شما هم دچار محرومیت هیجانی هستید؟

شما هم دچار محرومیت هیجانی هستید؟

یک روان‌شناس گفت: حس تنهایی، محرومیت و بی‌پناهی بهترین تصویر برای درک محرومیت هیجانی است. در واقع افرادی که از محرومیت هیجانی رنج می‌برند احساس می‌کنند مهر تنهایی بر پیشانی سرنوشت‌شان خورده و بیشتر اوقات احساس دلتنگی می‌کنند. مهدی سلطانی در گفت‌وگو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه زنجان، اظهار کرد: محرومیت هیجانی مثل این است که در زندگی به دنبال گمشده‌ای می‌گردیم و بیشتر اوقات با نوعی احساس پوچی و معنا باختگی دست و پنجه نرم می‌کنیم. این روان‌شناس ادامه داد: تجاربی که منجر به شکل‌گیری محرومیت هیجانی می‌شوند در مقایسه با سایر تجارب گنگ‌تر بوده و به سختی می‌توان رد پای آن را در افکار پیدا کرد. دلیل آن را نیز می‌توان به این موضوع نسبت داد که شکل‌گیری محرومیت هیجانی به دوران نوزادی فرد برمی‌گردد. این در حالی است که متاسفانه محرومیت هیجانی به این احساس فرد دامن می‌زند که تا ابد تنها مانده و هیچ‌کس نیازهای او را درک نخواهد کرد. وی افزود: برخی افرادی که از این اختلال رنج می‌برند بسیار پر توقع و سیری ناپذیر هستند و به نظر می‌رسد هیچ‌گاه از میزان محبت اطرافیانشان راضی نمی‌شوند. در واقع تجاربی را که منجر به شکل‌گیری محرومیت هیجانی می‌شود باید در فردی جستجو کرد که مسئول محبت مادرانه به کودک است. هر چند در برخی خانواده‌ها این نقش بر عهده مرد است اما در فرهنگ قالب ما چنین نقشی را زن خانه بر عهده دارد. سلطانی خاطرنشان کرد: در سال‌های ابتدایی زندگی کودک معمولا مادر محور اصلی دنیای روان‌شناختی کودک را تشکیل می‌دهد. اهمیت رابطه اولیه به این دلیل است که بعدها فرد همین الگوی ارتباطی را در زندگی تکرار می‌کند و یک مادر می‌تواند سرنوشت فرزند خود را با رفتارش تعیین کند. به عبارتی دیگر اگر کودک کمتر از حد معمول از جانب مادر محبت و عشق دریافت کند آن‌گاه سر و کله محرومیت هیجانی پیدا می‌شود. این روان‌شناس تصریح کرد: منظور از محبت صرفا رسیدگی به خوراک و پوشاک و نیازهای اولیه کودک نیست و محبت در آغوش گرفتن، نوازش کردن، بازی کردن، همدلی، حمایت و درک کردن کودک را شامل می‌شود. وی همچنین با تاکید بر این‌که ریشه‌های ابتلا به محرومیت هیجانی تا زیر 11 سالگی شکل می‌گیرد، گفت: در شکل‌گیری این ریشه‌ها خواهر و برادر، محیط و هم‌سالان نیز تاثیر به سزایی دارند، اما تاثیر والدین از سایر موارد مهم‌تر و پررنگ‌تر است. در چنین مواقعی مادر به اندازه کافی برای فرزندش وقت نگذاشته و به او توجه نمی‌کند، علاوه بر این از نیازهای کودکش آگاه نیست و نمی‌تواند او را آرام کند.

یک روان‌شناس گفت: حس تنهایی، محرومیت و بی‌پناهی بهترین تصویر برای درک محرومیت هیجانی است. در واقع افرادی که از محرومیت هیجانی رنج می‌برند احساس می‌کنند مهر تنهایی بر پیشانی سرنوشت‌شان خورده و بیشتر اوقات احساس دلتنگی می‌کنند. مهدی سلطانی در گفت‌وگو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه زنجان، اظهار کرد: محرومیت هیجانی مثل این است که در زندگی به دنبال گمشده‌ای می‌گردیم و بیشتر اوقات با نوعی احساس پوچی و معنا باختگی دست و پنجه نرم می‌کنیم. این روان‌شناس ادامه داد: تجاربی که منجر به شکل‌گیری محرومیت هیجانی می‌شوند در مقایسه با سایر تجارب گنگ‌تر بوده و به سختی می‌توان رد پای آن را در افکار پیدا کرد. دلیل آن را نیز می‌توان به این موضوع نسبت داد که شکل‌گیری محرومیت هیجانی به دوران نوزادی فرد برمی‌گردد. این در حالی است که متاسفانه محرومیت هیجانی به این احساس فرد دامن می‌زند که تا ابد تنها مانده و هیچ‌کس نیازهای او را درک نخواهد کرد. وی افزود: برخی افرادی که از این اختلال رنج می‌برند بسیار پر توقع و سیری ناپذیر هستند و به نظر می‌رسد هیچ‌گاه از میزان محبت اطرافیانشان راضی نمی‌شوند. در واقع تجاربی را که منجر به شکل‌گیری محرومیت هیجانی می‌شود باید در فردی جستجو کرد که مسئول محبت مادرانه به کودک است. هر چند در برخی خانواده‌ها این نقش بر عهده مرد است اما در فرهنگ قالب ما چنین نقشی را زن خانه بر عهده دارد. سلطانی خاطرنشان کرد: در سال‌های ابتدایی زندگی کودک معمولا مادر محور اصلی دنیای روان‌شناختی کودک را تشکیل می‌دهد. اهمیت رابطه اولیه به این دلیل است که بعدها فرد همین الگوی ارتباطی را در زندگی تکرار می‌کند و یک مادر می‌تواند سرنوشت فرزند خود را با رفتارش تعیین کند. به عبارتی دیگر اگر کودک کمتر از حد معمول از جانب مادر محبت و عشق دریافت کند آن‌گاه سر و کله محرومیت هیجانی پیدا می‌شود. این روان‌شناس تصریح کرد: منظور از محبت صرفا رسیدگی به خوراک و پوشاک و نیازهای اولیه کودک نیست و محبت در آغوش گرفتن، نوازش کردن، بازی کردن، همدلی، حمایت و درک کردن کودک را شامل می‌شود. وی همچنین با تاکید بر این‌که ریشه‌های ابتلا به محرومیت هیجانی تا زیر 11 سالگی شکل می‌گیرد، گفت: در شکل‌گیری این ریشه‌ها خواهر و برادر، محیط و هم‌سالان نیز تاثیر به سزایی دارند، اما تاثیر والدین از سایر موارد مهم‌تر و پررنگ‌تر است. در چنین مواقعی مادر به اندازه کافی برای فرزندش وقت نگذاشته و به او توجه نمی‌کند، علاوه بر این از نیازهای کودکش آگاه نیست و نمی‌تواند او را آرام کند.