الان «بد» است قبلا «خوب» بود!

الان «بد» است قبلا «خوب» بود!

(الان «بد» است قبلا «خوب» بود!)عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد به قلم(سید علیرضا کریمی)است که در آن می خوانید: ادبیات نفرت انگیز مخالفان دولت روحانی پایانی ندارد. در هر برهه موضوعی یا مصداقی را بهانه کرده تا به پاستورنشینان بتازند. قصد ندارم بگویم آقایان و خانم‌های دولتی علامه هستند و منزه؛ خیر. اصلاً و ابداً اینگونه نیست.این دولت نیز مثل دولت‌های گذشته بی‌خطا و بی‌اشکال نبوده. کما اینکه فی‌المثل در توزیع سبد کالا «گاف» داد و مردم را به «مصیبت» انداخت.یا در همین واقعه اخیر به خاطر آنکه دل خودروسازان بی‌خبر از دل ملت را شادمان سازد ارفاق‌های عجیب و غریب کرد و منابع پولی بی‌زبان را در اختیار خودروسازان قرار داد. می‌شد و می‌شود این پول‌ها را جای بهتری هم خرج کرد. در همین جریده نوشتیم بیکاری و مجرد ماندن جوانان می‌تواند ام‌الفساد باشد و همین 25 میلیون تومان می‌توانست گره از کار کسانی بگشاید که لنگ این شندرغاز برای تشکیل یک خانواده کوچک با یک سرپناه اولیه هستند. اما به هر حال گویا اینجا هم زور آقایان خودروساز که در دبه کردن گوی سبقت را از تمام تولیدکنندگان دیگر ربوده‌اند بر دیگران و حتی مقامات دولتی می‌چربد.فرقی هم نمی کند دولت احمدی نژاد مدعی عدالت محور باشد یا دولت روحانی مدعی تدبیر! بگذریم؛ غرض از عرض این مقدمه کوتاه آن بود که بگویم وقتی در حمایت از دولت تدبیر و امید می‌نویسم و می‌نویسیم به نشانه بی‌عیب و نقص بودن این دولت نیست. ما هم مثل باقی مردم کوچه و بازار، گذرمان به بقالی افتاده و می‌افتد و... می‌دانیم گرانی همچنان خرخره استخوانی مردم را می‌فشارد و رکود حاکم، کار و کاسبی بسیاری را کساد و در آستانه تعطیلی برده است، اما با این همه انصاف و عقل حکم نمی‌کند که زیرمیز بزنیم و تمام دستاوردهای دولت فعلی را نبینیم و با بغض از کنار آن بگذریم. عده‌ای اما اینگونه عمل کرده و می‌کنند.گویا خردادماه سال 1392 پا به این دنیا گذاشته اند و خبر ندارند از زخم هایی که طی سال های 84 تا 92 بر پیکر مردم نقش بست ،سوخت و تاول زد اما باز هم دم نزدند. حیف نام و واژه «دلواپس» که برای آنان بگذاریم؛ ولی این روزها گویا واژه‌ها هم در نبود «انصاف» معنی خود را از دست داده‌اند و به بیراهه کشیده‌ شده‌اند. این جماعت به اصطلاح «دلواپس» به گونه‌ای این روزها برای معیشت مردم و موضوعات اقتصادی رگ گردن کلفت می‌کنند و یقه‌درانی می‌نمایند که هر کس نداند گویی این آقایان از آب و خوراک افتاده و فقط و فقط دلمشغولی‌شان سفره مردم است و بس. فی‌المثل در ماجرای امحای سیب‌زمینی همین موضوع مصداق داشت. نماینده دلواپس در صحن علنی مجلس به گونه‌ای فریاد می‌زد و فغان می‌کرد و مشت خود را بر میز علی لاریجانی می‌کوفت که آدمی باورش نمی‌شود همین آقا در زمان دولت قبل و در هنگامه‌ای که به دلیل بی‌تدبیری آقایان مدعی پاکدستی، دارایی مردم به یک سوم کاهش پیدا کرد و تورم به مرز 50 درصد رسید به وکیل الدوله بودن خود می‌نازیدند و افتخار هم می‌کردند که چنین لقبی بر پیشانی شان خورده است. یعنی آن زمان نه تنها تورم و گرانی «بد» نبود بلکه با تحریف‌ حتی می‌توانست «خوب» هم باشد. بگذارید مصداقی‌تر بگویم؛ اگر در این دولت 1700 تن سیب‌زمینی دفن شده در دولت قبل دهها برابر این مقدار امحا شده است، اما مشکل اصلی دلواپس‌ نماها آن است که اکنون حسن روحانی رئیس‌جمهور است و هر چیز خوبی هم می‌تواند «بد» باشد چرا که او باید و باید و باید فقط 4 سال رییس جمهور باشد نه بیشتر.این درحالیست زمانی که معجزه هزاره سوم روی کار بود حتی هر چیز بدی هم خوب می‌توانست باشد. به هر حال اطلاق لقب «معجزه هزاره سوم» بی‌دلیل نبود، سری در آن است؛ با تردستی و دستکاری کلاه برمی‌داشتند و مدعی می‌شدند چرا کور هستید و نمی‌بینید که در «بهشت برین» زندگی می‌کنیم. لابد آمارهای مرکز آمار هم در مورد تورم 40 درصدی ، نرخ بیکاری دو رقمی ، ارز 4500 تومانی ، پراید 20 میلیون تومانی و ...دروغ بوده است و ما نمی فهمیدیم!

