ایران در فصل گشایش دیپلماتیک
(ایران در فصل گشایش دیپلماتیک)عنوان سرمقاله امروز روزنامه ابتکار به قلم(رضا دهکی)است که در آن می خوانید: ایران امروز در شرایطی میزبانی از 7 رئیسجمهوری و چند هیئت بلندپایه خارجی دیگر را تجربه میکند که مدتها از آخرین تجربههای مشابه این رویداد میگذرد. در واقع امکان برگزاری سه اجلاسیه کشورهای صادرکننده گاز در سطوح مختلف و از جمله سران این کشورها در ایران، ادامه گشایش دیپلماتیکی است که به دنبال روند رو به جلوی مذاکرات هستهای و در ادامه رسیدن به برجام و قریبالوقوع بودن اجرایی شدن آن افتاده و باعث ترافیک هیئتهای مختلف خارجی در سفر به ایران شده و در مقابل نیز رئیسجمهوری اسلامی ایران و سایر مقامها و هیئتهای ایرانی نیز دیگر نه فقط به کشورهای گمنام جهان، که به کشورهایی مثل فرانسه و ایتالیا دعوت میشوند.از نگاه برخی که همواره – یا در مواردی به طور انتخابی و براساس نگاهی سیاسی-جناحی و خودی یا غیرخودی بودن – عادت به دیدن نیمه خالی لیوان کردهاند، هجوم سران و هیئتهای خارجی به ایران در دوران پساتوافق را به موضوعهایی همچون دست یافتن به بازاری بکر و فروختن کالاهای مصرفی و نیز بحث نفوذ نسبت دادهاند. این در حالی است که اولا علیرغم که این که نه تنها بعید نیست سفر سران کشورها و هیئتهای خارجی هدفی مثل فروش کالاهای خود در بازار ایران را هم داشته باشد، که قطعا چنین موضوعی نیز در دستور کار آنها قرار دارد، اما دولت بارها اعلام کرده که در این زمینه هوشیار است و همچون مذاکرات هستهای در این موارد نیز مصلحت کشور ایران را در نظر خواهد گرفت. برنامه دولت در این زمینه پذیرش سرمایهگذاریهای خارجی، صادرات کالاهای داخلی و جذب تکنولوژیهای جدید و به روز اعلام شده است. از سوی دیگر به نظر میرسد تعبیر این افراد از موضوع نفوذ با آنچه منظور نظر آن است فرق دارد و بارها نیز اعلام شده که حضور هیئتهای خارجی در ایران متضمن نفوذ محسوب نمیشود. نیمه پر لیوان اما روند رو به رشد و گسترش گشایش دیپلماتیک ایران است که نه تنها فرصتهای جدیدی را پیش روی کشور قرار میدهد که خود نیز فرصتی برای افزایش ثبات در دنیای امروز محسوب میشود. پذیرش ایران به عنوان یک کشور مهم و تاثیرگذار و بازی دادن و میدان دادن به آن در عرصههای مختلف بینالمللی میتواند عاملی باشد که پس از این نه تنها دیگر اتحادهای گسترده برای تهدید، تحریم و به انزوا کشاندن ایران شکل نگیرد، که در صورت تکرار چنین ماجرایی، میتوان تا حد زیادی آن را از پیش شکست خورده دانست. علاوه بر این، وجهه سیاسی و دیپلماتیک ایران به عنوان کشوری حامی گفتوگو و مذاکره که میتواند از مدل حل مسئله هستهای خود در دیگر مسائل و بحرانهای جهانی استفاده کند، بر کاریزمای بینالمللی آن خواهد افزود. ایران پیش از این در دوران دولت اصلاحات تجربه چنین شرایطی را داشته و با آن بیگانه نیست و با تجربه خوبی پا به میدان پسابرجام گذاشته است. با این همه باید به یاد آورد که فضای احترام متقابل ایران و جهان، پذیرش ایران به عنوان کشوری صلحطلب و پشتیبان گفتوگوی تمدنها – به جای برخورد تمدنها – و اثرگذاری آن در مسائل مختلف اجتماعی، به واسطه 8 سال ادبیات پر از تنش و تهدید و بیاحترامی در دولتهای نهم و دهم از بین رفت. فارغ از این که دولت یازدهم برای بازسازی جایگاه جهانی ایران و بازگشت از این قهقرای دیپلماتیک هنوز راه زیادی در پیش دارد، باید به ذهن سپرد که چنین فضایی با انتخابهای اشتباه در عرصههای مختلف – چه ریاست جمهوری، چه مجلس شورای اسلامی و .... – میتواند تکرار شود و حتی بدتر از گذشته اتفاق بیفتد. دولت روحانی نیز باید مراقب باشد که بنای چنین روندی را همان گونه که در مذاکرات هستهای درست چید، همان گونه راست بچیند که تا ثریا نرود دیوار کج.
