هم جای آقای زنگنه بودم، همین کار را می کردم. ولی بهترین راه همان است که شما گفتید؛ اصطلاح چراغ خاموش، اصطلاح قشنگ و جالبی است. این وظیفه ماست که افزایش تولید و صادرات داشته باشیم، نه حق ما! ایران به غیر از این، نمی تواند اقدام دیگری انجام دهد. با توجه به شرایط بازار، پیش بینی شما از بهای نفت در آینده چیست؟ ببینید، ما در بازار، ۲ الی ۳ میلیون بشکه مازاد عرضه داریم که این مساله، خودش را در کاهش بهای نفت نشان می دهد.... یکی از دلایل مازاد عرضه نیز، عدم اجماع اوپک در خصوص سقف تولید بود که .... سقف تولید همان مصوب ۳۰ میلیون است؛ چون مادامی که با اجماع به تصمیم جدیدی نرسند، همان تصمیم قبلی اجرا می شود. بنابراین، اکنون ۸/۱ میلیون بشکه در روز مازاد عرضه اوپک هست نسبت به سقف تولید که عمده آن هم مربوط به عربستان و عراق است. در بازار نفت هم، ما حدود ۲ تا ۳ میلیون بشکه مازاد عرضه نسبت به تقاضای واقعی داریم. این باعث می شود که قیمت ها به هم بریزد و دلیل عمده این کاهش بهای نفت، مازاد عرضه ای است که در بازار موجود است. من تصور می کنم مساله سیاسی است. سیاست عربستان سعودی که به دنبال آن است ایران را تحت¬الشعاع قرار دهد. این کار عربستان مرا به یاد سیاست اتخاذشده این کشور در سال ۱۹۸۶ (۱۳۶۵) می اندازد که در اوج جنگ با کاهش بهای نفت از ۴۰ دلار به زیر ۱۰ دلار هر بشکه، ایران را به جایی رساند که در سال ۶۵، درآمد نفتی ایران به ۵ میلیارد دلار رسید و ایران در شرایطی قرار گرفت که مجبور شد نهایتاً جنگ را تمام کند. الآن هم تصور من این است که عربستان خیال دارد با تحت¬الشعاع قراردادن ایران، این کشور را مجبور کند تا از سیاستش دست بردارد. ولی ایران در دو سه سال گذشته ثابت کرده که با درآمد کم نفتی هم، بالاخره می تواند سرپا بایستد. در واقع، با این سیاست، عربستان بیشتر متضرر می شود. خوب، در این صورت، تصور می کنید این روند تا کی ادامه داشته باشد؟ این نخستین بار در صنعت نفت کشور است که دارد این اتفاق می افتد که ایران افزایش صادرات و تولید بدهد و به خاطر افزایش صادرات ایران، قیمت ها کاهش یابد و تنها کشوری که متضرر نشود، ایران باشد. یعنی شما افزایش تولید دادید و افزایش درآمد هم پیدا می کنید، حتی با این که کاهش قیمت دارید. نفت برای ما چیزی زیر ۱۰ دلار، هزینه تولید دارد. بنابراین شما حتی ۲۰ دلار هم بفروشید، بالاخره سودی نصیب شما خواهد شد. مساله این است که اگر افزایش تولید باعث شود، قیمت ها کاهش یابند، حتی اگر افزایش تولیدمان متناسب با کاهش قیمت باشد که البته دور از ذهن است که با ورود یک میلیون بشکه نفت ایران، قیمت بخواهد نصف شود، حتی اگر این اتفاق هم بیافتد، یعنی صادرات دوبرابر شود و قیمت ها نصف، بازهم درآمد ما همان مقدار سابق است با این تفاوت که مشکلات تحریم ما برداشته شده؛ بنابراین دیگر نه "ب- ز" داریم، بخواهد همه را بردارد و ببرد و نه هزینه ای باید برای دور زدن تحریم ها بدهیم و نه مجبوریم آت و آشغال های چینی را بخریم و وارد کشور کنیم! بنابراین از این نظر به نفع ما می شود و تنها کشوری که تحت الشعاع قرار می گیرد، روسیه و به ویژه عربستان است. در این صورت، مجبور می شوند بیایند و مذاکره کنند. الآن نقش روسیه در این زمینه چیست؟ روسیه هم یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان است و بنابراین نقش پررنگی در این زمینه دارد. بنابراین اگر بخواهد توافقی انجام شود، من شخصاً معتقدم اوپک نباید به تنهایی این بار را به دوش بکشد. این بی انصافی است، باید غیراوپکی ها هم در این مورد، حضور داشته باشند. حتماً باید روسیه، نروژ و ... متعهد شوند و نقش خود را بپذیرند. اگر به توافقی دست یابند و اوپک بخواهد کاهش دهد، بی انصافی است که تنها اوپک وارد صحنه شود و کاهش دهد، باید آنها هم کاهش دهند، چون از منافع این مساله، همه سود می برند. اصلاً این روند ادامه خواهد داشت؟ پیش بینی شما از آینده بازار نفت چیست؟ تا بین ایران و عربستان یک توافقی ایجاد نشود که در مورد بازار نفت به این نتیجه برسند که باید با هم همکاری کنند، این روند ادامه خواهد داشت. به نظر من، همانطور که گفتم این مازاد عرضه در بازار، بخش عمده اش، سیاسی است. به محض این که توافقی در اوپک ایجاد شود، غیراوپکی ها هم کنار آنها قرار خواهند گرفت. به هرحال، باید به توافقی برسند که سطح تولید را پایین بیاورند تا قیمت ها حداقل در میان مدت، افزایش یابد. در غیر این صورت، اگر در روی همین پاشنه بچرخد، احتمالاً این ظرفیت مازاد و عرضه آن، ادامه خواهد داشت و قیمت ها احتمالاً در همین سطح خواهد ماند. گفت و گو : سهیلا زمانی