بستر‌سازی با خون برای گاز و نفت

بستر‌سازی با خون برای گاز و نفت

(بستر‌سازی با خون برای گاز و نفت)عنوان سرمقاله امروز روزنامه شرق به قلم(فریدن مجلسی)است که در آن می خوانید: سیاست‌های نژادپرستانه و ضد ایرانی عربستان تازگی ندارد. بااین‌حال دولت‌های مختلف در ایران به رعایت مصالحی، تلاش‌هایی برای رفع «سوء‌تفاهمات» کرده‌اند. وقتی جنگ داخلی افغانستان درگرفت، عربستان و متحدانش القاعده را پدید آوردند و به آنجا اعزام کردند که عنصر بومی عجمی را در آنجا زمین‌گیر کنند. احمدشاه مسعود مقاومت را تا زمان پیروزی ادامه داد و فقط چند روز پیش از پیروزی، تروریست‌هایی در پوشش خبرنگار او را کشتند. بعد از پیروزی که نیروی‌های او همراه با یونس قانونی و عبدالله عبدالله وارد کابل شدند، بلافاصله آمریکایی‌ها بر آن شدند که به جای تبدیل آن نیرو به نطفه اولیه و موجود ارتش ملی افغانستان، آن را فرو پاشند تا ارتش مصنوعی دیگری بسازند که تا امروز مسائلش همچنان باقی است. پس از آزادی عراق، عربستان هرگز حکومت اکثریت برآمده از انتخابات آن کشور را به رسمیت نشناخت. هربار که گفتگوهای ایران و غرب در قالب ١+٥ به آستانه توافق نزدیک می‌شد، به تشویش می‌افتاد و هم‌نوا با رژیم اسرائیل به تخریب دست می‌زد. آن‌گاه توطئه‌های مخربی را با هم دستی قطر در عراق و سوریه آغاز کرد که گاهی ظاهر رقابت‌آمیز میان این انبارهای پول عربی به خود می‌گرفت اما در واقع همواره اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند: در انزوا نگاه‌داشتن هرچه بیشتر ایران، جلوگیری از بهره‌برداری از منابع نفتی ایران در رقابت با عربستان و ادامه بهره‌برداری انحصاری قطر از منابع مشترک گاز خلیج فارس. مبادا خروج ایران از انزوا در صورت برقراری آرامش در عراق و سوریه، برنامه‌هایشان را در بستر‌سازی بعدی، برای کشیدن خط لوله نفت و گاز عربستان و قطر -که باید از مسیرهای عراق و سوریه می‌گذشت تا به بندر جیحان ترکیه برسد- به مخاطره اندازد. برای آماده‌سازی چنین بستری رعایت نکات زیر لازم بود: ١. رفع خصومت سنتی با اسرائیل که بتواند حمایت آمریکای نگران از تروریسم وهابی را برانگیزد. پذیرش راه‌حل «دو دولتی» ملک عبدالله و برقراری روابط قطر و اسرائیل قدمی در این راه بود. ٢. بهره‌برداری هرچه بیشتر از بحران اوکراین و اختلاف غرب و روسیه، که غرب را به اهمیت دستیابی به منابع جایگزین ترغیب کند. برای تسهیل این برنامه، سیاست کاهش ناگهانی بهای نفت نه‌تنها به روسیه به‌عنوان رقیب بالفعل نفت و گاز آسیب می‌رساند، بلکه برای ایران نیز به‌عنوان منبع رقیب بالقوه زیان‌آور بود. ٣. روی کارآوردن دولتی دست‌نشانده در سوریه که مسیر آینده خطوط لوله را با جلب موافقت اسرائیل و غرب و با حمایت ترکیه هموار کند. برای این کار رژیم سوریه که هرچه بود از همه کشورهای سلطنتی عربی دموکرات‌تر بود، باید ساقط می‌شد. سپس یورش قوای داعش از مسیر ترکیه تا رقه و سپس حمص انجام می‌شد که هر دو مورد در اثر مقاومت دولت سوریه تا اینجا کشیده است. ٤. روی‌کارآوردن دولتی دست‌نشانده در عراق تا روابط آن کشور و ایران را تخریب کند و توسعه منابع نفتی آن کشور را به تأخیر اندازد و بتواند راه نزدیک مسیر عراق و سوریه تا جیحان ترکیه را بگشاید. ٥. توافق با ترکیه و جلب همکاری آن کشور که با تشدید اختلاف روسیه و غرب از گشودن خطوط جایگزین نفت گاز عربستان و قطر از منافع آن منتفع شود. ٦. قطع ارتباط ایران با عراق و سوریه وهابی‌زده تا مبادا از آن مسیرها منابع نفتی رقیب عراق و ایران و همچنین منابع گاز ایران بتوانند از مسیری کوتاه‌تر به لاذقیه و دریای مدیترانه راه یابند و رقیبی برای جیحان شوند. ٧. تشدید خصومت میان ایران و غرب، تا با تخریب روحیه دوران آغازین