اذعان به بی دانشی برخی رسانه ها
(اذعان به بی دانشی برخی رسانه ها)عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد به قلم(سید محسن امامی فر)است که در آن می خوانید: عدم اعتــماد به خبرگزاری هــای حزب اللهی به دلیل بی سوادی و بــی دانـــشی! این را نه یک اصلاح طلب، بلکه یکی از تئوریسین های انقلابی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرده است. رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی روز گذشته در سخنرانی پیش از خطبه های نمازجمعه اظهار کرد: «بنده تقریبا به هیچ یک از خبرگزاریها و سایتهای حزباللهی اعتماد ندارم، چون بیسواد و بیدانش هستند. رسانهها در هماهنگی کامل با رسانهها و سیاستمداران غرب اقدام به تخریب مسئولان نظام میکنند. آنان تیترهای مسخره کننده، جملات تحریف شده و گزارشهای غلط از مواضع انقلاب و انقلابیون میزنند.» شاید یکی از دلایل انتقاد شدید این تئوریسین انقلابی، تندروی این رسانه ها در نحوه تهیه، تولید و اطلاع رسانی اخبار و البته چگونگی جهت دهی به افکار عمومی است که طبق اظهارات رحیم پور ازغدی از طریق تحریف و تشویش واقعیات روز صورت می گیرد. اما تندروی به معنای عام آن مورد انتقاد شدید مقام معظم رهبری نیز بوده و هست. ایشان در دیدار با مردم شریف آذربایجان در بهمن 91 خطاب به کسانی که شعار علیه دیگران سر می دادند، فرمودند: «این حرفى که من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران کشور گلهگزارى کردم... موجب نشود که حالا یک عدهاى راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانى که میتوانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام.» ایشان در بخش دیگری می فرمایند: «نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائى ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانى که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند.» شاید بتوان این سخنان مقام معظم رهبری رااتمام حجت با تندروها اعم از اشخاص، گروه ها و رسانه ها دانست. اما این رسانه ها که در داعیه ارزش مداری،ید طولایی دارند، همواره چند قدم جلوتر از بزرگان نظام حرکت کرده و با در نظر نگرفتن مصالح عمومی و نظام در جهت تفرقه بین جریانات وفادار به انقلاب و در مسیر منافع جناحی خود گام برداشته و این امر موجبات بسیاری از معضلات سیاسی اجتماعی در جامعه را فراهم آورده است. متاسفانه باید گفت شرایط نظام سیاسی و اجتماعی در ایران به گونهای است که موجبات رشد اشخاص، گروه ها و رسانه هایی که تنها بر پایه فرصت طلبی حرکت میکنند را مساعد و فراهم آورده است و این امر پاشنه آشیل نظام سیاسی اجتماعی ایران می باشد. از سوی دیگر به نظر می رسد رسانه های مورد اشاره رحیم پور ازغدی، به طور کلی نگاهی تجریدی به واقعیات موجود جامعه دارند و قانون گریزی و فرا قانون بودن را نصب العین مناسبات خویش قرار داده و باید گفت همین مولفه قانون گریزی است که یکی از موانع تحقق جامعه مدنی میباشد و صد افسوس که به پدیدهای تفکیک ناپذیر از واقعیات سیاسی اجتماعی ایران بدل گشته است. اما دو فرضیه در رابطه با این رسانه ها وجود دارد. 1- این رسانه ها دچار جهل مرکب شدهاند، به این مفهوم که مبانی علمی، نظری و عملی تهیه و تولید اخبار و اطلاعات و بروز و ظهور آن در عالم سیاست، اقتصاد، اجتماع و ... را به