در حاشیه نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز(GECF)، که به انتخاب دوباره محمد حسین عادلی در مقام دبیر کل این مجمع انجامید، هنگامی که بیژن زنگنه در برابر این پرسش خبرنگاران قرار گرفت كه نفت مهمتر است يا گاز، بيدرنگ گفت: عقل از نفت و گاز هم مهمتر است. خبرنگار میپرسد بعد از عقل، گاز یا نفت؟ زنگنه باز هم میگوید عقل و ادامه میدهد:«اگر عقل داشته باشیم هر چیزی را میتوانیم به قدرت تبدیل کنیم و در صورت نداشتن عقل هر چیزی را هدر خواهیم. اين عقل است كه بر مديريت اين منابع اهميت دارد». ده سال پیش، مردی از جنس مردم! با شعار آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم، توانست نظر مثبت اغلب جامعه محروم و نیازمند ایران را کسب کند و بر کُرسی ریاست دولت تکیه زند. حال آنکه نتیجه آن شعار عوامگرایانه، مدیریتی عوامانهتر بود. سرنوشت منابع فسیلی کشور در سالهای گذشته، یکی داستان است پُر آب چشم. بسیاری از تحلیلگران حوزه انرژی نفت و گاز به خوبی میدانند که استخراج و فروش این دو منبع تجدیدناپذیر به میزان زیادی وابسته به تحولات بینالمللی و به خصوص منطقهای(در خاورمیانه و شمال آفریقا) است. به همین سبب، شعارهای پوپولیستی دولت نهم نه تنها دامان اقتصاد که گریبان دیپلماسی را نیز گرفت. شعار بیهدف و بیبرنامه «نفی هولوکاست» موجب شد تحریمهای تدریجی در زمینه تکنولوژی و قراردادهای انرژی باعث شود قرارداد تکمیل فازهای نیمهتمام پارس جنوبی که با شرکتهای توانمند اروپایی منعقد شده بود، تبدیل به رانتخواری نهادهای خاص نظامی گردد که نه فقط هزینهای بس بیشتر از شرکتهای خارجی از بیتالمال مسلمین اخذ کردند که کارکرد بهینهای نیز از خود به جای نگذاشتند و بسیاری از فازهای این پروژه عظیم ملی که میتوانست تاکنون تکمیل شده باشد، هنوز در شُرُف احداث است. همین شد که قَطَر طی سالهای گذشته بیش از دو برابر ایران از منابع مشترک گازی در خلیج فارس استخراج میکند و ما تنها نظارهگر این دستاندازیها بودیم. و از دولتهای اصولگرای نهم و دهم که وزارت استراتژیک نفت را چهار بار و وزارت مهم اقتصاد و دارایی را سه بار در بالاترین مرتبه(یعنی شخص وزیر) دچار تغییر و تلاطم نمود، چه انتظاری است؟! زنگنه در این همایش درباره آن شعار عوامانه نیز اظهار نظر کرد:«از من در مورد شعار آوردن نفت بر سر سفرهها سوال كردند و من همان زمان هم گفتم؛ حال هم ميگويم: مگر نفت تا حالا كجا بوده است؟ نفت از ابتداي استخراجش بر سر سفرهها بوده و هيچگاه از سفره ايرانيها حذف نشد. اگر نفت نبود مگر ميتوانستيم به توسعه اقتصادي برسيم؟ مگر ميتوانستيم اين همه تحصيلكرده داشته باشيم؟ پول نفت بود كه توانستيم كشور را به اينجا برسانيم». با این حال او نیز اذعان میکند که «نتوانستيم از اين منابع و در آمدهاي سرشار حاصل از فروش آن استفاده بهينه بكنيم و بايد به فكر مديريت صحيح و عقلاني از اين منابع باشيم. براي همين است كه ميگويم نقش عقل به مراتب از وجود ذخاير نفت و گاز مهمتر است». مدیریت عقلانی اقتضا میکند در شرایطی که نیازهای دولتهای غربی به انرژیهای تجدیدناپذیر فسیلی به تدریج کاهش مییابد، ما باید استخراج خود از این منابع را هر چه سریعتر افزایش و بر تولید روزانه نفت ایران اضافه کنیم. این مسأله به خصوص با توجه به تنشهای منطقهای اهمیت بیشتری مییابد. در شرایطی که دولت عربستان شمشیر را از رو بسته، بیشک با سیاستهای ایران در زمینه انرژی مبنی بر کاهش تولید خود و دیگر دولتهای اقماریاش موافقت نخواهد کرد و چه بسا که با افزایش تولید نفت، در برنامههای ایران کارشکنی کند. به ویژه که اکنون عربستان در باتلاق یمن و سوریه گرفتار آمده به احتمال زیاد درصدد افزایش درآمدهایش بر خواهد آمد. مدیریت عقلانی همچنین تبیین میکند با توجه به آلایندگی بسیار بالای سوختهای نفتی، تلاش برای سرمایهگذاری بیشتر بر گاز به عنوان یک سوخت پاکتر و ارزانتر جهت حفظ محیط زیست افزایش یابد. اقتصاد ضد محیط زیستی، پاشنه آشیل توسعه برای آینده ایران خواهد بود. به خصوص در روزهایی که هم منابع آب به شدت در حال کاهش است و هم زمین حاصلخیز، اگر هوا را نیز از هم بکیریم، دیگر چه میماند؟! |
 |