مذاکرات ١+٥ در نیویورک، هرگونه امید اتکای غرب به منابع نفت و گاز ایران را از میان بردارد. آنها امیدوارند سیاست‌های ضد غربی در ایران تشدید شود تا بتوانند سیاست خود را پیش ببرند. به همین دلیل در این روزها کنگره آمریکا به بهانه تروریست‌های عربستانی، لایحه محدودیت‌های ویزای اتباع بیگانه در ارتباط با ایران را در پیش گرفته است که ممکن است به تحریم‌های جدید بینجامد. ٨. ترکیه نیز طبیعتا نه فقط برای مصارف داخلی بلکه برای ترانزیت نفت و گاز به تنوع منابع وارداتی مایل است و قطعا روی ایران حساب می‌کرده است. ولی با تشدید خصومت‌ورزی ایران و آمریکا به نظر می‌رسد که همکاری با عربستان و قطر را امیدبخش‌تر یافته است. اما در هر حال روی امکانات خط لوله کنونی ایران و احتمالا تقویت آن حساب می‌کند. ٩. روسیه در این میان می‌کوشد موقعیت سیاسی و نظامی خود را در لاذقیه سوریه حفظ کند و به سادگی صحنه را به سود عربستان و قطر واگذار نکند. ازاین‌رو با وجود سنگ‌اندازی‌های ترکیه و به بهانه زیان‌های تروریست‌های وهابی، حمله به آنها زیر نام‌های گوناگون قطری و عربی و غیره را شدت خواهد بخشید. ١٠. روسیه در عرصه‌های نفت و گاز رقیب عراق و ایران است، با این حال ترجیح می‌دهد، در شرایط کنونی، در تفاهمی تاکتیکی، با این دو کشور باشد تا از توسعه‌طلبی‌های زیانبخش و ماجراجویانه عربستان و قطر در این بستر‌سازی خونین ممانعت کند. در شرایطی دیگر ایران می‌توانست با جلب اعتماد طرف‌های خارج از منطقه و با تفاهمی منطقه‌ای میان ایران و ترکیه و عراق و سوریه، که ارزان‌ترین و طبیعی‌ترین مسیرها بوده و بازارهای متقابل را به سود هر چهار طرف تضمین می‌کرد، شرایطی فراهم کند که هر چهار کشور منطقه زخم‌ها را درمان کنند و از امکانات چندجانبه بازارهای بالقوه ثروتمند خود برخوردار شوند. اما گویا این روزها ستیزه‌جویی طرف‌های بیرونی، بر تعقل رجحان دارد.

(بستر‌سازی با خون برای گاز و نفت)عنوان سرمقاله امروز روزنامه شرق به قلم(فریدن مجلسی)است که در آن می خوانید: سیاست‌های نژادپرستانه و ضد ایرانی عربستان تازگی ندارد. بااین‌حال دولت‌های مختلف در ایران به رعایت مصالحی، تلاش‌هایی برای رفع «سوء‌تفاهمات» کرده‌اند. وقتی جنگ داخلی افغانستان درگرفت، عربستان و متحدانش القاعده را پدید آوردند و به آنجا اعزام کردند که عنصر بومی عجمی را در آنجا زمین‌گیر کنند. احمدشاه مسعود مقاومت را تا زمان پیروزی ادامه داد و فقط چند روز پیش از پیروزی، تروریست‌هایی در پوشش خبرنگار او را کشتند. بعد از پیروزی که نیروی‌های او همراه با یونس قانونی و عبدالله عبدالله وارد کابل شدند، بلافاصله آمریکایی‌ها بر آن شدند که به جای تبدیل آن نیرو به نطفه اولیه و موجود ارتش ملی افغانستان، آن را فرو پاشند تا ارتش مصنوعی دیگری بسازند که تا امروز مسائلش همچنان باقی است. پس از آزادی عراق، عربستان هرگز حکومت اکثریت برآمده از انتخابات آن کشور را به رسمیت نشناخت. هربار که گفتگوهای ایران و غرب در قالب ١+٥ به آستانه توافق نزدیک می‌شد، به تشویش می‌افتاد و هم‌نوا با رژیم اسرائیل به تخریب دست می‌زد. آن‌گاه توطئه‌های مخربی را با هم دستی قطر در عراق و سوریه آغاز کرد که گاهی ظاهر رقابت‌آمیز میان این انبارهای پول عربی به خود می‌گرفت اما در واقع همواره اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند: در انزوا نگاه‌داشتن هرچه بیشتر ایران، جلوگیری از بهره‌برداری از منابع نفتی ایران در رقابت با عربستان و ادامه بهره‌برداری انحصاری قطر از منابع مشترک گاز خلیج فارس. مبادا خروج ایران از انزوا در صورت برقراری آرامش در عراق و سوریه، برنامه‌هایشان را در بستر‌سازی بعدی، برای کشیدن خط لوله نفت و گاز عربستان و قطر -که باید از