خوبی دانسته اما در اخذ نتیجهگیری و کارکردهای عینی آن و به کارگیری رهیافتهای رسانه ای در زمینه های سیاسی، اجتماعی و... دچار اشتباه شدهاند، که این فرض بسیار بعید به نظر میرسد. زیرا که به طور معمول و نه فراگیر این دسته رسانه ها از طریق روابط تعریف نشده قانونی با برخی محافل که ریشه در جامعه شناسی فرصت طلبی دارد، حوزه تاثیرگذاریِ بعضاً غیر موجه خود در سطح عمومی و حتی در سطوحی از حاکمیت را تعریف کرده اند. 2- فرضیه دوم که قریب به واقعیت است، اینکه این رسانه ها ،هم مبانی علمی و عملی الگوهای تعریف شده در فرآیند تهیه و تولید اخبار و اطلاعات را به خوبی میدانند و هم رهیافتهای سیاسی اجتماعی را که منجر به تحقق منافع ملی خواهد شد، اما به دلیل اینکه منافع حزبی و جناحی و احیاناً اقتصادی شان در عرض منافع و مصالح ملی میباشد، از رویکردهای منطقی و منفعت گرایانه ملی پرهیز کرده و اساساً در مسیر تقابل با فرآیند عقلانیت سیاسی اجتماعی و دستیابی به منافع ملت گام برداشته و در این راه به روشها و فنون رسانهای دستکاری اذهان عمومی تمسک می جویند. قطع به یقین اظهارات رحیم پورازغدی که از تئوریسین های انقلابی و محبوب این طیف از رسانه ها می باشد، گواهی بر این ادعاست. به نظر می رسد این رسانه ها، در مواجهه با واقعیات سیاسی اجتماعی و تحولاتی که رخ می دهد از فرایندهای گزینشی شامل درک و مواجهه گزینشی برای تهیه و تولید اخبار و اطلاعات استفاده کرده و با اتخاذ این استراتژی در جهت تاثیرگذاری بر الگوی فکری مخاطبان خود حرکت کرده و خواسته یا ناخواسته موجبات افزایش رفتار پرخاشگرایانه و ایجاد فرایندهای فکری نامتعادل در بین آن ها را فراهم می آورند.
(اذعان به بی دانشی برخی رسانه ها)عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد به قلم(سید محسن امامی فر)است که در آن می خوانید: عدم اعتــماد به خبرگزاری هــای حزب اللهی به دلیل بی سوادی و بــی دانـــشی! این را نه یک اصلاح طلب، بلکه یکی از تئوریسین های انقلابی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرده است. رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی روز گذشته در سخنرانی پیش از خطبه های نمازجمعه اظهار کرد: «بنده تقریبا به هیچ یک از خبرگزاریها و سایتهای حزباللهی اعتماد ندارم، چون بیسواد و بیدانش هستند. رسانهها در هماهنگی کامل با رسانهها و سیاستمداران غرب اقدام به تخریب مسئولان نظام میکنند. آنان تیترهای مسخره کننده، جملات تحریف شده و گزارشهای غلط از مواضع انقلاب و انقلابیون میزنند.» شاید یکی از دلایل انتقاد شدید این تئوریسین انقلابی، تندروی این رسانه ها در نحوه تهیه، تولید و اطلاع رسانی اخبار و البته چگونگی جهت دهی به افکار عمومی است که طبق اظهارات رحیم پور ازغدی از طریق تحریف و تشویش واقعیات روز صورت می گیرد. اما تندروی به معنای عام آن مورد انتقاد شدید مقام معظم رهبری نیز بوده و هست. ایشان در دیدار با مردم شریف آذربایجان در بهمن 91 خطاب به کسانی که شعار علیه دیگران سر می دادند، فرمودند: «این حرفى که من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران کشور گلهگزارى کردم... موجب نشود که حالا یک عدهاى راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانى که میتوانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام.» ایشان