اصلاح‌طلبان و رویکردهای ایشان

اصلاح‌طلبان و رویکردهای ایشان

(اصلاح‌طلبان و رویکردهای اکثریتی و اقلیتی)عنوان سرمقاله امروز روزنامه ابتکار به قلم(رضا دهکی)است که در آن می خوانید: اصلاح‌طلبان در شرایطی پا به عرصه انتخابات مجلس دهم می‌گذارند که دوره‌ای فترت را در مجالس هشتم و نهم تجربه کرده‌اند. دلیل این فترت هر چند دلایل خاص خود را داشته است، اما اکنون و پس از تجربه موفق اجماع و وحدت اصلاح‌طلبان بر روی یک کاندیدای واحد – حسن روحانی – در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 و به دنبال آن حرکت نظام‌مند و با برنامه در مسیر تداوم این وحدت و همگرایی در قالب‌هایی همچون شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، شورای مشورتی و در نهایت شورای عالی اصلاح‌طلبان، این امید به وجود آمده است که بار دیگر نمایندگان اصلاح‌طلب پرتعدادی را روی صندلی‌های سبز نمایندگی ببینیم. با این همه دو نکته نباید از ذهن اصلاح‌طلبان دور بماند. اول این که اصلاح‌طلبان با تجربه قرار گرفتن در جایگاه اقلیت مجالس اخیر، هر چند در اغلب موارد در جایگاه‌هایی مثل هیئت رئیسه مجلس یا هیئت رئیسه کمیسیون‌ها سهمی نگرفته‌اند، اما توانسته‌اند اثرگذاری نسبی خود را نشان دهند. با این حال شاید این گلایه وجود داشته باشد که در یک مجلس متکثر، لازم است که حتی اقلیت هم سهمی از عرصه تصمیم‌سازی درونی مجلس داشته باشد. در نتیجه این گلایه از جریان اصولگرای حاضر در مجلس در مورد ندادن این سهم به اقلیت اصلاح‌طلب وجود دارد. با این حال اصلاح‌طلبان نباید فراموش کنند که در صورت قرار گرفتن در جایگاه اکثریت مجلس دهم، نباید رسم جوانمردی را کنار گذاشته و در مقابله با این رفتار، سهم اقلیت را ندهند. از سوی دیگر اگر اصلاح‌طلبان به هر دلیلی در مجلس دهم – که با حضور جریان‌های اصولگرای تندرو و معتدل، اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان احتمالا مجلس متکثرتری خواهد بود – نتوانستند اکثریت را در اختیار داشته باشند، باید با تکیه بر تجربیات پیشین خود، اثرگذاری بیشتری را از یک فراکسیون اقلیت نشان دهند. دومین نکته این جاست که اصلاح‌طلبان در رفتار به عنوان اکثریت مجلس باید از عملکرد فراکسیون اکثریت رهروان ولایت در مجلس نهم نیز درس بگیرند. این فراکسیون که معدود نماینده‌های با گرایش اصلاح‌طلبی نیز در کنار اصولگرایان میانه‌رو و معتدلین در قالب آن رفتار می‌کردند، در پاره‌ای از موارد نتوانست انسجام خود را به عنوان اکثریت مجلس حفظ کند و گاه قافیه را به طیف تندروی مجلس که در قالب فراکسیون اصولگرایان – به عنوان دومین اکثریت مجلس – فعالیت می‌کرد، باخت. اصلاح‌طلبان باید بدانند که اگر اکثریت مجلس را در همراهی با حامیان اعتدال‌گرای دولت به دست آوردند، باید این همراهی و وحدت را در متن مجلس نیز حفظ کنند و با تکیه بر همین رفتار که از سال 92 به این سو تبدیل به الگوی مناسبی برای همگرایی شده است، یک اکثریت تاثیرگذار – و نه اسمی – را در مجلس تشکیل دهند. نباید فراموش کرد که آن چه در نهایت می‌تواند خط و مشی اصلاح‌طلبی را در مجلس نمایان، موثر و ماندگار کند، همین اثرگذاری نمایندگان در عملکرد و رویکردهای مجلس است و تعدد نمایندگان تنها یک وسیله برای رسیدن به این مطلوب خواهد بود.

