توپ در زمين ايران

توپ در زمين ايران

(توپ در زمين ايران)عنوان سرمقاله امروز روزنامه شرق به قلم(فریدون برکشلی)است که در آن می خوانید: تمديد دبيركلي محمدحسين عادلي و انتخاب شدن بيژن زنگنه، وزير نفت ايران به عنوان نايب رئیس، هر دو قابل پيش‌بيني بود. مجمع جهاني صادركنندگان گاز اكنون در دهه‌ دوم فعاليت خود قرار دارد و همان‌طور كه سازمان اوپك در دهه اول چندان فعال نبود، اما در دهه دوم تأثیرگذاري در بازارهاي جهاني را آغاز كرد، اين مجمع نيز به احتمال زياد همين روند را در پيش خواهد گرفت. زماني اوپك قدرت يافت كه نفت جديد را وارد صحنه كرد. قيمت‌گذاري در تصميمات و چرخه شركت‌هاي سازمان اوپك قرار داد. اكنون هم اگر زنگنه و عادلي بتوانند بحث قيمت را در چرخه تصميمات و فعاليت‌هاي مجمع جهاني صادركنندگان گاز قرار دهند، دقيقا موقعيت اوپك گازي نيز مانند موقعيت اوپك نفت تثبيت خواهد شد و اين مجمع مي‌تواند تأثیرگذاري خود را در بازار جهاني ايجاد كند، نه اينكه صرفا اين مجمع، فضايي براي تبادل اطلاعات و آشنايي با سياست‌هاي گاز يكديگر باشد بلكه فراتر آمده و در بازار جهاني تأثیرگذار باشد. ايران، چهارمين توليدكننده بزرگ گاز به حساب مي‌آيد، اما به دليل مصرف بالاي گاز در داخل كشور در بازار جهاني حضور نداريم. اگر بتوانيم در قراردادهاي پيشين و قراردادهاي جديد ايران كه بخش مهمي از آنها، قراردادهاي گازي هستند، بازنگري كنيم و ظرفيت خود را افزايش دهيم، مي‌توانيم در بازار جهاني گاز، ايران را تبديل به كشوري مطرح كنيم. ما با وجود قيمت‌هاي كنوني در بازار جهاني گاز نمي‌توانيم انتظار چنداني از اينكه يك صادركننده عمده شويم، داشته باشيم. دليل آن نيز به اين مسئله بازمي‌گردد كه اين قيمت‌ها، قيمت‌هاي بسيار پاييني هستند. بنابراين يكي از كارهايي كه رؤساي مجمع صادركنندگان گاز بايد در دوره كنوني انجام دهند، اين است كه آرام آرام بحث تعيين قيمت گاز را در دستور كار مجمع قرار دهند تا قيمت‌ها كم‌كم افزايش يافته و مقرون‌به‌صرفه شود. با اينكه قرار است در اين دوره از سند راهبردهای استراتژیک گاز رونمايي شود و مدل جهانی گاز نيز بررسي شود، اما اين سند از مدت‌ها قبل طراحي شده و چندان ارتباطي با اين اجلاس ندارد اما اينكه در اين اجلاس بررسي شود، بسيار اهميت دارد. به هر حال سران كشورهايي كه بيش از دوسوم گاز جهان را در اختيار دارند در تهران جمع شدند كه خود از پتانسيل بالاي اين اجلاس نشان دارد. به عقيده من، مجمع جهاني صادركنندگان گاز شرايطي مانند اوپك در دهه٧٠ پيدا كرده است كه مي‌تواند منجر به كشف موقعيت و قابليت‌هاي اين مجمع و تأثیرگذاري آن در بازارهاي جهاني شود. بنابراين اين سند راهبردي تأثیرات خوبي خواهد داشت. وقتي اوپك كار خود را در سپتامبر ١٩٦٠ آغاز كرد، تمام حاضران در اوپك، ايراني بودند و ايران در ميان پنج كشور عضو اوپك در آن زمان تنها كشوري بود كه شركت ملي نفت و كارشناس نفتي داشت. مشابه آن وضعيت اكنون در اوپك گازي برقرار شده و اين مجمع به نفع ايراني‌ها رقم خورده است. در حقيقت جز روسيه، كشورهاي ديگر در اين اجلاس، حتي قطر، كارشناسان خبره گازی ندارند كه بتوانند نقش فعالي در اين مجمع بازي كنند و در واقع توپ در زمين ايراني‌هاست كه مي‌تواند تحركي در بازار جهاني گاز ايجاد كند و به اين دلیل اجلاس تهران قابليت اين را دارد كه به اجلاسي متمايز در ميان اجلاس‌هاي اين مجمع تبديل شود.از سويي گفته مي‌شود افزایش تولید گاز آمريكا، تهديدي براي كشورهاي عضو مجمع جهاني گاز به شمار مي‌رود، اما بايد گفت نفت و گاز با يكديگر تفاوت دارند. بازار گاز بسيار منطقه‌اي است، اما بازار نفت جهاني است. بنابراين نمي‌توان انتظار داشت كه حضور آمريكا در ميان توليدكنندگان گاز منطقه آسياي ميانه يا خاورميانه تأثیر چنداني داشته باشد.