در بخش دیگری می فرمایند: «نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائى ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانى که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند.» شاید بتوان این سخنان مقام معظم رهبری رااتمام حجت با تندروها اعم از اشخاص، گروه ها و رسانه ها دانست. اما این رسانه ها که در داعیه ارزش مداری،ید طولایی دارند، همواره چند قدم جلوتر از بزرگان نظام حرکت کرده و با در نظر نگرفتن مصالح عمومی و نظام در جهت تفرقه بین جریانات وفادار به انقلاب و در مسیر منافع جناحی خود گام برداشته و این امر موجبات بسیاری از معضلات سیاسی اجتماعی در جامعه را فراهم آورده است. متاسفانه باید گفت شرایط نظام سیاسی و اجتماعی در ایران به گونهای است که موجبات رشد اشخاص، گروه ها و رسانه هایی که تنها بر پایه فرصت طلبی حرکت میکنند را مساعد و فراهم آورده است و این امر پاشنه آشیل نظام سیاسی اجتماعی ایران می باشد. از سوی دیگر به نظر می رسد رسانه های مورد اشاره رحیم پور ازغدی، به طور کلی نگاهی تجریدی به واقعیات موجود جامعه دارند و قانون گریزی و فرا قانون بودن را نصب العین مناسبات خویش قرار داده و باید گفت همین مولفه قانون گریزی است که یکی از موانع تحقق جامعه مدنی میباشد و صد افسوس که به پدیدهای تفکیک ناپذیر از واقعیات سیاسی اجتماعی ایران بدل گشته است. اما دو فرضیه در رابطه با این رسانه ها وجود دارد. 1- این رسانه ها دچار جهل مرکب شدهاند، به این مفهوم که مبانی علمی، نظری و عملی تهیه و تولید اخبار و اطلاعات و بروز و ظهور آن در عالم سیاست، اقتصاد، اجتماع و ... را به خوبی دانسته اما در اخذ نتیجهگیری و کارکردهای عینی آن و به کارگیری رهیافتهای رسانه ای در زمینه های سیاسی، اجتماعی و... دچار اشتباه شدهاند، که این فرض بسیار بعید به نظر میرسد. زیرا که به طور معمول و نه فراگیر این دسته رسانه ها از طریق روابط تعریف نشده قانونی با برخی محافل که ریشه در جامعه شناسی فرصت طلبی دارد، حوزه تاثیرگذاریِ بعضاً غیر موجه خود در سطح عمومی و حتی در سطوحی از حاکمیت را تعریف کرده اند. 2- فرضیه دوم که قریب به واقعیت است، اینکه این رسانه ها ،هم مبانی علمی و عملی الگوهای تعریف شده در فرآیند تهیه و تولید اخبار و اطلاعات را به خوبی میدانند و هم رهیافتهای سیاسی اجتماعی را که منجر به تحقق منافع ملی خواهد شد، اما به دلیل اینکه منافع حزبی و جناحی و احیاناً اقتصادی شان در عرض منافع و مصالح ملی میباشد، از رویکردهای منطقی و منفعت گرایانه ملی پرهیز کرده و اساساً در مسیر تقابل با فرآیند عقلانیت سیاسی اجتماعی و دستیابی به منافع ملت گام برداشته و در این راه به روشها و فنون رسانهای دستکاری اذهان عمومی تمسک می جویند. قطع به یقین اظهارات رحیم پورازغدی که از تئوریسین های انقلابی و محبوب این طیف از رسانه ها می باشد، گواهی بر این ادعاست. به نظر می رسد این رسانه ها، در مواجهه با واقعیات سیاسی اجتماعی و تحولاتی که رخ می دهد از فرایندهای گزینشی شامل درک و مواجهه گزینشی برای تهیه و تولید اخبار و اطلاعات استفاده کرده و با اتخاذ این استراتژی در جهت تاثیرگذاری بر الگوی فکری مخاطبان خود حرکت کرده و خواسته یا ناخواسته موجبات افزایش رفتار پرخاشگرایانه و ایجاد فرایندهای فکری نامتعادل در بین آن ها را فراهم می آورند. |