مقایسه نسبتهای سودآوری قبل و بعد از تامین مالی خارج از ترازنامه
مهدی مردانی کارشناس حسابداری مدیریت تصمیمگیری در مورد ساختار سرمایه، یکی از چالشبرانگیزترین و مشکلترین مسائل پیشروی شرکتها و در عین حال حیاتیترین تصمیم در مورد ادامه بقای آنها است (گراهام و همکاران، 1998). متعاقب بزرگ شدن شرکتها و توسعه تکنولوژی، نیاز به منابع مالی و منابع هنگفت سرمایه شدت گرفته و این امر موضوع تصمیمات بودجهبندی سرمایهای و تامین مالی شرکتها را به یکی از اصلیترین حوزههای تصمیمگیری مدیران مالی شرکتهای سهامی عام تبدیل کرده است (ژانگ، 2007). مباحث تئوریک در خصوص ساختار سرمایه، در پی رسیدن به حدی از تعادل بین دو منبع اصلی تامین مالی یعنی بدهی و حقوق صاحبان سرمایه است که بتواند در آن نقطه ارزش سهام شرکت را به حداکثر رسانیده، در مقابل هزینه منابع تامین مالی را به نیز به حداقل ممکن کاهش دهد (نمازی و شیرزاده، 1384). به چنین نقطهای (حد تعادل) ساختار سرمایه مطلوب گفته میشود.
کارشناس حسابداری مدیریت
تصمیمگیری در مورد ساختار سرمایه، یکی از چالشبرانگیزترین و مشکلترین مسائل پیشروی شرکتها و در عین حال حیاتیترین تصمیم در مورد ادامه بقای آنها است (گراهام و همکاران، 1998). متعاقب بزرگ شدن شرکتها و توسعه تکنولوژی، نیاز به منابع مالی و منابع هنگفت سرمایه شدت گرفته و این امر موضوع تصمیمات بودجهبندی سرمایهای و تامین مالی شرکتها را به یکی از اصلیترین حوزههای تصمیمگیری مدیران مالی شرکتهای سهامی عام تبدیل کرده است (ژانگ، 2007). مباحث تئوریک در خصوص ساختار سرمایه، در پی رسیدن به حدی از تعادل بین دو منبع اصلی تامین مالی یعنی بدهی و حقوق صاحبان سرمایه است که بتواند در آن نقطه ارزش سهام شرکت را به حداکثر رسانیده، در مقابل هزینه منابع تامین مالی را به نیز به حداقل ممکن کاهش دهد (نمازی و شیرزاده، 1384). به چنین نقطهای (حد تعادل) ساختار سرمایه مطلوب گفته میشود.