(توپ در زمين ايران)عنوان سرمقاله امروز روزنامه شرق به قلم(فریدون برکشلی)است که در آن می خوانید: تمديد دبيركلي محمدحسين عادلي و انتخاب شدن بيژن زنگنه، وزير نفت ايران به عنوان نايب رئیس، هر دو قابل پيش‌بيني بود. مجمع جهاني صادركنندگان گاز اكنون در دهه‌ دوم فعاليت خود قرار دارد و همان‌طور كه سازمان اوپك در دهه اول چندان فعال نبود، اما در دهه دوم تأثیرگذاري در بازارهاي جهاني را آغاز كرد، اين مجمع نيز به احتمال زياد همين روند را در پيش خواهد گرفت. زماني اوپك قدرت يافت كه نفت جديد را وارد صحنه كرد. قيمت‌گذاري در تصميمات و چرخه شركت‌هاي سازمان اوپك قرار داد. اكنون هم اگر زنگنه و عادلي بتوانند بحث قيمت را در چرخه تصميمات و فعاليت‌هاي مجمع جهاني صادركنندگان گاز قرار دهند، دقيقا موقعيت اوپك گازي نيز مانند موقعيت اوپك نفت تثبيت خواهد شد و اين مجمع مي‌تواند تأثیرگذاري خود را در بازار جهاني ايجاد كند، نه اينكه صرفا اين مجمع، فضايي براي تبادل اطلاعات و آشنايي با سياست‌هاي گاز يكديگر باشد بلكه فراتر آمده و در بازار جهاني تأثیرگذار باشد. ايران، چهارمين توليدكننده بزرگ گاز به حساب مي‌آيد، اما به دليل مصرف بالاي گاز در داخل كشور در بازار جهاني حضور نداريم. اگر بتوانيم در قراردادهاي پيشين و قراردادهاي جديد ايران كه بخش مهمي از آنها، قراردادهاي گازي هستند، بازنگري كنيم و ظرفيت خود را افزايش دهيم، مي‌توانيم در بازار جهاني گاز، ايران را تبديل به كشوري مطرح كنيم. ما با وجود قيمت‌هاي كنوني در بازار جهاني گاز نمي‌توانيم انتظار چنداني از اينكه يك صادركننده عمده شويم، داشته باشيم. دليل آن نيز به اين مسئله بازمي‌گردد كه اين قيمت‌ها، قيمت‌هاي بسيار پاييني هستند. بنابراين يكي از كارهايي كه رؤساي مجمع صادركنندگان گاز بايد در دوره كنوني انجام دهند، اين است كه آرام آرام بحث تعيين قيمت گاز را در دستور كار مجمع قرار دهند تا قيمت‌ها كم‌كم افزايش يافته و مقرون‌به‌صرفه شود. با اينكه قرار است در اين دوره از سند راهبردهای استراتژیک گاز رونمايي شود و مدل جهانی گاز نيز بررسي شود، اما اين سند از مدت‌ها قبل طراحي شده و چندان ارتباطي با اين اجلاس ندارد اما اينكه در اين اجلاس بررسي شود، بسيار اهميت دارد. به هر حال سران كشورهايي كه بيش از دوسوم گاز جهان را در اختيار دارند در تهران جمع شدند كه خود از پتانسيل بالاي اين اجلاس نشان دارد. به عقيده من، مجمع جهاني صادركنندگان گاز شرايطي مانند اوپك در دهه٧٠ پيدا كرده است كه مي‌تواند منجر به كشف موقعيت و قابليت‌هاي اين مجمع و تأثیرگذاري آن در بازارهاي جهاني شود. بنابراين اين سند راهبردي تأثیرات خوبي خواهد داشت. وقتي اوپك كار خود را در سپتامبر ١٩٦٠ آغاز كرد، تمام حاضران در اوپك، ايراني بودند و ايران در ميان پنج كشور عضو اوپك در آن زمان تنها كشوري بود كه شركت ملي نفت و كارشناس نفتي داشت. مشابه آن وضعيت اكنون در اوپك گازي برقرار شده و اين مجمع به نفع ايراني‌ها رقم خورده است. در حقيقت جز روسيه، كشورهاي ديگر در اين اجلاس، حتي قطر، كارشناسان خبره گازی ندارند كه بتوانند نقش فعالي در اين مجمع بازي كنند و در واقع توپ در زمين ايراني‌هاست كه مي‌تواند تحركي در بازار جهاني گاز ايجاد كند و به اين دلیل اجلاس تهران قابليت اين را دارد كه به اجلاسي متمايز در ميان اجلاس‌هاي اين مجمع تبديل شود.از سويي گفته مي‌شود افزایش تولید گاز آمريكا، تهديدي براي كشورهاي عضو مجمع جهاني گاز به شمار مي‌رود، اما بايد گفت نفت و گاز با يكديگر تفاوت دارند. بازار گاز بسيار منطقه‌اي است، اما بازار نفت جهاني است. بنابراين نمي‌توان انتظار داشت كه حضور آمريكا در ميان توليدكنندگان گاز منطقه آسياي ميانه يا خاورميانه تأثیر چنداني داشته باشد.