مسیرهای عراق و سوریه می‌گذشت تا به بندر جیحان ترکیه برسد- به مخاطره اندازد. برای آماده‌سازی چنین بستری رعایت نکات زیر لازم بود: ١. رفع خصومت سنتی با اسرائیل که بتواند حمایت آمریکای نگران از تروریسم وهابی را برانگیزد. پذیرش راه‌حل «دو دولتی» ملک عبدالله و برقراری روابط قطر و اسرائیل قدمی در این راه بود. ٢. بهره‌برداری هرچه بیشتر از بحران اوکراین و اختلاف غرب و روسیه، که غرب را به اهمیت دستیابی به منابع جایگزین ترغیب کند. برای تسهیل این برنامه، سیاست کاهش ناگهانی بهای نفت نه‌تنها به روسیه به‌عنوان رقیب بالفعل نفت و گاز آسیب می‌رساند، بلکه برای ایران نیز به‌عنوان منبع رقیب بالقوه زیان‌آور بود. ٣. روی کارآوردن دولتی دست‌نشانده در سوریه که مسیر آینده خطوط لوله را با جلب موافقت اسرائیل و غرب و با حمایت ترکیه هموار کند. برای این کار رژیم سوریه که هرچه بود از همه کشورهای سلطنتی عربی دموکرات‌تر بود، باید ساقط می‌شد. سپس یورش قوای داعش از مسیر ترکیه تا رقه و سپس حمص انجام می‌شد که هر دو مورد در اثر مقاومت دولت سوریه تا اینجا کشیده است. ٤. روی‌کارآوردن دولتی دست‌نشانده در عراق تا روابط آن کشور و ایران را تخریب کند و توسعه منابع نفتی آن کشور را به تأخیر اندازد و بتواند راه نزدیک مسیر عراق و سوریه تا جیحان ترکیه را بگشاید. ٥. توافق با ترکیه و جلب همکاری آن کشور که با تشدید اختلاف روسیه و غرب از گشودن خطوط جایگزین نفت گاز عربستان و قطر از منافع آن منتفع شود. ٦. قطع ارتباط ایران با عراق و سوریه وهابی‌زده تا مبادا از آن مسیرها منابع نفتی رقیب عراق و ایران و همچنین منابع گاز ایران بتوانند از مسیری کوتاه‌تر به لاذقیه و دریای مدیترانه راه یابند و رقیبی برای جیحان شوند. ٧. تشدید خصومت میان ایران و غرب، تا با تخریب روحیه دوران آغازین مذاکرات ١+٥ در نیویورک، هرگونه امید اتکای غرب به منابع نفت و گاز ایران را از میان بردارد. آنها امیدوارند سیاست‌های ضد غربی در ایران تشدید شود تا بتوانند سیاست خود را پیش ببرند. به همین دلیل در این روزها کنگره آمریکا به بهانه تروریست‌های عربستانی، لایحه محدودیت‌های ویزای اتباع بیگانه در ارتباط با ایران را در پیش گرفته است که ممکن است به تحریم‌های جدید بینجامد. ٨. ترکیه نیز طبیعتا نه فقط برای مصارف داخلی بلکه برای ترانزیت نفت و گاز به تنوع منابع وارداتی مایل است و قطعا روی ایران حساب می‌کرده است. ولی با تشدید خصومت‌ورزی ایران و آمریکا به نظر می‌رسد که همکاری با عربستان و قطر را امیدبخش‌تر یافته است. اما در هر حال روی امکانات خط لوله کنونی ایران و احتمالا تقویت آن حساب می‌کند. ٩. روسیه در این میان می‌کوشد موقعیت سیاسی و نظامی خود را در لاذقیه سوریه حفظ کند و به سادگی صحنه را به سود عربستان و قطر واگذار نکند. ازاین‌رو با وجود سنگ‌اندازی‌های ترکیه و به بهانه زیان‌های تروریست‌های وهابی، حمله به آنها زیر نام‌های گوناگون قطری و عربی و غیره را شدت خواهد بخشید. ١٠. روسیه در عرصه‌های نفت و گاز رقیب عراق و ایران است، با این حال ترجیح می‌دهد، در شرایط کنونی، در تفاهمی تاکتیکی، با این دو کشور باشد تا از توسعه‌طلبی‌های زیانبخش و ماجراجویانه عربستان و قطر در این بستر‌سازی خونین ممانعت کند. در شرایطی دیگر ایران می‌توانست با جلب اعتماد طرف‌های خارج از منطقه و با تفاهمی منطقه‌ای میان ایران و ترکیه و عراق و سوریه، که ارزان‌ترین و طبیعی‌ترین مسیرها بوده و بازارهای متقابل را به سود هر چهار طرف تضمین می‌کرد، شرایطی فراهم کند که هر چهار کشور منطقه زخم‌ها را درمان کنند و از امکانات چندجانبه بازارهای بالقوه ثروتمند خود برخوردار شوند. اما گویا این روزها ستیزه‌جویی طرف‌های بیرونی، بر تعقل رجحان دارد.