(الان «بد» است قبلا «خوب» بود!)عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد به قلم(سید علیرضا کریمی)است که در آن می خوانید: ادبیات نفرت انگیز مخالفان دولت روحانی پایانی ندارد. در هر برهه موضوعی یا مصداقی را بهانه کرده تا به پاستورنشینان بتازند. قصد ندارم بگویم آقایان و خانم‌های دولتی علامه هستند و منزه؛ خیر. اصلاً و ابداً اینگونه نیست.این دولت نیز مثل دولت‌های گذشته بی‌خطا و بی‌اشکال نبوده. کما اینکه فی‌المثل در توزیع سبد کالا «گاف» داد و مردم را به «مصیبت» انداخت.یا در همین واقعه اخیر به خاطر آنکه دل خودروسازان بی‌خبر از دل ملت را شادمان سازد ارفاق‌های عجیب و غریب کرد و منابع پولی بی‌زبان را در اختیار خودروسازان قرار داد. می‌شد و می‌شود این پول‌ها را جای بهتری هم خرج کرد. در همین جریده نوشتیم بیکاری و مجرد ماندن جوانان می‌تواند ام‌الفساد باشد و همین 25 میلیون تومان می‌توانست گره از کار کسانی بگشاید که لنگ این شندرغاز برای تشکیل یک خانواده کوچک با یک سرپناه اولیه هستند. اما به هر حال گویا اینجا هم زور آقایان خودروساز که در دبه کردن گوی سبقت را از تمام تولیدکنندگان دیگر ربوده‌اند بر دیگران و حتی مقامات دولتی می‌چربد.فرقی هم نمی کند دولت احمدی نژاد مدعی عدالت محور باشد یا دولت روحانی مدعی تدبیر! بگذریم؛ غرض از عرض این مقدمه کوتاه آن بود که بگویم وقتی در حمایت از دولت تدبیر و امید می‌نویسم و می‌نویسیم به نشانه بی‌عیب و نقص بودن این دولت نیست. ما هم مثل باقی مردم کوچه و بازار، گذرمان به بقالی افتاده و می‌افتد و... می‌دانیم گرانی همچنان خرخره استخوانی مردم را می‌فشارد و رکود حاکم، کار و کاسبی بسیاری را کساد و در آستانه تعطیلی برده است، اما با این همه انصاف و عقل حکم نمی‌کند که زیرمیز بزنیم و تمام دستاوردهای دولت فعلی را نبینیم و با بغض از کنار آن بگذریم. عده‌ای اما اینگونه عمل کرده و می‌کنند.گویا خردادماه سال 1392 پا به این دنیا گذاشته اند و خبر ندارند از زخم هایی که طی سال های 84 تا 92 بر پیکر مردم نقش بست ،سوخت و تاول زد اما باز هم دم نزدند. حیف نام و واژه «دلواپس» که برای آنان بگذاریم؛ ولی این روزها گویا واژه‌ها هم در نبود «انصاف» معنی خود را از دست داده‌اند و به بیراهه کشیده‌ شده‌اند. این جماعت به اصطلاح «دلواپس» به گونه‌ای این روزها برای معیشت مردم و موضوعات اقتصادی رگ گردن کلفت می‌کنند و یقه‌درانی می‌نمایند که هر کس نداند گویی این آقایان از آب و خوراک افتاده و فقط و فقط دلمشغولی‌شان سفره مردم است و بس. فی‌المثل در ماجرای امحای سیب‌زمینی همین موضوع مصداق داشت. نماینده دلواپس در صحن علنی مجلس به گونه‌ای فریاد می‌زد و فغان می‌کرد و مشت خود را بر میز علی لاریجانی می‌کوفت که آدمی باورش نمی‌شود همین آقا در زمان دولت قبل و در هنگامه‌ای که به دلیل بی‌تدبیری آقایان مدعی پاکدستی، دارایی مردم به یک سوم کاهش پیدا کرد و تورم به مرز 50 درصد رسید به وکیل الدوله بودن خود می‌نازیدند و افتخار هم می‌کردند که چنین لقبی بر پیشانی شان خورده است. یعنی آن زمان نه تنها تورم و گرانی «بد» نبود بلکه با تحریف‌ حتی می‌توانست «خوب» هم باشد. بگذارید مصداقی‌تر بگویم؛ اگر در این دولت 1700 تن سیب‌زمینی دفن شده در دولت قبل دهها برابر این مقدار امحا شده است، اما مشکل اصلی دلواپس‌ نماها آن است که اکنون حسن روحانی رئیس‌جمهور است و هر چیز خوبی هم می‌تواند «بد» باشد چرا که او باید و باید و باید فقط 4 سال رییس جمهور باشد نه بیشتر.این درحالیست زمانی که معجزه هزاره سوم روی کار بود حتی هر چیز بدی هم خوب می‌توانست باشد. به هر حال اطلاق لقب «معجزه هزاره سوم» بی‌دلیل نبود، سری در آن است؛ با تردستی و دستکاری کلاه برمی‌داشتند و مدعی می‌شدند چرا کور هستید و نمی‌بینید که در «بهشت برین» زندگی می‌کنیم. لابد آمارهای مرکز آمار هم در مورد تورم 40 درصدی ، نرخ بیکاری دو رقمی ، ارز 4500 تومانی ، پراید 20 میلیون تومانی و ...دروغ بوده است و ما نمی فهمیدیم!