(ایران در فصل گشایش دیپلماتیک)عنوان سرمقاله امروز روزنامه ابتکار به قلم(رضا دهکی)است که در آن می خوانید: ایران امروز در شرایطی میزبانی از 7 رئیسجمهوری و چند هیئت بلندپایه خارجی دیگر را تجربه میکند که مدتها از آخرین تجربههای مشابه این رویداد میگذرد. در واقع امکان برگزاری سه اجلاسیه کشورهای صادرکننده گاز در سطوح مختلف و از جمله سران این کشورها در ایران، ادامه گشایش دیپلماتیکی است که به دنبال روند رو به جلوی مذاکرات هستهای و در ادامه رسیدن به برجام و قریبالوقوع بودن اجرایی شدن آن افتاده و باعث ترافیک هیئتهای مختلف خارجی در سفر به ایران شده و در مقابل نیز رئیسجمهوری اسلامی ایران و سایر مقامها و هیئتهای ایرانی نیز دیگر نه فقط به کشورهای گمنام جهان، که به کشورهایی مثل فرانسه و ایتالیا دعوت میشوند.از نگاه برخی که همواره – یا در مواردی به طور انتخابی و براساس نگاهی سیاسی-جناحی و خودی یا غیرخودی بودن – عادت به دیدن نیمه خالی لیوان کردهاند، هجوم سران و هیئتهای خارجی به ایران در دوران پساتوافق را به موضوعهایی همچون دست یافتن به بازاری بکر و فروختن کالاهای مصرفی و نیز بحث نفوذ نسبت دادهاند. این در حالی است که اولا علیرغم که این که نه تنها بعید نیست سفر سران کشورها و هیئتهای خارجی هدفی مثل فروش کالاهای خود در بازار ایران را هم داشته باشد، که قطعا چنین موضوعی نیز در دستور کار آنها قرار دارد، اما دولت بارها اعلام کرده که در این زمینه هوشیار است و همچون مذاکرات هستهای در این موارد نیز مصلحت کشور ایران را در نظر خواهد گرفت. برنامه دولت در این زمینه پذیرش سرمایهگذاریهای خارجی، صادرات کالاهای داخلی و جذب تکنولوژیهای جدید و به روز اعلام شده است. از سوی دیگر به نظر میرسد تعبیر این افراد از موضوع نفوذ با آنچه منظور نظر آن است فرق دارد و بارها نیز اعلام شده که حضور هیئتهای خارجی در ایران متضمن نفوذ محسوب نمیشود. نیمه پر لیوان اما روند رو به رشد و گسترش گشایش دیپلماتیک ایران است که نه تنها فرصتهای جدیدی را پیش روی کشور قرار میدهد که خود نیز فرصتی برای افزایش ثبات در دنیای امروز محسوب میشود. پذیرش ایران به عنوان یک کشور مهم و تاثیرگذار و بازی دادن و میدان دادن به آن در عرصههای مختلف بینالمللی میتواند عاملی باشد که پس از این نه تنها دیگر اتحادهای گسترده برای تهدید، تحریم و به انزوا کشاندن ایران شکل نگیرد، که در صورت تکرار چنین ماجرایی، میتوان تا حد زیادی آن را از پیش شکست خورده دانست. علاوه بر این، وجهه سیاسی و دیپلماتیک ایران به عنوان کشوری حامی گفتوگو و مذاکره که میتواند از مدل حل مسئله هستهای خود در دیگر مسائل و بحرانهای جهانی استفاده کند، بر کاریزمای بینالمللی آن خواهد افزود. ایران پیش از این در دوران دولت اصلاحات تجربه چنین شرایطی را داشته و با آن بیگانه نیست و با تجربه خوبی پا به میدان پسابرجام گذاشته است. با این همه باید به یاد آورد که فضای احترام متقابل ایران و جهان، پذیرش ایران به عنوان کشوری صلحطلب و پشتیبان گفتوگوی تمدنها – به جای برخورد تمدنها – و اثرگذاری آن در مسائل مختلف اجتماعی، به واسطه 8 سال ادبیات پر از تنش و تهدید و بیاحترامی در دولتهای نهم و دهم از بین رفت. فارغ از این که دولت یازدهم برای بازسازی جایگاه جهانی ایران و بازگشت از این قهقرای دیپلماتیک هنوز راه زیادی در پیش دارد، باید به ذهن سپرد که چنین فضایی با انتخابهای اشتباه در عرصههای مختلف – چه ریاست جمهوری، چه مجلس شورای اسلامی و .... – میتواند تکرار شود و حتی بدتر از گذشته اتفاق بیفتد. دولت روحانی نیز باید مراقب باشد که بنای چنین روندی را همان گونه که در مذاکرات هستهای درست چید، همان گونه راست بچیند که تا ثریا نرود دیوار کج. |