(اصلاح‌طلبان و رویکردهای اکثریتی و اقلیتی)عنوان سرمقاله امروز روزنامه ابتکار به قلم(رضا دهکی)است که در آن می خوانید: اصلاح‌طلبان در شرایطی پا به عرصه انتخابات مجلس دهم می‌گذارند که دوره‌ای فترت را در مجالس هشتم و نهم تجربه کرده‌اند. دلیل این فترت هر چند دلایل خاص خود را داشته است، اما اکنون و پس از تجربه موفق اجماع و وحدت اصلاح‌طلبان بر روی یک کاندیدای واحد – حسن روحانی – در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 و به دنبال آن حرکت نظام‌مند و با برنامه در مسیر تداوم این وحدت و همگرایی در قالب‌هایی همچون شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، شورای مشورتی و در نهایت شورای عالی اصلاح‌طلبان، این امید به وجود آمده است که بار دیگر نمایندگان اصلاح‌طلب پرتعدادی را روی صندلی‌های سبز نمایندگی ببینیم. با این همه دو نکته نباید از ذهن اصلاح‌طلبان دور بماند. اول این که اصلاح‌طلبان با تجربه قرار گرفتن در جایگاه اقلیت مجالس اخیر، هر چند در اغلب موارد در جایگاه‌هایی مثل هیئت رئیسه مجلس یا هیئت رئیسه کمیسیون‌ها سهمی نگرفته‌اند، اما توانسته‌اند اثرگذاری نسبی خود را نشان دهند. با این حال شاید این گلایه وجود داشته باشد که در یک مجلس متکثر، لازم است که حتی اقلیت هم سهمی از عرصه تصمیم‌سازی درونی مجلس داشته باشد. در نتیجه این گلایه از جریان اصولگرای حاضر در مجلس در مورد ندادن این سهم به اقلیت اصلاح‌طلب وجود دارد. با این حال اصلاح‌طلبان نباید فراموش کنند که در صورت قرار گرفتن در جایگاه اکثریت مجلس دهم، نباید رسم جوانمردی را کنار گذاشته و در مقابله با این رفتار، سهم اقلیت را ندهند. از سوی دیگر اگر اصلاح‌طلبان به هر دلیلی در مجلس دهم – که با حضور جریان‌های اصولگرای تندرو و معتدل، اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان احتمالا مجلس متکثرتری خواهد بود – نتوانستند اکثریت را در اختیار داشته باشند، باید با تکیه بر تجربیات پیشین خود، اثرگذاری بیشتری را از یک فراکسیون اقلیت نشان دهند. دومین نکته این جاست که اصلاح‌طلبان در رفتار به عنوان اکثریت مجلس باید از عملکرد فراکسیون اکثریت رهروان ولایت در مجلس نهم نیز درس بگیرند. این فراکسیون که معدود نماینده‌های با گرایش اصلاح‌طلبی نیز در کنار اصولگرایان میانه‌رو و معتدلین در قالب آن رفتار می‌کردند، در پاره‌ای از موارد نتوانست انسجام خود را به عنوان اکثریت مجلس حفظ کند و گاه قافیه را به طیف تندروی مجلس که در قالب فراکسیون اصولگرایان – به عنوان دومین اکثریت مجلس – فعالیت می‌کرد، باخت. اصلاح‌طلبان باید بدانند که اگر اکثریت مجلس را در همراهی با حامیان اعتدال‌گرای دولت به دست آوردند، باید این همراهی و وحدت را در متن مجلس نیز حفظ کنند و با تکیه بر همین رفتار که از سال 92 به این سو تبدیل به الگوی مناسبی برای همگرایی شده است، یک اکثریت تاثیرگذار – و نه اسمی – را در مجلس تشکیل دهند. نباید فراموش کرد که آن چه در نهایت می‌تواند خط و مشی اصلاح‌طلبی را در مجلس نمایان، موثر و ماندگار کند، همین اثرگذاری نمایندگان در عملکرد و رویکردهای مجلس است و تعدد نمایندگان تنها یک وسیله برای رسیدن به این مطلوب خواهد بود.